از تعداد ۶۹ هزار روستای کشور، تنها ۳۸ هزار روستا دارای سکنه هستند و ۳۱ هزار روستا خالی از سکنه شدهاند و این یعنی ۳۰ هزار منبع مولد پویا از چرخه اقتصاد کشور حذف شده و هزاران نیروی کار و تولید راهی شهرهایی شدهاند که بدون شک برای همه آنها در این شهرها فرش قرمز پهن نشده است!
آمارها نشان میدهد از سال ۵۵ تاکنون جمعیت روستاها و شهرها روند معکوسی را طی کرده است، در گذشته ۷۰ درصد جمعیت در روستاها و ۳۰ درصد در شهرها بودند، اما اکنون این نسبت برعکس شده و ما با مهاجرت وسیع روستایی روبهرو هستیم.
براساس گزارشی که مرکز آمار ایران در خرداد سال ۱۳۹۸ منتشر کرد، برآوردهای این مرکز نشان میدهد با الگوی فعلی رشد جمعیت، مناطق روستایی کشور به سمت خالی از سکنه شدن و کاهش چشمگیر جمعیت در اغلب روستاها پیش میرود، چنان که دادههای مرکز آمار نشان میدهد جمعیت ایران با نرخ رشد فعلی ۱/۲۴ در سال ۱۴۰۵ به ۸۹ میلیون و ۱۲۱ هزار نفر خواهد رسید که ۶۸میلیون و ۹۸۲ هزار نفر از آنها در شهرها (۷۷ درصد از کل) و ۲۰ میلیون و ۱۳۹ هزار نفر (۲۳ درصد) در روستاها زندگی خواهند کرد.
اما در این میان نکته قابل تأمل این است که تا سال ۱۴۰۵ نرخ رشد جمعیت روستایی ۲۱ استان کشور منفی خواهد بود که از جمله میتوان به نرخ رشد منفی ۲درصد مناطق روستایی استان قزوین، نرخ رشد منفی ۱/۷درصد استان کرمانشاه، نرخ رشد منفی ۱/۳۱ درصد دو استان مرکزی و اردبیل، نرخ رشد منفی ۱/۱۷ درصد استان کردستان و نرخ رشد ۱/۱۱ درصد استان همدان اشاره کرد.
پراکندگی جامعه روستایی
ساختار اجتماعی جوامع از سه نوع جامعه رسمی شهری، روستایی و عشایری تشکیلشده است که هر یک از این جوامع، ظرفیتها و پراکندگیهای مختص به خود را دارند و فعالیتهای عمدهشان در زمینههای مختلفی انجام میشود.
جامعه روستایی ما نیز با پراکندگی وسیع، حدود دو سوم از فضای جغرافیایی کشور را در استانهای مختلف در برمیگیرد و بر اساس آمارهای مرکز آمار، جمعیتی در حدود ۲۱ میلیون نفر را در خود جای داده است؛ جمعیتی که حتی از بسیاری کشورهای اروپایی بیشتر است. این جمعیت در حدود ۶۰ هزار نقطه سکونتگاه در کشور پراکندهاند و فعالیتهای اصلی آنان کشاورزی، دامداری و صنایع دستی است.
کاهش جمعیت روستاها
با این حال با وجود تلاشهای انجام شده در چند دهه گذشته، هنوز نتوانستهایم بنیانهای تحولآفرینی در عرصه معیشت، اشتغالزایی و درآمدزایی روستاییان که حافظان امنیت غذایی کشور هستند ایجاد کنیم که این موضوع افزون بر مهاجرت روستاییان به شهرها مانعی اساسی در مسیر صنعتی شدن و تجاریسازی کشاورزی محسوب میشود.
طی سالهای اخیر، روستاهای ایران با چالشهای متعددی از جمله کاهش جمعیت، مهاجرت گسترده به شهرها و رکود در بخشهای کشاورزی و دامداری روبهرو شدهاند و این دغدغه مطرح است چه آیندهای پیش روی کشاورزی ایران قرار دارد و جامعه روستایی دچار چه تحولاتی خواهد شد؟
آینده تولید در روستاهای کشور
یک جامعهشناس توسعه روستا در پاسخ به این پرسش که جامعه روستایی ایران تا ۱۰ سال آینده دچار چه تحولاتی خواهد شد، به قدس میگوید: روستاها تا یک دهه آینده به صورت تدریجی اما همهجانبه و گسترده دچار تغییر و تحولاتی خواهند شد که این تغییر و تحولات شامل حوزههای مختلف تولید اعم از کشاورزی، زراعت، باغداری و دامپروری میشود و تولیدات روستایی در مسیر فناوری و صنعتی شدن پیش خواهند رفت.
علیاکبر مجدی با بیان اینکه تا ۱۰ سال آینده به تدریج کشاورزی از حالت معیشتی خارج خواهد شد، تصریح میکند: البته کشاورزی معیشتی به طور کامل حذف نمیشود، اما کشاورزی معیشتی کمرنگ و کشاورزی تجاری جایگزین آن میشود. ضمن آنکه در حال حاضر نیروی انسانی سهم قابل توجهی در بخش کشاورزی دارد اما بیتردید در آینده تعداد نیروی انسانی شاغل در این بخش کاهش مییابد زیرا با صنعتی شدن کشاورزی، به تعداد نیروی انسانی کمتری نیاز خواهیم داشت.
کشاورزی معیشتی
دکتر مجدی ادامه میدهد: حرکت کشاورزی به سوی صنعتی شدن نیازمند علم و سرمایه است اما در حال حاضر درصد قابل توجهی از جامعه کشاورزی ما از کشاورزان سنتی و خردهپا تشکیل شده و میزان زمینی که در اختیار دارند کمتر از ۲ هکتار است که این میزان زمین با صنعتی شدن سنخیتی ندارد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه میکند: خردهمالکی یک خطر جدی برای توسعه بخش کشاورزی است که اگرچه در سالهای اخیر در خصوص این معضل صحبتهای زیادی به میان آمده اما هنوز اقدامی مؤثر برای رفع این مشکل انجام نشده است.
به گفته این جامعهشناس توسعه روستا حالی که در دهههای گذشته بسیاری از کشورهای دنیا به سمت یکپارچهسازی اراضی و اداره زمینهای کشاورزی به صورت سهامی و تعاونی حرکت کردند اما این اقدام در کشور ما به کندی در حال انجام است.
مجدی بزرگترین مشکل حوزه کشاورزی را خردهمالکی عنوان میکند و میگوید: زمانی که قطعات کشاورزی کوچک باشد کشاورزان توان اقتصادی خوبی نخواهند داشت که بتوانند از نهاده، ماشینآلات و فناوری مدرن برای توسعه کشاورزی استفاده کنند.
این مسئله دو مشکل به همراه دارد؛ نخست اینکه نمیتوانیم یک کشاورزی مدرن، اقتصادی و پیشرفته داشته باشیم و دوم آنکه ضایعات و هدررفت منابع زیاد است.
خردهمالکی سد راه توسعه
این جامعهشناس توسعه روستا ادامه میدهد: در خردهمالکی کشاورز نمیتواند از همه ظرفیتها استفاده کند و به ناچار کشاورزی سنتی باقی خواهد ماند و هر روز به مشکلات او افزوده میشود. بنابراین برای رفع این مسئله باید به سمت توسعه کشت و یکپارچهسازی اراضی برویم و یا اداره کشاورزی به صورت سهامی انجام شود در غیر این صورت هر چه جلوتر برویم وضعیت بدتر خواهد شد.
دکتر مجدی با تأکید بر اینکه اجرای مکانیزاسیون یا آبیاری تحت فشار یا هر اقدام دیگری برای توسعه کشاورزی نیازمند داشتن قطعات بزرگ زمین است و در خردهمالکی کشاورزی انجام این اقدامها توجیه اقتصادی ندارد، اضافه میکند: واقعیت این است که اغلب کشاورزان خردهمالک، کشاورزان تهیدستی هستند که علم و امکان سرمایهگذاری در راستای کشاورزی صنعتی را ندارند و با این وضعیت نمیتوان تولیدات بخش کشاورزی را افزایش داد در حالی که با یکپارچهسازی اراضی راندمان تولید افزایش مییابد و کشاورزی توجیه اقتصادی پیدا خواهد کرد.
ضرورت مکانیزه شدن کشاورزی
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: شاید یکی از دلایل اینکه سالهاست برای مکانیزه شدن کشاورزی تلاش کرده و به جایی نرسیدهایم خردهمالکی باشد؛ چراکه بیشتر ماشینآلات مخصوص بخش زراعی بزرگ هستند و در قطعات کوچک به خوبی کارایی ندارد، بهعنوان نمونه فعالیت کمباینها (ماشین برداشت محصولات دانهدار کشاورزی) در اراضی کوچک غیرممکن است و صرفه اقتصادی نخواهد داشت.
به گفته دکتر مجدی با یکپارچهسازی اراضی علاوه بر اینکه میتوانیم از ادوات و تجهیزات روز دنیا بهرهمند شویم، سطح زیر کشت و در پی آن میزان تولیدات کشاورزی افزایش مییابد.
وی با اشاره به اینکه خردهمالکی موجب هدررفت سرمایه و منابع آبی میشود، میافزاید: کاهش بهرهوری و افزایش هزینههای تولید ناشی از خرده اراضی زراعی و باغی یکی از موانع عمده دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی است و به دلیل نداشتن توجیه اقتصادی، شاهد تغییر کاربریها در این حوزه هستیم، در حالی که با یکپارچهسازی باغی و زراعی میتوان از این مشکل نیز پیشگیری کرد. ضمن آنکه مرزبندی بین اراضی در قطعات کوچک حدود ۱۰ درصد از مساحت زمین را شامل میشود و در این حال کشت محصولات متنوع و با توجه به سلیقه کشاورز در یک محدوده؛ میزان و تنوع آفات را نیز افزایش میدهد.
برچیده شدن روستاهای ۲۰ خانواری
این جامعهشناس توسعه روستا ادامه میدهد: امنیت غذایی مردم به تولید محصولات کشاورزی وابسته است بر همین اساس در همه کشورها تولیدات کشاورزی جزو محصولات راهبردی محسوب میشوند و ما همواره نیازمند افزایش بهرهوری در این بخش هستیم که این مهم با ادامه کشاورزی سنتی امکانپذیر نیست و باید در مسیر کشاورزی صنعتی حرکت کنیم.
دکتر مجدی در خصوص تأثیر صنعتی شدن کشاورزی بر روستاها نیز میگوید: بیتردید با یکپارچهسازی اراضی کشاورزی و تغییر کشاورزی از کشاورزی معیشتی به کشاورزی صنعتی، روستاهایی که کمتر از ۲۰ خانوار دارند و توجیه اقتصادی ندارند، خالی از سکنه میشوند و خانوارهای ساکن در این روستاها به روستاهای بزرگتر مهاجرت خواهند کرد که این موضوع موجب افزایش امکانات در روستاهای مهاجرپذیر میشود، اما با این تغییر شکل روستاها حذف نخواهند شد.
وی می افزاید: اگرچه ممکن است در سرشماری جمعیت به عنوان شهر تلقی شوند، اما به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی روستا باقی خواهند ماند؛ چراکه معیشت بیشتر آنها کشاورزی باقی میماند با این تفاوت که از امکانات و خدمات بیشتری برخوردار خواهند شد و زمینه رشد و توسعه تولیدات روستایی در همه بخشها افزایش مییابد که این اتفاق بسیار خوبی است.
حذف تدریجی فرهنگ روستایی
وی در خصوص مزایا و معایب تغییر شکل روستاها میگوید: توسعه و تجاریسازی بخش کشاورزی مستلزم تغییراتی است که تغییر شکل روستاها از جمله آنها محسوب میشود و به لحاظ اقتصادی چارهای جز حذف کشاورزی معیشتی و جایگزینی کشاورزی صنعتی نیست؛ چراکه تولید محصولات کشاورزی به روش صنعتی ۵۰ برابر تولید کشاورزی به روش معیشتی است و از آنجا که زمین و آب جزو منابع ملی محسوب میشوند به ویژه برای کشور ما که با چالش کمآبی مواجه است و کشاورزی معیشتی یا سنتی به این چالش دامن میزند، افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی یک ضرورت است و تحقق این مهم نیز نیازمند علمیسازی، مکانیزه شدن کشاورزی و تغییر الگوی مالکیتی در روستاها و اراضی کشاورزی است. این جامعهشناس ادامه میدهد: بیتردید ایجاد تغییرات در هر جامعه افزون بر مزایایی که دارد معایبی نیز به همراه خواهد داشت و با وجود اینکه مزایای یکپارچهسازی اراضی کشاورزی و صنعتی شدن این بخش به مراتب بیشتر از معایب آن است، با این حال حذف تدریجی روستاهای کوچکتر و تغییر شکل روستاهای بزرگتر معایبی از جمله رنگ باختن تدریجی فرهنگهای بومی روستایی را به همراه دارد که البته راه گریزی از آن نیست و این اتفاق در سایر کشورها نیز افتاده است؛ چراکه باورهای آدمها وابسته به سبک زندگی آنهاست و نمیتوان سبک زندگی جامعه کشاورز و روستایی را تغییر داد اما انتظار داشت باورهای آنها بدون تغییر و دست نخورده باقی بماند.
نظر شما