«مخاطب خاص» در ابتدا داستانی عاشقانه به نظر می‌رسد اما مخاطب بعد از خواندن بخشی از آن متوجه می‌شود با یک داستان جنایی و معمایی روبرو است.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

فریدا مک فادن، نویسند مشهور و محبوب آمریکایی به خاطر آثار هیجان‌انگیز و روان‌شناختی‌اش طرفداران زیادی دارد. او یک پزشک متخصص آسیب مغزی است که با قلم ماهرانه‌اش توجه تمام مردم جهان را به خود جلب کرده است. رمان‌های رازآلود و تریلرهای روان‌شناختی او در همه جهان معروف است.

مک فادن جزء پزشکانی است که رد پزشکی او در آثارش دیده می‌شود. نکات جذاب و خواندنی پزشکی در آثارش دیده می‌شود؛ او جزء نویسندگانی است که تجربه‌های زیسته و حرفه‌ای خود را در آثارش نمایان می‌کند. نام مک‌فادن رفته است کنار نویسندگان پزشک دیگری چون آنتوان چخوف، میخائیل بولگاکف، خالد حسینی، آرتور کانن دویل، اروین یالوم و از میان نویسندگان داخلی نویسنده‌ای چون غلامحسین ساعدی.

مخاطب ایرانی مک فادن را به خوبی می شناسد مخصوصا آن دسته از رمان خوان‌هایی که به تریلرهای رازآلود و جنایی علاقه دارند؛ «خدمتکار»، «در قفل شده»، «هرگز دروغ نگو»، «همکار»، «زندانی» و «بخش دی» را که جزء آثار پرتیراژ این نویسنده هستند و توسط ناشران و مترجمان مختلف به بازار کتاب آمده‌اند.

به تازگی تازه‌ترین رمان این نویسنده توسط نشر آموت منتشر شده است. «مخاطب خاص» در ژانر جنایی و روان‌شناختی با ترجمه رضا اسکندی‌آذر به بازار کتاب آمده است.

مک‌فادن در این اثر به سراغ همان عناصری رفته که نوشته‌های او را از سایر همتایانش متمایز کرده است؛ توانایی در ساختن داستان‌هایی که لایه‌های روانشناختی انسان‌ها را بررسی می‌کند . مک‌فادن با درک عمیقش از ماهیت انسان و مهارت داستان‌نویسی، خواننده این اثر را هم تا صفحه آخر کتاب نگه می‌دارد.

داستان «مخاطب خاص» درباره سیدنی است؛ دختری که در آستانه ازدواج قرار دارد و به دنبال همراهی است که بتواند با اعتماد به او پیمان ازدواج ببندد و مادری را تجربه کند.

اما افرادی که بر سر راه او قرار می‌گیرند هیچ کدام شایستگی همسری او را ندارند. او در میان انتخاب‌هایش با مردی روبرو می‌شود که به گمانش ویژگی‌های مرد قابل اعتماد را دارد. اما در همان مرحله ای که سیدنی به این مرد به عنوان همسری ایده آل فکر می کند اتفاقی همه معادلات ذهنی او را بر هم می‌ریزد و داستان وارد چرخه دیگری می شود؛ اتفاقی هولناک، مسیر انتخاب همسر را برای سیدنی دچار چالش می کند؛ دوست صمیمی سیدنی به طرز هولناکی به قتل می‌رسد و سیدنی جنازه او را در اتاق خوابش پیدا می‌کند.

پس از این اتفاق، سیدنی دورانی پر از نگرانی و ترس را سپری می‌کند چون دوستش همسایه او بوده و قتل در آپارتمان او اتفاق افتاده است.

پس از مدتی سیدنی به این نتیجه می رسد که باید مساله ازدواجش را جدی بگیرد چون باعث می‌شود تنهایی او تمام شود و راحت‌تر بتواند با این اتفاق هولناک کنار بیاید.

در میانه داستان مخاطب احساس می‌کند قاتل را می‌شناسد اما بدون اینکه از جذابیت کتاب کم شود با ماجرا همراه می‌شود و منتظر می‌ماند تا دست قاتل برای پلیسی که اتفاقا ماجرای عاشقانه‌ای هم با سیدنی داشته است، رو شود. اما مک فادن به شیوه خودش آسِ نویسندگی‌اش را رو می‌کند و داستان وارد مرحله هیجان‌انگیزتری می‌شود. این هیجان تا پایان داستان با مخاطب همراه است تا اینکه در صفحه آخر بالاخره با چند جمله، مخاطب نفس راحتی می‌کشد.

داستان در دو زمان حال و گذشته روایت می شود و همزمان دو پرونده قتل پابه پای هم پیش می‌رود؛ ‌ قتلی که در گذشته اتفاق افتاده اما پلیس نتوانسته ردی از قاتل بیابد و پرونده زمان حال که پلیس در حال پیگیری آن و گشودن گره های آن است. همزمان دو پرنده نعل به نعل پیش می‌رود و بعد در جای مناسب به هم گره می‌خورند.

روایت در دو زمان به جذابیت کتاب افزوده است و جاهایی مخاطب را میخکوب می‌کند.

مک فادن شم پزشکی‌اش را در این رمان به کار گرفته است. او با نگاهی روان‌شناسانه شخصیت‌هایش را پرداخت می‌کند، برش می‌دهد و درون آن‌ها را برای مخاطب عریان می‌کند.

مخاطب با قاتل یا قاتلین همراه می‌شود و درمی‌یابد یک قاتل در زندگی چه مسیری را طی می‌کند تا بتواند با قساوت جان از بدن یک انسان بگیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha