روابط ایران و ترکیه در عرصه روابط بینالملل پیچیده و چندوجهی است. هرچند تهران و آنکارا دارای تفاوتهای زیادی از نظر سیاسی، مذهبی و فرهنگی هستند، اما در زمینههای مختلفی با هم همکاری و تعامل دارند.
اگرچه سقوط دولت بشار اسد تحولی مهم در سیاست منطقهای خواهد بود، ایران و ترکیه همچنان بهدلیل وابستگیهای اقتصادی و امنیتی، نمیتوانند روابط خود را بهطور کامل قطع کنند. با این حال، اظهارات تند برخی مقامات ترکیه و تغییرات استراتژیک احتمالی در سوریه میتواند ایران را وادار به تجدید نظر در روابط خود با ترکیه کند. این تغییرات میتواند منجر به یک رقابت شدیدتر در عرصههای مختلف، از جمله سیاستهای امنیتی و اقتصادی، شود.
نباید فراموش کرد که ایران و ترکیه هر دو بازیگران مهم منطقهای در خاورمیانه هستند و بسیاری از منافع استراتژیک مشابه دارند. این دو کشور معمولاً در مسائل مربوط به امنیت منطقهای و مقابله با تهدیدات مشترک مانند تروریسم، گروههای افراطی و تجزیهطلبی همکاری میکنند.
روابط اقتصادی ایران و ترکیه نیز قابل توجه است. ترکیه یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران در منطقه است و روابط تجاری دو کشور شامل صادرات و واردات کالا، به ویژه در زمینههای انرژی (نفت و گاز) و کالاهای صنعتی میشود. ترکیه همچنین یکی از مقصدهای مهم صادراتی ایران است. اما تحریمهای بینالمللی علیه ایران گاهی مانع توسعه کامل این روابط اقتصادی میشود. با این حال ایران و ترکیه در برخی مسائل منطقهای مانند بحران سوریه، جنگ یمن و تحولات عراق اختلافنظرهایی دارند. هرچند دو کشور به صورت عمومی در زمینههایی مانند امنیت و مقابله با تروریسم همکاری میکنند، اما در برخی مسائل مانند حمایت از گروههای مختلف در سوریه و عراق، دو کشور رقابتهایی دارند.
از سویی دیگر روابط ایران و ترکیه از میزان نفوذ قدرتهای غربی مانند ایالات متحده در آنکارا نیز اثرپذیری دارد. ایران به دلیل برنامه هستهای خود با تحریمهای شدید بینالمللی مواجه است، در حالی که ترکیه روابط نزدیکتری با کشورهای غربی دارد، به ویژه در زمینههای اقتصادی و دفاعی. در عین حال، هر دو کشور نسبت به نفوذ غرب در منطقه نگرانی دارند و تمایل دارند که به نوعی استقلال خود را در سیاست خارجی حفظ کنند.
تاکنون حضور ایران در سوریه به عنوان یک برگ برنده برای تهران در مواجهه با آنکارا بوده است. بعد از سقوط بشار اسد و حمایت ترکیه از محمد الجولانی، تنشها بین دو کشور افزایش یافت. سخنان هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، علیه ایران به وضوح نشاندهنده تنشها و نگرانیهایی است که در روابط دو کشور در حال شکلگیری است. سخنان او به طور خاص، انتقادی از سیاستهای منطقهای ایران است و درواقع تهدیدی ضمنی را در خود دارد که اگر ایران به سیاستهای خود در منطقه ادامه دهد، این سیاستها نه تنها به نفع خود ایران نخواهد بود، بلکه در بلندمدت میتواند هزینههای سنگینی برای ایران و منطقه به همراه داشته باشد.
فیدان در سخنان خود سیاستهای منطقهای ایران را اشتباه خوانده و به ایران هشدار میدهد که اگر این سیاستها ادامه یابد، در بلندمدت نه تنها برای ایران بلکه برای منطقه نیز هزینههای سنگینی به همراه خواهد داشت. وی در تهدید ضمنی "اگر نمیخواهید سنگی به سمت پنجره شما پرتاب شود، به پنجره دیگران سنگ پرتاب نکنید" گفته که ترکیه به ایران هشدار میدهد که اگر سیاستهای خارجیاش را تغییر ندهد و همچنان به اقدامات خود در کشورهای دیگر ادامه دهد، ممکن است با واکنشهای ناخواسته و تهدیداتی مواجه شود که برای ایران و منطقه زیانآور خواهد بود.
فیدان رئیس سابق سازمان اطلاعاتی ترکیه (MIT)، فردی است که در سیاست خارجی و امنیت ترکیه نقش بسیار مهمی ایفا میکند. سخنان وی با توجه به تنشها و رقابتهای استراتژیک در منطقه، نشاندهنده نگرانی ترکیه از سیاستهای ایران در منطقه است. ایران میتواند در پاسخ به این سخنان، ترکیبی از دیپلماسی فعال، تاکید بر اصول منافع ملی خود و تلاش برای کاهش تنشها در روابط با ترکیه را در پیش گیرد.
یکی از بزرگترین تغییرات در روابط ایران و ترکیه، بعد از سقوط دولت بشار اسد، تغییر در محاسبات استراتژیک دو کشور خواهد بود. یعنی با تغییر رویکرد ترکیه علیه ایران، ایران ممکن است مجبور به تجدید نظر در برخی از ابعاد روابط خود با ترکیه باشد، بهویژه در خصوص سیاستهای امنیتی و استراتژیک در منطقه. حتی ممکن است ایران مجبور شود تا رویکرد خود در قبال ترکیه را بازبینی کند. ممکن است برای مقابله با افزایش رقابت و فشار ترکیه، به همکاریهای خود با روسیه و چین بیشتر تکیه کند. این همکاریها میتواند در حوزههای اقتصادی، نظامی و انرژی باشد. حتی ممکن است در صورتی که احساس کند تهدیدات امنیتی از جانب ترکیه در حال افزایش است، تدابیر امنیتی بیشتری را در مرزهای مشترک و مناطق حساس مانند عراق اتخاذ کند.
پس از سقوط دولت بشار اسد، ترکیه ممکن است بهدنبال ایجاد یک خلأ قدرت در سوریه باشد که برای ایران میتواند تهدیدی بزرگ بهنظر برسد. اما از طرف دیگر، ایران نیز از حفظ حضور خود در سوریه بهعنوان یک ابزار استراتژیک برای مقابله با نفوذ غرب و ترکیه استفاده خواهد کرد و سوریه را حتی پس از سقوط بشار رها نخواهد کرد.
یکی دیگر از نگرانیهای اصلی ترکیه در سوریه حضور نیروهای ایرانی و گروههای شبهنظامی تحت حمایت ایران (مانند حزبالله لبنان) است. ترکیه نگرانی دارد که این گروهها بهویژه در مناطق نزدیک به مرزهای ترکیه در سوریه نفوذ پیدا کنند. سقوط دولت سوریه و درگیریها در این کشور، زمینهساز ایجاد فضای قدرتطلبی برای بازیگران مختلف منطقهای، از جمله ترکیه، شده است. برای ترکیه، هدف حفظ و تقویت نفوذ خود در منطقه است؛ بهویژه در مناطقی مانند شمال سوریه که از نظر امنیتی و استراتژیک برای آن حیاتی است.
روابط ایران و ترکیه بهویژه بعد از بحرانهای سوریه، بیشتر به یک رقابت استراتژیک و قدرتطلبی تبدیل شده است که هر دو کشور بهدنبال افزایش نفوذ خود در منطقه هستند. در مجموع، سخنان هاکان فیدان علیه ایران میتواند نتیجهای از ترکیبی از رقابتهای ژئوپلیتیکی، مسائل امنیتی، و منافع ملی ترکیه در منطقه باشد. این سخنان بیشتر در چارچوب سیاست خارجی و امنیتی ترکیه در مواجهه با چالشهای منطقهای و جهانی قابل تفسیر است.
نظر شما