ترک کارخانهها توسط نیروهای ماهر روایت تلخ مهاجرت شغلی در ایران است که آیت اسدی، نماینده کارگران در شورای عالی کار از آن پرده برداشت. او انگشت اتهام را به سمت دستمزدهای پایین و هزینههای سرسامآور زندگی نشانه رفت و از کارگرانی سخن گفت که برای تأمین حداقلهای زندگی، عطای تخصص و مهارت خود را به لقایش بخشیده و راهی مشاغل خدماتی و نظافتی شدهاند. ولی چه کسی پاسخگوی هدر رفت این سرمایه انسانی است؟
فرار مغزها به بخش خدمات خبر از رنج معیشتی مردم می دهد که قرار است با کوچ اجباری به مشاغل کمتخصص درمان شود. بسیاری از افرادی که ناچار به ترک کار در واحدهای تولیدی شدهاند، بر این باورند که حتی درآمد دستفروشی هم به مراتب بیشتر از کار در کارخانهها و واحدهای تولیدی است.
شرکای اجتماعی در شورای عالی کار خوب می دانند که نیروی کار ارزان برای هر ساختار اقتصادی در حال توسعه ای گران تمام خواهد شد. کما اینکه کارگران با دستمزد پایین نیز به اندازه کارگران ماهر با دستمزد خوب، در صورت عدم رضایت به سرعت از کار دست میکشند. این همان نکته ای است که احیای نیروی کار ماهر را به یکی از مسائل مرکزی در اقتصاد سیاسی کشورهای توسعهیافته تبدیل کرده و ما هنوز به آن بی توجهیم.
اقتصاد کشور از فقر گسترده و نابرابری فزاینده، مشارکت کم نیروی کار و بیکاری بالا، فرار سرمایه انسانی و کاهش بهره وری نحیف شده ولی تغییری در وضعیت تعیین حقوق رقم نمی خورد. شورای سه جانبه در انتهای اسفندماه تنها با برگزاری یک یا دو جلسه ساده، میزان دستمزد کارگران را به گونه ای تعیین می کنند که غول تورم بتواند آن را یک لقمه کند.
حقوقی که با افزایش مشفقانه گروه کارفرمایی نیز هیچ تناسبی با نیازهای واقعی زندگی در کف جامعه ندارد و حتی روی کاغذ جوابگوی نیازها در نیمی از ماه نیست. سبد معیشت خانوار نیز که به طور تقریبی ۲۴ میلیون تومان تخمین زده شده، شبیه شوخی با یک بیمار در حال احتضار است.
در این میان کارفرمایان از یک سو به عدم تناسب هزینهها و سود خالص جهت افزایش حقوق کارگران اشاره کرده و تأکید می کنند که اگر شرایط به همین منوال ادامه یابد، مجبور به کاهش نیروهای خود خواهند شد و از سوی دیگر از کمبود نیروی کار ماهر و بیانگیزگی کارگران گله میکنند. گروه کارفرمایی چه زمانی قرار است بپذیرند که با سرکوب مزدی در حال رقم زدن یک فاجعه معیشتی در کشور هستند؟
دولت به عنوان ضلع سوم شرکای اجتماعی و بزرگترین کارفرما باید با کنترل تورم، ایجاد ثبات اقتصادی و حمایت از تولیدکنندگان، زمینه را برای افزایش دستمزدها و بهبود شرایط زندگی کارگران فراهم کند. اما آیا در این زمینه، به وظایف خود عمل کرده است؟ توسعه و پیشرفت، بدون توجه به نیروی انسانی ماهر و متخصص چه چشم اندازی دارد؟ تصویر ویرانهای از خطوط تولید در ایران را مجسم کنید؛ که بر روی آینده طبقه کارگر ایرانی بنا شده است و ...
کابوس بازار کار به همین جا ختم نمی شود، تدبیر نشود و در بر همین پاشنه بچرخد، در صدر کشورهای مهاجرفرست خواهیم بود.
نظر شما