کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر انگلیس صراحتاً اعلام کرد که «زمان اعتماد به آمریکا در زمینه امنیت به پایان رسیده و سران اروپا باید واقعیت جدید را به‌رسمیت بشناسند». از طرفی نتیجه اجلاس سران اروپایی حاکی از محافظه‌کاری و احتیاط شدید بود.

دست خالی اروپایی‌ها در برابر دیکتاتوری آمریکا؛ بررسی نشست اضطراری سران اروپایی در پاریس
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس؛ درواقع باید گفت بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی‌ باید به خاطر امتناع روسیه از پذیرش ایده نیروی «حافظ صلح» اروپایی برای اوکراین بسیار سپاسگزار باشند، چراکه این مسئله آن‌ها را از انتخاب میان پذیرش تحقیری جدید که اروپا را مجبور به عمل به وعده‌های بی‌پروایشان می‌کرد، نجات می‌دهد.

گردهمایی پاریس، نشستی با حاصل جمع صفر

براساس گزارش گاردین از این نشست، کی‌یر استارمر به سرعت از پیشنهاد اعزام سربازان بریتانیایی برای اوکراین، عقب‌نشینی و بر ضرورت پشتیبانی ایالات متحده از هرگونه طرح مذاکره احتمالی برای صلح اوکراین تأکید کرد و از آنجایی که پیت هگست، وزیر دفاع ایالات متحده پیش‌تر به‌صراحت اعطای چنین تضمینی را رد کرده بود، اظهارات استارمر درواقع اعتراف به این مهم بود که احتمال حضور و ایفای نقش نظامی از سوی بریتانیا در مسئله اوکراین بسیار کم است.

اولاف شولتز، صدراعظم آلمان نیز هنگام خروج از نشست پاریس با بیان اینکه بحث در مورد تشکیل و اعزام نیروهای اروپایی برای اوکراین، آن هم در حالی که جنگ هنوز ادامه دارد، «کاملاً زودرس» و «بسیار نامناسب» است، عملاً آب سردی بر پیکره امید واهی ایجاد شده درباره دستورالعمل نشست اضطراری پاریس و تشکیل نیروی نظامی برای کمک به اوکراین ریخت.

حتی دونالد تاسک از لهستان به عنوان یکی از قوی‌ترین حامیان اوکراین نیز حضور نیروهای لهستانی در میدان نبرد را رد کرد و به این ترتیب در واقع با تمام حرف و حدیث‌ها درباره نیاز «فوری» اروپایی‌ها به اتحاد روی یک راهبرد، به نظر می‌رسد نشست پاریس در عمل برونداد مشخصی نداشت و به نوعی نشستی با حاصل جمع صفر بود.

در واقع پیش از گردهمایی پاریس هم مشخص و قابل پیش‌بینی بود که حتی اگر سران اروپایی بر سر یک تعهد جدید به توافق می‌رسیدند، نمی‌توانستند تضمین کنند حتی در میان‌مدت به آن عمل می‌شود، چراکه تغییر تکتونیک و ساختاری که هم‌اکنون در سیاست اروپا در جریان است، احتمالاً دولت‌هایی را به‌وجود می‌آورد -به‌ویژه در فرانسه پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۷ - که قصد ندارند به چنین تعهدی پایبند باشند.

نشست پاریس اما در حالی اتفاق افتاد که دولت روسیه قبلاً به‌طور قاطعانه ایده تشکیل نیروی حافظ صلح اروپایی به عنوان بخشی از یک توافق صلح احتمالی را به این دلیل واضح که از نظر روسیه، نیروی تشکیل شده عملاً نیروی نظامی ناتو بدون داشتن نام ناتو است، رد کرده بود؛ از منظر مسکو تنها نیروی حافظ صلح ممکن، باید نیروی بی‌طرف سازمان ملل و با خاستگاه و تشکیل شده از نیروهای نظامی «جنوب جهانی» باشد.

بررسی پیشنهاد ایفای نقش امنیتی اروپا در اوکراین

پیشنهاد ایفای نقش امنیتی اروپا در اوکراین را می‌توان از دو منظر خوشبینانه و بدبینانه مورد بررسی قرار داد؛ راه خوشبینانه این است که این مسیر را وسیله‌ای برای تقویت موقعیت اوکراین در مذاکرات صلح و به منزله تعیین موضعی از سوی اروپا بدانیم که در ازای دادن امتیازات به روسیه می‌توان با آن معامله کرد.

با این حال، برگزاری این نشست نشان‌دهنده این نگرانی عمیق است که تعهد ایالات متحده به اروپا در حال از بین رفتن است و اروپا باید فوراً اقدامی برای جایگزینی آن انجام دهد. ترسی که البته به نظر کمی اغراق‌آمیز است، چرا که به نظر نمی‌رسد دولت ترامپ قصدی برای خروج از ناتو داشته باشد؛ از این منظر که در ابتدایی‌ترین حالت، حضور آمریکا در ناتو، کنترل پایگاه هوایی رامشتاین در آلمان و پایگاه دریایی ناپل در ایتالیا را تضمین می‌کند که هر دو آن‌ها برای تثبیت قدرت ایالات متحده در خاورمیانه و حمایت از اسرائیل حیاتی هستند و همان‌طور که جورج اورول در کتاب ۱۹۸۴ به آن اشاره می‌کند، ناتو برای آمریکا همچنان «Airstrip One» است و مشخص است که ترامپ قصد ندارد از آن دست بکشد؛ بنابراین ایالات متحده به تضمین دفاع از ناتو در مرزهای فعلی خود ادامه خواهد داد. اما آنچه ترامپ با آن سر ستیز دارد، ایده گسترش بیشتر تعهدات و خطرات جدید امنیتی برای ناتو است.

اروپا بر سر دو راهی؛ چاپلوسی برای ترامپ یا اتحاد

واقعیت هر چه باشد، دو نکته روشن است: تا زمانی که مذاکرات اصلی میان اوکراین و روسیه آغاز نشود، هیچ چیز حل و فصل نخواهد شد؛ بنابراین هراس، خشم یا ناامیدی پیش از موعد بی‌معنی به نظر می‌رسد اما به وضوح روشن است اگر اروپا بخواهد در درازمدت از امنیت خود محافظت کند، باید هم اکنون و هم در آینده شریکی جسور، جاه‌طلب و قوی برای اوکراین باشد. رهبران اروپایی باید در دنیایی که در آن شراکت پس از جنگ با ایالات متحده در بهترین حالت تعلیق و در بدترین حالت نابود شده است، بهترین راه را برای محافظت از منافع ملت‌های خود بیندیشند. این بدان معناست که چاپلوسی از دونالد ترامپ یا ارائه امتیاز به او نه فقط به معنی اتلاف وقت خواهد بود، بلکه نتیجه معکوس هم در پی خواهد داشت.

واضح است در شرایط کنونی اروپا باید در برابر دو قدرتی که تصمیم گرفته‌اند بدون حضور آن‌ها برای آینده آن‌ها تصمیم بگیرند به جای نگاه‌های دوراندیشانه و محافظه‌کارانه، از موضع قدرت سخن بگوید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha