به گزارش قدس خراسان، در فضایی لبریز از اندوه و افتخار، جمعی از بانوان رسانه ای با حضور در منزل مادر شهید سید ابراهیم رئیس الساداتی، به دیدار مادری شتافتند که در دامان مهر، ایمان و استقامت، فرزندی چون سید ابراهیم را پرورانده بود؛ مادری که دلش دریایی بیکران از صبر، نگاهش مأمنی از امید و صدایش مرهمی بر زخمی است که بر دل ملتی نشسته است.
در سکوت محزون خانه، عطر یاد و خاطره شهید رئیسی پیچیده بود و لبخند پرمعنای مادر، پردهای نازک از رضایت الهی بر چهرهی غمزدهاش افکنده بود. خبرنگاران، در برابر عظمت این بانوی مؤمنه، کلام را گم کرده بودند. نه قلمی توان ترسیم این شکوه را داشت و نه زبانی یارای وصف آن را. تنها اشک بود که بیصدا جاری شد؛ اشکی از جنس ارادت، عشق و افتخار.
عکسهای فراوان شهید در منزل کوچک اما با صفا به چشم میخورد؛ از عکسی با حاج قاسم گرفته تا عکسهایی در کنار شمعدانهایی که آدم را یاد حرم امام رضا(علیه السلام) میاندازد.
او تنها مادر یک شهید نبود؛ مادر ملتی بود که امروز قامت در برابرش خم میکند. مادری ساده، صادق و سراسر ایمان، که با دستانی گرم و دلی روشن، نهال تقوا و علم را در جان فرزند خویش بارور ساخت و امروز، این مادر است که پرچمدار راهیست که فرزندش تا واپسین نفس بر آن استوار ماند.
وقتی در کنار این بانوی بزرگ نشستیم، سخن را با بغض آغاز کرد. گاه با خاطرهای دلنشین لبخند بر لبمان نشاند و گاه با واژهای اندوهبار، اشک به چشمانمان آورد. چنین سخن گفت: «سید ابراهیم، در محبت با دیگر فرزندانم متفاوت بود؛ هر آنچه میخواستم، بیدرنگ فراهم میکرد. مرا به سفرهای زیارتی میبرد و من با دل خالص دعا میکردم: خدایا هرچه میخواهد عطا کن، در دنیا و آخرت سربلندش گردان اما حقیقت این بود که ذات خودش پاک و آسمانی بود. هر روز، پیش از رفتن به محل کار، قرآن، زیارت عاشورا، آل یاسین و امینالله میخواند. یک سال گذشته برایم به اندازه ۱۰ سال سنگین گذشت. شب قبل از پروازش، به دیدار ما آمد و صبح، پیکرش بازگشت...»
مادر با صدایی لرزان اما دلی استوار افزود: «هرکاری که میکرد، برایم خاطرهای شیرین بود. با آنکه رئیسجمهور بود، حتی ذرهای دگرگونی در اخلاق و رفتار نداشت؛ خاکی و متواضع بود. هر هفته به ما سر میزد. با وجود مشغله فراوان و سفرهای پیاپی بین قم و تهران، دلش همیشه با ما بود. روز ولادت امام رضا علیهالسلام بود که به شهادت رسید و دل ما را داغدار کرد. جای او هرگز پر نخواهد شد.»
سپس با لحنی پراحساس، بانوان رسانهای را نصیحت کرد و گفت: «احترام پدر، مادر و همسرانتان را نگه دارید؛ به آنان عزت ببخشید. پسرم از همان کودکی، حتی زمانی که میخواست وارد حوزه علمیه شود، از من اجازه گرفت. اهل علم بود، گاه از شدت مطالعه حتی ناهار نمیخورد. طلایی ناب و بیغش بود. هنوز باورم نمیشود که دیگر نیست.»
در این دیدار، بانوان اصحاب رسانه با نهایت احترام، در برابر عظمت و ایمان این مادر سرفراز سر تعظیم فرود آوردند و از فداکاری و تربیت الهی او تجلیل کردند؛ مادری که با توکل بر خداوند و عشق به اهلبیت علیهمالسلام، فرزندی را به انقلاب اسلامی تقدیم کرد که تمام عمر خویش را در راه عدالتخواهی، خدمت به محرومان، و دفاع از ارزشهای اسلام ناب محمدی صرف نمود.
بیتردید، این دیدار نه فقط ادای دینی بود به مقام شامخ مادری شهید، بلکه تجدید پیمانی بود با آرمانهای بلند انقلاب اسلامی و شهیدان راه حق و حقیقت.
نظر شما