شناسایی دقیق احساسات:
بهجای گفتن «حالم بده»، احساس واقعی مثل «دلخورم» یا «ناامیدم» رو بیان میکنند. این یعنی خودآگاهی.
شخصیسازی نکردن رفتار دیگران:
وقتی کسی بیحوصله است، فکر نمیکنند مشکل از خودشون است؛ بلکه شرایط طرف مقابل رو درک میکنند.
خودتنظیمی:
در لحظههای تنش، اول مکث میکنند، بعد تصمیم میگیرند چه حرفی بزنند یا چطور رفتار کنند.
مدیریت احساسات ناخوشایند:
غم، ترس یا خشم رو انکار نمیکنند؛ بلکه آنها را میپذیرند.
عذرخواهی مسئولانه:
بهجای توجیه یا دفاع، صادقانه عذر میخواهند و احساس آسیبدیده را درک میکنند.
گوش دادن همدلانه:
سریع راهحل نمیدهند؛ اول گوش میدهند تا طرف مقابل حس شنیده شدن داشته باشد.
راحتی با مخالفت:
نیاز به تأیید دائم ندارند. با مخالفت دیگران کنار میآیند و عقب نمیکشند.
عزتنفس سالم:
ارزش خودشان را از بیرون نمیگیرند؛ روی باورها و شناخت درونی خودشان استوار هستند.
آگاهی موقعیتی:
جو جمع را میفهمند و میدانند چه زمانی حرف بزنند یا فضا را تغییر دهند.
پذیرش انتقاد:
انتقاد را تهدید نمیبینند و اگر از چیزی سر در نمیاورند، با خیال راحت میگویند «نمیدانم» و دنبال یادگیری میروند.
منبع: تبیان
نظر شما