هر ماه خورشیدی که از نیمه می‌گذرد فکر بلیت است و سفر از دورترین نقطه در جنوب غربی به مقصدی دور در شمال شرقی کشور. سفرهایی که عهد او است با صاحب صحن‌وسرای مطهر رضوی. او راه خدمت را در این سال‌ها از خوزستان تا خراسان طی می‌کند.

خدمتی که از اهواز تا مشهد امتداد دارد
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

هم زائر است و هم خادم. بیست‌وهشتم هر ۱۲ ماه سال وعده دیدار دارد؛ خودش را از جایی نزدیک مرز غربی کشور به مشهد می‌رساند تا در حریم حضرت رضا(ع) کشیک خدمتی‌اش را بجا بیاورد.

حسین‌آقا چهار روز در ماه از خوزستان به خراسان می‌آید تا دلش را با امام رضا(ع) پیوند بزند. لباس سفید خدمت در اورژانس را می‌پوشد تا آن‌گونه که حضرت(ع) طبیب زندگی‌اش شد، طبیب زائرانش باشد.

حسین لطیفی، عضو اورژانس هوایی خوزستان است که متناسب با شغل و توانمندی‌اش خادم افتخاری حرم مطهر رضوی شده است.

آخر هر ماه مقصدم مشهد است

هر ماه خورشیدی که از نیمه می‌گذرد فکر بلیت است و سفر از دورترین نقطه در جنوب غربی به مقصدی دور در شمال شرقی کشور. سفرهایی که عهد او است با صاحب صحن‌وسرای مطهر رضوی. او راه خدمت را در این سال‌ها از خوزستان تا خراسان طی می‌کند. حسین‌آقا خدمت به بیماران بارگاه منور رضوی را کمترین کاری می‌داند که می‌تواند در پاسخ به لطف‌های حضرت رضا(ع) انجام دهد. در میان دفعاتی که از حضرت(ع) یاری گرفته یک مرتبه را حسابی در ذهن دارد. حسین‌ لطیفی تعریف می‌کند: «یک بار در زندگی مسئله‌ای داشتم که در مراجعه به آدم‌های مختلف چاره‌ای برایش نیافتم. دستم را پیش امام رئوف(ع) دراز کردم و من را ناامید نکردند. نذر کردم هر طور شده در پاسخ به لطف حضرت(ع)، خدمت در بارگاهشان را بجا آورم».

او و همسرش سال ۹۴ به مشهد می‌آیند و از امام رضا(ع) طلب فرزند پسری می‌کنند. ۱۲-۱۰ سالی از به دنیا آمدن آخرین فرزندشان می‌گذشته و نتوانسته بودند پس از آن دوباره بچه‌دار شوند. حاجت دلشان را از امام رضا(ع) می‌خواهند و آقای با کرامت هم جوابشان را می‌دهد. خداوند فرزندی به آن‌ها عطا می‌کند که نامش را به عشق حضرت(ع) «محمدرضا» می‌گذارند.

خدمتی که از اهواز تا مشهد امتداد دارد

فرصت این خدمت را از لطف آقا(ع) دارم

تکنسین اورژانس هوایی اهواز کجا و خدمت در مرکز فوریت‌های پزشکی امام حسن مجتبی(ع) در حرم مطهر، آن‌هم هزارو ۷۰۰ کیلومتر آن‌طرف‌تر کجا!؟ اما کیست که نداند وقتی شاه خراسان مؤمنی را بطلبد و خدمتش را بپذیرد، در هر نقطه از این جهان که باشی لباس خدمت قسمتت می‌شود. قصه حسین آقا(ع) هم همین است. پس از به دنیا آمدن پسرشان، نوبت ادای نذرش می‌رسد و او از اهواز به مشهد می‌آید تا برای خادمی حضرت(ع) نام‌نویسی کند، اما به او می‌گویند باید از طریق کانون خادمیاری استانش اقدام کند. در این وضعیت او فقط به یک چیز فکر می‌کرد، اینکه زودتر نذرش را ادا کند و دیدار با یک خادم ورق را برمی‌گرداند؛ «وقتی از همه‌جا ناامید شدم با یکی از خادمان حضرت(ع) مواجه شدم. او به من گفت چون جزو کادر درمان هستم می‌توانم از طریق دیگری هم اقدام کنم. این‌طور بود که پس از ثبت‌نام، آزمون تخصصی و گذراندن مراحل گزینش، توانستم خادم آقا(ع) شوم. من مدیون امام رضا(ع) هستم. تمام دار و ندار زندگی‌ام را از آقا گرفتم. همه رشد و ترقی و توفیق من در زندگی از امام رضا(ع) است. فرصت این خدمت را از لطف آقا(ع) دارم».

حدود چهار سال پیش قسمت می‌شود لطیفی لباس خدمت در حرم مطهر را به تن کند. پرستار بخش فوریت‌های پزشکی حرم مطهر درباره کشیک خدمتی‌اش در حرم مطهر می‌گوید: «نخستین روز خدمتم تابستان ۱۴۰۰ بود که با شهادت امام رضا(ع) مصادف شده بود. وقتی لباس خدمت را پوشیدم و به حرم مطهر امام هشتم(ع) آمدم انگار دنیا را به من دادند. خدا را هزار مرتبه شکر کردم که آقا من را قبول کرده است. با اینکه ایام کرونا و شرایط کاری سنگینی بود اما تمام آن روز را با عشق خدمت کردم».

تلخی‌ها و شیرینی‌های خدمت در اورژانس هوایی

هرچند لطیفی تمام ماه را منتظر رسیدن آن دو روزی است که قرار است برای خدمت به حرم مطهر بیاید اما او شغلش را هم طوری انتخاب کرده که هر روز در خدمت مردم کشورش باشد؛ «دوست داشتم شغلی را انتخاب کنم که انسان‌دوستانه باشد و با آن بتوانم به مردم کمک کنم. دلم می‌خواست کمک حال هموطنانانم باشم و بتوانم برای آنان کاری انجام دهم».

در این ۲۵ سالی که حسین آقا در اورژانس هوایی اهواز خدمت کرده شاهد حوادث زیادی بوده و تلخی‌ها و شیرینی‌های زیادی دیده است. او می‌گوید: «۴۵ کیلومتری جاده اهواز به آبادان یک سه راهی وجود دارد به نام دارخُوِین. چند سال پیش بود که آمبولانس، خانم بارداری را از شادگان به اهواز می‌آورد که در راه خراب شد. کد ۱۰۳۳ اعلام شد و ما به سرعت برای مأموریت اعزام شدیم. تا رسیدن ما بچه به دنیا آمده بود، اما به خاطر گرما و رطوبت زیاد تابستان و خراب بودن کولر، شرایط پیچیده‌ای پیش آمده بود. خدا را شکر توانستیم به سرعت مادر و بچه را با سلامت به بیمارستان سینای اهواز انتقال دهیم و همه چیز به خیر گذشت».

من در حرم مطهر هم خادم همه مردم ایران هستم

امام رضا(ع) تو را حاجت‌روا کند، خدا طول عمر با عزت به شما بدهد، الهی آقا(ع) بچه‌هایت را برایت نگه دارد و... این‌ها دعاهایی است که او در هر روز خدمتی‌اش در حرم مطهر از زبان زائران می‌شنود اما یکی با بقیه فرق داشته و در ذهنش مانده است؛ «چند وقت پیش بود که خانمی کرمانی را به دفتر فوریت‌های پزشکی صحن امام حسن مجتبی(ع) آوردند. اقدامات اولیه را انجام دادیم و با توجه به مساعد نبودن حالش، او را با آمبولانس از حرم مطهر به بیمارستان امام رضا(ع) رساندیم. بیماری قلبی داشت، تنها بود و شماره تلفن اعضای خانواده‌اش را هم به یاد نمی‌آورد. کنارش بودیم و به او قوت قلب می‌دادیم، او هم در راه مدام برایمان دعا می‌کرد. آن روز و دعاهای آن مادر را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم».

خاطره خاص دیگری هم که در ذهن این پرستار بخش فوریت‌های پزشکی صحن امام حسن مجتبی(ع) مانده مربوط به نجات جان یک نفر در حرم مطهر است؛ «یادم می‌آید روزی زائری را به بخش ما آورند که فاقد علائم حیاتی بود. با کمک همکارانم سی‌پی‌آر انجام دادیم و خدا را شکر با عنایت آقا توانستیم او را برگردانیم».

دوست دارم همسایه آقا(ع) شوم

حسین‌آقای لطیفی هموطن عرب‌زبان ماست که در فضای حرم‌مطهر تسلطش به این زبان حسابی به کارش می‌آید، او کمک‌حال مسافرانی از کشورهای مسلمان می‌شود و حتی به خادمان در کارهایشان کمک می‌کند. او از این توانایی فقط برای خدمت به هموطنانش استفاده نکرده و هر سال ایام اربعین راهی کربلا می‌شود تا در بیمارستان صحرایی آنجا در خدمت زائران اباعبدالله(ع) باشد. کارشناس فوریت‌های پزشکی اورژانس هوایی اهواز می‌گوید: «هر سال در این روزها یک هفته تا ۱۰ روز دور از خانواده در مرز شلمچه خدمت می‌کنم و چند روز هم در کربلا در بیمارستان صحرایی به عنوان مترجم و پرستار در خدمت آنان هستم. بسیاری از هموطنان ما عربی بلد نیستند و من با این کار سعی دارم کمک آنان باشم. تا عمر دارم دوست دارم خدمت کنم».

به قول خودش هر روز صبحش را با شکر خادمی برای آقا(ع) شروع می‌کند اما حالا در آستانه ۵۰ سالگی انتظار می‌کشد که بازنشسته شود و بار و بندیل زندگی را جمع کند و بیاید مشهد و بشود همسایه امام رضا(ع). حسین آقا درباره دیگر آرزوی قلبی‌اش چنین می‌گوید: «من هر ماه با افتخار برای خدمت به پابوس علی بن موسی‌الرضا(ع) می‌آیم، از بچگی هم هر سال حداقل دوبار برای زیارت به مشهد سفر می‌کردم، اما آرزو دارم بتوانم پس از بازنشستگی برای زندگی به مشهد بیایم و همجوار آقا(ع) شوم».

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha