روزنامه هم‌میهن در سرمقاله خود نوشت: انتصاب آقای اسماعیلی به‌ جای آقای دبیری و ظریف بازتاب زیادی داشت که نیازمند توجه بیشتری است. انتشار خبر انتصاب و تکذیب اولیه آن بود. متاسفانه ورود فضای مجازی در گفت‌وگوها و خبررسانی‌ها موجب شده که پیش از قطعی شدن یک واقعه یا تصمیم، خبر آن نقل شود و خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها نیز برای عقب نیفتادن و بدون توجه کافی به اصول حرفه‌ای آن را منتشر کنند. اگر هم تکذیب نکند، مشکل دیگری است.
مطابق شنیده‌ها از شورای اطلاع‌رسانی دولت تصمیم نهایی درباره انتصاب آقای اسماعیلی تقریباً معلوم شده بود، البته تا قطعی و رسمی شدن این تصمیم از سوی آقای رئیس‌جمهور و صدور حکم چند روزی باقی مانده بود. ۲ خبرگزاری وابسته به دولت خبر آن را به‌صورت قطعی اعلام کردند که این اقدامی نادرست بود و تکذیب شد.
با طی شدن مراحل اداری حکم انتصاب هم صادر شد؛ ولی تصور جامعه از این وضع نوعی نابسامانی در نظام تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی است. دولت هم باید نظم و نسق بیشتری را در اطلاع‌رسانی خود ایجاد کند. علت دوم انتساب جناحی آقای اسماعیلی به مجموعه اصولگرایان به‌ویژه با توجه به حضور وی در شورای نگهبان است. جایگزینی او به‌جای آقای ظریف می‌توانست معنای دیگری فراتر از یک جایگزینی عادی داشته باشد. دولت و شخص پزشکیان را نباید در قالب‌های مرسوم جناح‌بندی‌های سیاسی تحلیل و نتیجه‌گیری کرد. آقای اسماعیلی را هم نباید در این چارچوب تحلیل کرد. وی شخصیت مستقلی دارد و این استقلال را هم در عملکرد خود نشان داده است. این معاونت در اصل پیشنهاد آقای ظریف بود و شاید اگر حضور ایشان نبود، این معاونت در این دولت تصویب نمی‌شد.
در دولت‌های روحانی و رئیسی، این جایگاه با عنوان مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری بود که در دولت آقای پزشکیان، جایگاه ریاست آن به معاونت راهبردی رئیس‌جمهور ارتقا داده شد. انتظار می‌رود که با آمدن آقای اسماعیلی دوباره به همان جایگاه پیشین خود برگردد. آقای پزشکیان از گسترش نهادهای اداری پرهیز دارد که کار قابل دفاعی است.
به نظر می‌رسد که با توجه به پیشینه آقای اسماعیلی، ایشان بیش از اینکه به‌جای آقای ظریف آمده باشد، به‌جای آقای دبیری آمده است. چون قصد انتصاب فرد مستقلی برای معاونت راهبردی نبوده و همچنین نمی‌خواسته‌اند که این معاونت را هم منحل کنند، هر ۲ را ادغام و آقای اسماعیلی را منصوب کرده‌اند. این امر سیاسی ۲ وجه مهم دارد. راهبردها و سیاست‌ها و کارگزاران. این ۲ وجه درهم‌تنیده هستند. ولی در میان این ۲ موضوع اولویت اول و حساسیت بیشتر را باید به راهبردها و سیاست‌ها داد. دست مدیران باید در انتخاب کارگزاران بازتر باشد تا در برابر عملکرد خود پاسخگو باشند. شاید بتوان گفت که آقای اسماعیلی به لحاظ راهبرد مورد نظر آقای پزشکیان گزینه مناسبی هستند و باید از او دفاع و حمایت کرد.