در سالروز رحلت عالم ربانی و مرجع وارسته، آیت‌الله العظمی محمدتقی بهجت (ره)، دوستداران علم، عرفان و تهذیب نفس بار دیگر یاد و سیره عملی این عارف مجتهد را گرامی می‌دارند؛ فقیهی که عمر خود را وقف عبودیت، سکوت معنادار و هدایت دل‌های حقیقت‌جو کرد.

۱۶ سال از غم فقدان بهجت عارفان گذشت!/آیت‌الله‌العظمی بهجت؛ فقیهی در خفا، عارفی در عیان
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

۲۷ اردیبهشت ماه سالروز رحلت مرجع عالیقدر مرحوم حضرت آیت الله العظمی محمدتقی بهجت است. زندگی زاهدانه و حالات معنوی و خصوصیات علمی و اخلاقی آن عارف بی بدیل به طور کامل و با بیانی شیوا برای همه مردم به ویژه طلاب و فضلای حوزه الگوست تا با الگو قرار دادن ایشان بتوانند بهتر و بیشتر به دین مبین اسلام و مردم مومن خدمت نمایند.

ایشان در شهر فومن استان «گیلان» به دنیا آمد. هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که مادر را از دست داد. پدرش کربلایی محمود بهجت، از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم می پرداخت و اسناد مهم و قباله ها به گواهی ایشان می رسید. وی اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شعر می سرود.

هجرت برای کسب علم و فضیلت

تحصیلات ابتدایی حوزه را در مکتبخانه فومن به پایان رساند و پس از تحصیلات ادبیات عرب در سال ۱۳۴۸ ه. ق هنگامی که تقریباً ۱۴ سال از عمر شریفش می‌ گذشت، برای تکمیل دروس حوزوی عازم عراق شد و حدود ۴ سال در کربلای معلی اقامت نمود و علاوه بر تحصیل علوم رسمی از محضر استادان بزرگ آن سامان، از جمله مرحوم شیخ ابوالقاسم خویی (غیر از آیت الله خویی معروف) بهره برد و در سال ۱۳۵۲ ه. ق برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رهسپار گردید و سطح عالی علوم حوزه را در محضر آیات عظام از جمله: آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ مرتضی طالقانی و میرزای نائینی به پایان رساند و پس از آن، در حوزه درسی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی وارد شد.

افزون بر این، ایشان از محضر آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ محمدکاظم شیرازی صاحب حاشیه بر مکاسب، و در حوزه علوم عقلی، کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا و «اسفار» ملاصدرا را نزد آیت الله سید حسین بادکوبه ای فراگرفت. او در زمان تلمذ، به تدریس سطوح عالی نیز پرداخت و در تألیف کتاب «سفینة البحار» با محدث کبیر حاج شیخ عباس قمی همکاری نمود.

آیت الله محمدتقی مصباح درباره استفاده آیت الله بهجت از استادان خود می گوید: «در فقه بیشتر از مرحوم آقا شیخ محمد کاظم شیرازی - که از شاگردان مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی و از استادان بسیار برجسته نجف اشرف بود- استفاده کرد، و در اصول از مرحوم آقای نائینی، و سپس بیشتر از مرحوم آقا شیخ محمدحسین غروی اصفهانی فایده برده بودند، هم مدّت استفاده شان از مرحوم اصفهانی بیشتر بود و هم استفاده های جنبی دیگر».

در اوان جوانی، مراحلی را در عرفان سپری کرده‌اند. بعضی از نزدیکان مرحوم قاضی می‌گفتند: «از مقامات و مراحلی که ایشان طی کرده‌اند اطلاع داریم، ولی عهدی داریم با ایشان که به احدی نگوییم.» مؤلف کتاب انوار الملکوت نیز در این باره می‌نویسد: «آیت‌الله بهجت، دارای حالات و مکاشفات غیبیه الهی بود در زمینه تهذیب نفس در زادگاهش (فومن) از کودکی محضر عالم بزرگوار سعیدی و در کربلا از برخی علمای دیگر بهره برد، تا این که در نجف اشرف در سن ۱۷-۱۸ سالگی با آیت حق، علامه سید علی قاضی آشنا شد و گمشده خویش را در وجود ایشان یافت و در سلک شاگردان اخلاقی - عرفانی ایشان درآمد. آیت الله مصباح می گوید: «ایشان از مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی مستقیماً در جهت اخلاقی و معنوی بهره برده و سالها شاگردی ایشان را کرده بودند».

بازگشت به ایران و قم

آیت الله بهجت در سال (۱۳۲۴ ه. ش) با کوله باری از علم و کمال به سرزمین خویش هجرت نمود و در زادگاهش تشکیل خانواده داد. او در حالی که آماده بازگشت به نجف اشرف بود، قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام و اطّلاع یافتن از وضعیت حوزه قم را کرد، ولی در طول چند ماهی که در قم توقف کرده بود، خبر رحلت استادان بزرگ نجف، یکی پس از دیگری شنیده می شد، لذا ایشان تصمیم گرفت که در شهر مقدس قم اقامت ‌کند. در قم از محضر آیت الله حجت کوه کمره ای استفاده کرده و در بین شاگردان آن فقید سعید درخشید. ایشان همچنین در کنار حضرات آیات، امام خمینی، گلپایگانی و ... به درس مرحوم آیت الله بروجردی حاضر شد.

آیت الله بهجت در همان ایام که در درس اساتید خود حضور می یافت، ضمن تهذیب نفس و تعلّم، به تعلیم هم می پرداخت و سطوح عالیه را در نجف اشرف تدریس می کرد. پس از هجرت به قم نیز پیوسته این روال را ادامه می داد. در رابطه با تدریس خارج فقه توسط ایشان نیز در مجموع می توان گفت که ایشان بیش از چهل سال به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته و به واسطه شهرت گریزی غالباً در منزل تدریس کرده است، و فضلای گرانقدری سالیان دراز از محضر پر فیض ایشان بهره برده اند.

آیت الله مصباح یزدی در مورد روش تدریس ایشان می گوید: «ایشان در بیان مطالب سعی می کردند ابتدا مسأله را از روی کتاب شیخ انصاری قدّس سره مطرح کنند، و بعد هر کجا مطلب قابل توجهی از دیگران مخصوصاً از صاحب جواهر قدس سره، و از مرحوم آقا رضا همدانی و دیگران مطالب برجسته ای داشتند آن را نقل می کردند، و بعد هرجا خود ایشان نظر خاصی داشتند آن را بیان می کردند. این شیوه از یک طرف باعث این می شد که انسان از نظر استادان بزرگ در یک موضوع آگاه بشود و در عین حال صرفه جویی در وقت می شد... در ضمن تدریس، در میان نکته هایی که از خود ایشان ما استفاده می کردیم و طبعاً بعضی از این نکته ها چیزهایی بود که ایشان از استادانشان شفاهاً دریافت کرده بودند، به مطالب بسیار ارزنده و عمیق و دارای دقتهای کم نظیری بر می خوردیم».

محل تدریس درس خارج ایشان ابتدا در حجرات مدارس و بعد در منزل شخصی خود بود و سپس در مسجد فاطمیه واقع در گذرخان تشکیل می گردد و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومی ایشان نیز همین مسجد بود.

ویژگیهای علمی و اخلاقی و معنوی

مهمترین ویژگی که در اولین نگاه از آیت الله بهجت مشاهده می شود اهتمام ایشان به رعایت آداب شرعی و سیره اهل بیت علیهم السلام می باشد. همه علمای اخلاقی شیعه در اینکه راه صحیح تکامل، راه عبودیت است و انسان جز با اطاعت دستورات خدا نمی تواند به مقامی برسد، متفقند. مگر کسانی که انحرافاتی در فکر و رفتارشان باشد؛ اما بر اهمیت دادن به رعایت آداب شرعی و سیره اهل بیت علیهم السلام همه یکسان نیستند.

حضرت آقای بهجت(حفظه الله) هم شخصاً در رعایت آداب شرعی بسیار مقید هستند و ریزه کاریهای خاصی را در رفتارشان رعایت می کنند، که وصف آنها کار دشواری است.

اینک به عنوان نمونه یک نکته ای را نقل می کنم شاید اینها در تاریخ بماند و کسانی که مایل باشند از دستورات شرع پیروی کنند بدانند که تا کجاها باید انسان آداب شرعی را رعایت کند.

آیت الله شیخ جواد کربلایی نیز در این باره می گوید:آیت الله العظمی بهجت به بنده با یک آب و تابی می فرمودند:

چه زمانی بر طبق مسلمات شرع مانند: ترک معاصی، اتیان واجبات و نوافل و قرائت قرآن در جای خلوت با حضور قلب، و خلاصه انجام عبادت با شرایط صحت و شرایط قبول و با محتوا بودن عبادت از حیث اسرار نماز و اسرار سایر عبادات عمل کرده ای تا نتایج آنها را بیابی که حال از ما دستورالعمل برای سیر الی الله تعالی می خواهی، و گویا منتظری پیری از پشت کوه قاف بیاید و تو را راهنمایی کند! آیا این همه مسلمات شرع اطهر کافی نیست که کما هو حقه عمل کنی و به جایی برسی. خلاصه بنده از بیان ایشان فهمیدم که سالک باید کاملا" و از همه جهات مواظب ظواهر شرع مقدس بوده، و نسبت به حالات معنوی کتوم باشد مگر از اهلش. و اهل آن اندکند.

یکی از خصوصیات بارز آیت الله بهجت دائم الذکر بودن ایشان بود. روزی ایشان هنگام بازگشت پس از اقامه نماز جماعت از مسجد به طرف منزل، به طلابی که همراه و پشت سر ایشان حرکت می کردند، رو کردند و فرمودند: با من کاری دارید؟ گفتند: نه می خواهیم همراه حضرتعالی چند قدمی برداریم وهمراهی شما نصیب ما بشود. ایشان فرمودند: من از مسجد تا منزل برنامه ای برای ذکر گفتن دارم، چون فکر می کنم شما با من کاری دارید ذکر را متوقف می کنم، و وقتی منزل می رسم می بینم برنامه ام کامل انجام نشده است و ناراحت می شوم.

ایشان کار قلمی خود را در ایام جوانی با محدث قمی آغاز کردند، در تدوین و تألیف سفینة البحار، با وی همکاری داشته است؛ بنابراین مطابق با اسناد موجود قسمت زیادی از سفینه البحار خطی، به خط آیت‌الله بهجت است.

در قم و در درس آیت الله بروجردی، بنابر نقل مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری، انگشت نشانه ها، به سوی او بود. با اینکه ایشان فقیهی شناخته شده اند و بیش از سی سال بود اشتغال به تدریس خارج فقه و حتی اصول داشتند، ولی همواره از پذیرش مرجعیت سرباز می زدند. بعد از قبول مرجعیت هم، هیچ فرقی نکرده، تبلیغ رساله عملیه را ممنوع کرده بودند. و دستورشان این بود: "صبر کنید همه رساله خود را نشر دهند. بعد اگر کسی ماند و از دیگران تقلید نکرد و فقط خواست از ما تقلید کند، آن وقت رساله مرا منتشر کنید". در پاسخ به اصرار علاقمندان به نشر آثار علمی خویش، می گفت:"آثار علمی علمای گذشته بر زمین مانده است، بروید آنها را چاپ کنید. "کمترین لقب را هم نپذیرفتند. بلکه از کلمه عبد یا العبد استفاده می کردند. اصلاً دیگر معمول شده بود و خیلی ‌ها در حوزه‌ها ایشان را با نام العبد می شناختند.

آیت الله بهجت، معتقد بودند و می فرمود: مراجعه به تراجم علمای سلف، به‌منزله مراجعه به کتاب‌های معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقی در امور معنوی است و می‌خواهد از زندگی و عمر خود استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند که ایشان چه کارهایی می‌کردند.

با این مقدمه، وقتی زندگی و شخصیت آیت الله بهجت را بررسی می کنیم، چندین عامل در موفقیت ایشان، تاثیرگذار بوده است که در ادمه ذکر می شود:

۱. عصمت کودکی و جدایی از امیال کودکی؛

۲. الگوپذیری از روحانیت عالم و مهذب است؛

۳. جدیت در علم؛

۴. هدایت معنوی در تهذیب؛

۵. داشتن عشق و علاقه به لقاء الله؛

۶. شناخت اساتید واقعی در فقه، اخلاق و عرفان؛

۷. پشتکار و صبر؛

۸. شناخت استعدادی درونی؛

۹. آسان شمردن مشکلات؛

۱۰. تعبد به اجرای شریعت و فقه.

بنابراین، ایشان عرفان حقیقی را در تقیّد به عبودیت و همچنین اجرای احکام شریعت می‌دانستند. این موارد مجموعه ای هستند و دست به دست هم داده و آیت الله بهجت، توانستند مراحل عرفان ناب شیعی را با موفقیت پشت سر گذاشته و به قله تهذیب برسند.

مرحوم آیت الله بهجت در روز ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۸۸ شمسی در سن ۹۴ سالگی در قم وفات نمود. پیکر پاک ایشان پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله جوادی آملی، در حرم مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) در مسجد بالاسر به خاک سپرده شد.

منابع:

زندگی نامه، سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت

دانشنامه اسلامی

مصاحبه مشرق نیوز با فرزند ایشان حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت

منبع: خبرگزاری رسمی حوزه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha