-
ماجرای یک سرقت و همه چالشهای بعد از آن / نُه ماه دویدن تا نقطه صفر!
«سجاد! خیلی دفتر شلوغه! بیا، ببین چی شده!» این تلفن در صبح روز اول خرداد نود و چهار، شروع اتفاقهای تازه زندگی من بود. سریع خودم را رساندم، بالا…
-
گپ با «فاطمه» که از پسِ چهار سال سختی، با یک بلیت کنسلی گذرش به مشهد افتاده / این هم یک نشانه!
توی اوج گرفتاری به امام رضا(ع) گفته بودم: «اگه واقعاً هستی، نمیدونم، نشونه و نوری بهم نشون بده.» بعد، یکی از دوستانم که کارمند هواپیمایی است،…