جناب آقای دکتر پزشکیان، ریاست محترم جمهوری، گلایهٔ شما از سردرگمی در مواجهه با گرانیهای بیامان، نه فقط بازتابِ رنجِ مشترکِ مردم، بلکه پژواکِ سکوتِ سنگینی است که در پیچیدگیهای بازار، سررشتهٔ امور را از دست داده است. در این وانفسای اقتصادی، که سفرههای مردم، روز به روز کوچکتر و قامتشان زیر بارِ سنگینِ تورم، خمیدهتر میشود، پرسشِ شما، پرسشی است که در ذهنِ هر ایرانیِ دغدغهمند، ریشه دوانده است:
یقهٔ چه کسی را باید گرفت؟
این پرسش، اما، نه صرفاً مطالبهای برای پاسخگویی، بلکه دعوتی است برای بازنگریِ بنیادین در ساختارها و سیاستهایی که این کابوسِ اقتصادی را رقم زدهاند.
وزارت بازرگانی؛ ژستِ نجات یا سایهای از امید؟
انگشتِ اتهامِ شما، وزارتِ بازرگانی را نشانه میرود؛ نهادی که احیای آن، به زعمِ کارشناسان، میتواند گره از این کلافِ سردرگم بگشاید. اما، آیا واقعاً با احیای یک وزارتخانه میتوان به جنگِ گرانیها رفت؟ آیا مشکل، صرفاً در نبودِ یک متولیِ متمرکز خلاصه میشود؟ پاسخ به این پرسشها، نیازمندِ نگاهی عمیقتر به ریشههای این بحرانِ مزمن است. اقتصادِ ایران، سالهاست که درگیرِ بیماریِ تورم است؛ بیماریای که ریشههای متعددی دارد:
سیاستهای پولی و مالیِ ناکارآمد: انبساطِ پولیِ بیرویه، کسریِ بودجههای ساختاری، و عدمِ انضباطِ مالی، همگی دست به دست هم دادهاند تا تورم، افسارِ گسیخته، جولان دهد.
تحریمهای ظالمانه و محدودیتهای بینالمللی: تحریمها، اگرچه نمیتوانند تنها عاملِ این بحران باشند، اما نقشِ انکارناپذیری در ایجادِ محدودیتهای تجاری، افزایشِ هزینههای تولید، و کاهشِ ارزشِ پولِ ملی داشتهاند.
ناکارآمدیِ ساختارهای اقتصادی و نهادی: رانت، فسادِ، و عدمِ شفافیت، از جمله عواملی هستند که منجر به ناکارآمدیِ نظامِ توزیع، احتکار، و افزایشِ قیمتها شدهاند.
دلاریزاسیونِ قیمتها: یکی از عوامل مهم دیگر در افزایش قیمتها، پدیده دلاریزاسیون در اقتصاد ایران است. در این شرایط، بسیاری از کالاها و خدمات، حتی تولیدات داخلی، بر اساس نرخ ارز دلار قیمتگذاری میشوند. این امر باعث میشود که نوسانات نرخ ارز به طور مستقیم بر قیمتها تأثیر بگذارد و تورم را تشدید کند.
سناریویِ محتمل؛ نمایش نجات بدونِ جراحیِ بنیادین
فرض کنیم وزارتِ بازرگانی احیا شود، اما آن اصلاحاتِ بنیادین که پیشتر برشمردیم، به محاقِ فراموشی سپرده شوند. در این سناریو، وزارتخانهٔ جدید، همچون ژستی از نجات، بدونِ جراحیِ بنیادین، به فعالیت ادامه خواهد داد. گویی لباسی نو بر تنِ مریضی کهن پوشاندهایم؛ ظاهری آراسته، اما باطنی رنجور. در این حالت:
تورم، همچنان افسارگسیخته، به تاخت و تازِ خود ادامه خواهد داد.
رانت و فساد، در سایهٔ نبودِ شفافیت، به رشدِ خود ادامه خواهند داد.
بازار، همچنان در هرج و مرج، دست و پا خواهد زد.
و سفرههای مردم، همچنان کوچک و کوچکتر خواهند شد.
دلاریزاسیون قیمتها به قوت خود باقی خواهد ماند: اگر وزارت بازرگانی احیا شود، اما شاهد دلاریزاسیون قیمت ها و فروش شرکت های بزرگ حتی دولتی به نرخ دلار و نه ریال باشیم، احیای وزارت بازرگانی بی فایده است.
نسخهای درمانی: فراتر از احیا، بهسوی اصلاحِ ساختاری
برای مهارِ تورم و کنترلِ گرانیها، نیازمندِ یک بستهٔ سیاستیِ جامع و هماهنگ هستیم که شاملِ مواردِ زیر باشد:
اصلاحِ سیاستهای پولی و مالیِ انقباضی: کنترلِ نقدینگی، کاهشِ کسریِ بودجه، و انضباطِ مالیِ واقعی، از جمله اقداماتی است که باید در دستورِ کار قرار گیرد.
رفعِ موانعِ تولید و تسهیلِ فضای کسبوکار: حمایتِ هدفمند از تولیدکنندگانِ داخلی، تسهیلِ دسترسی به موادِ اولیه، و کاهشِ هزینههای تولید، میتواند به افزایشِ عرضه و کاهشِ قیمتها کمک کند.
مقابلهٔ قاطع با فساد و رانت: شفافیت در فرآیندهای اقتصادی، مبارزهٔ بیامان با قاچاق و احتکار، و ایجادِ فضای رقابتیِ سالم، از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهشِ قیمتها و افزایشِ عدالتِ اقتصادی کمک کند.
تقویتِ دیپلماسیِ اقتصادیِ فعال: تلاش برای رفعِ تحریمها و گسترشِ روابطِ تجاریِ متوازن با سایرِ کشورها، میتواند به افزایشِ صادرات و واردات و بهبودِ وضعیتِ اقتصادی کمک کند.
اصلاحِ نظامِ مالیاتی: با اصلاح نظام مالیاتی میتوان جلوی فرار های مالیاتی را گرفت و از تولید کنندگان واقعی حمایت نمود.
مقابله با دلاریزاسیون قیمتها: اتخاذ سیاستهای ارزی مناسب و تقویت ارزش پول ملی، برای مقابله با پدیده دلاریزاسیون ضروری است.
علاوه بر این، نیازمندِ یک نظامِ نظارتیِ قوی و کارآمد هستیم که بتواند بر عملکردِ بازار نظارت کند و از تخلفات جلوگیری کند. در پایان، باید تأکید کرد که مهارِ تورم و کنترلِ گرانیها، نیازمندِ یک عزمِ ملی و همکاریِ همه جانبه است. دولت، مجلس، قوهٔ قضاییه، بخشِ خصوصی، و مردم، همگی باید در این مسیر گام بردارند. امید است که با تدبیر و همدلی، بتوانیم از این بحرانِ مزمن عبور کنیم و آیندهای روشنتر برای ایران رقم بزنیم.
نظر شما