امام دوم شیعیان، در سراسر دوران زندگی پربرکت خویش، با درایت و هوشمندی خاصی برای حفظ جامعه اسلامی تلاش کردند. آن حضرت در زمان حیات امیرالمومنین(ع)، یار و یاور امام زمان خود بودند و در مسائل سیاسی و اجتماعی، حضوری فعال داشتند.

تدابیر هوشمندانه امام حسن مجتبی(ع) برای صیانت از جامعه اسلامی
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

امام حسن(ع)، پس از رسیدن به منصب امامت و عهده‌دار شدن ولایت مسلمین، با وجود شرایط دشوار و خفقان‌آور اموی، در جهت حفظ ارزش‌های ناب اسلامی، اقدامات ارزشمندی انجام دادند.

همزمان با سالروز ولادت این امام همام در این زمینه با آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، استاد برجسته حوزه علمیه قم، به گفت‌وگو نشستیم. این مورخ نام‌آور تاریخ تشیع، در زمینه «فقه و اصول»، «حدیث» و به ویژه «تاریخ اسلام»، تألیفات بسیاری را در کارنامة علمی خود دارد. کتاب چند جلدی «موسوعةالتاریخ الاسلامی» از جمله آثار معروف ایشان است.

بحث را با نگاهی اجمالی به فضایل اخلاقی و معنوی و ابعاد والای وجودی امام حسن مجتبی(ع) شروع کنیم.

امام حسن(ع) اولین نوه پیامبر اعظم(ص) از فرزندش حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) می‌باشد که نام مبارکش را رسوال خدا(ص) از جبرئیل دریافت کرد. طبق حدیثی قدسی که شیخ صدوق آن‌ را در کتاب «عیون اخبار الرضا» و ایشان از قول پدران بزرگوارش بیان فرموده است، جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و فرمود: خدا به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: علی(ع) نزد تو به منزله هارون نسبت به موسی بن عمران است. بنابراین نام فرزند او را به نام فرزند هارون بگذار. به این ترتیب پیامبر(ص) نام حسن را که عربی شده نام فرزند هارون است برگزیدند.

طبق احادیث معتبر شیعه و سنی، امام حسن(ع) در سه آیه از قرآن کریم مورد خطاب پروردگار قرار گرفته است. یکی از این آیه‌ها آیه ۳۳ سوره احزاب(آیه تطهیر) است که به پنج تن آل عبا یا خمسه طیبه اشاره شده که امام حسن(ع) هم جزو آن‌هاست.

همچنین در سوره دهر و آیه مباهله «ابنائنا»، به این امام بزرگوار همراه پیامبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) اشاره شده است. روایات فراوانی درباره شیوه رفتار و علاقه پیامبر به امام حسن(ع) ذکر شده است. به عنوان مثال پیامبر(ص) فرمودند: هرکس می‌خواهد به آقای جوانان بهشت بنگرد، به حسن به علی(ع) نگاه کند. همچنین در «کنزالاعمال» که از کتاب‌های اهل سنت است، از قول پیامبر(ص) روایت شده که ایشان درباره محبتشان به امام حسن(ع) فرمودند: خدایا من حسن را دوست دارم پس او و دوستدارانش را دوست بدار!

امتیازهای فراوان اخلاقی و فضایل انسانی این امام بزگوار نزد اهل سنت و شیعه نیز مشهور است؛ سیوطی دانشمند اهل سنت در این زمینه می‌گوید: حسن بن علی(ع)، شخصیتی بزگوار، بردبار، باوقار، متین، بخشنده و مورد ستایش مردم زمان خود بود. از این گونه سخنان درباره پیشوای دوم شیعیان بسیار است.

از دوران کودکی آن حضرت برایمان بگویید. چرا نام این امام همام در برخی از کتاب‌های تاریخی به عنوان آخرین صحابه پیامبر(ص) آمده است؟

از دوره کودکی آن حضرت اطلاع چندانی در دست نیست. ایشان کمتر از ۸ سال از عمر پر برکتشان را در دوران جدشان، رسوالله(ص) سپری کردند و از این جهت نامشان در زمره آخرین طبقه صحابه ذکر شده است.

ایشان به همراه اهل بیت(ع) در ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران حضور داشتند. بنابر منابع، آن حضرت در سن ۷‌سالگی در مجلس پیامبر(ص) حضور می‌یافتند و آنچه بر جدشان وحی می‌شد را برای مادر بزرگوارشان، حضرت زهرا(س) بیان می‌کردند.

امام حسن(ع) در دوران جوانی، پیش از رسیدن به امامت، در همه صحنه‌های اجتماعی و سیاسی حضوری فعال داشتند؛ موضوعی که در رسانه‌ها کمتر به آن پرداخته شده است. ایشان در راستای حمایت از پدر بزرگوارشان و دفاع از جامعه اسلامی، چه اقداماتی انجام دادند؟

امام حسن مجتبی(ع) در دوران امامت حضرت علی(ع) همچون بازویی نیرومند در همه مسایل اجتماعی و سیاسی یاور ایشان بودند. در اوایل سال ۳۶ هجری که طلحه و زبیر، به همراهی عایشه به بصره رفتند و در جنگ جمل پرچم مخالفت با امیرالمومنین(ع) را برافراشتند، امام حسن(ع) به عنوان یکی از سرداران دلیر لشکر پدر بزرگوارشان، حضور داشتند. همین‌طور در جنگ‌های صفین و نهروان که به ترتیب بین امام علی(ع) و لشکر معاویه و خوارج درگرفت، امام حسن(ع) به عنوان سردار لشکر امام علی(ع) ایفای نقش کردند.

نقش بارز دیگر امام حسن(ع) به جز حضور موثر در این سه جنگ، در مقدمات این حوادث بود؛ به عنوان مثال ایشان نقش موثری در آماده‌سازی مردم برای جهاد علیه معاویه و خوارج داشتند. در جنگ جمل نیز افرادی که همراه علی(ع) به بصره آمدند، بیشتر از انصار مدینه و تعدادشان اندک بود، اما امام حسن(ع)، از سوی امیرالمؤمنین(ع) همراه با عمار یاسر، عبدالله عباس و مالک اشتر به کوفه رفتند و عمار اهالی کوفه را برای دیدار نوه پیامبر(ص) به مسجد کوفه دعوت کردند. تا آن موقع، اکثر مردم کوفه، امام حسن(ع) را ندیده و تنها نام ایشان را به عنوان یادگار رسول خدا(ص) شنیده بودند. لذا بسیار مشتاق به دیدار آن حضرت بودند و سراسیمه به سوی مسجد شتافتند. در این مجلس، امام حسن(ع) بر منبر رفتند و با سخنرانی تاریخی خود کوفیان را از القائات انحرافی امیر کوفه یعنی عبدا... قیس، معروف به ابوموسی اشعری که مردم را به شک انداخته بود، بیرون آوردند. جریان از این قرار بود که ابوموسی حدیثی از پیامبر(ص) را به ناحق نقل و آن را برای مردم وارونه تفسیر کرده بود. پیامبر(ص) در حدیثی فرموده بودند: «پس از من فتنه‌های بی شماری مانند پاره های ابر، روی خواهند آورد و نیکبخت و سعادتمند کسی است که در این حوادث فتنه انگیز مانند پلاس خانه اش باشد و در آنها وارد نشود». و با بیان این حدیث، مردم را از همراهی با علی(ع) برحذر داشت. اما پس از افشاگری‌های امام حسن(ع)، مردم دریافتند که این تطبیق ابوموسی به جا نیست، بنابراین برای جهاد آماده شدند و ۱۲ هزار نفر از کوفیان به یاری امیرالمؤمنین(ع) شتافتند.

یکی دیگر از مسئولیت‌های مهم امام حسن(ع) در زمان امیرالمومنین(ع)، پاسخگویی به پرسش‌های مردم بود. امام علی(ع) بارها مردم را برای حل مشکلات و پاسخگویی به سوالاتشان به سراغ امام حسن(ع) می‌فرستادند و آن حضرت با درایت بسیار به آن‌ها جواب می‌دادند.

در برخی منابع نامعتبر، به تعارض و اختلاف امام حسن(ع) با امیرالمؤمنین(ع) بر سر برخی از مسائل از جمله جنگ جمل اشاره شده است. این احادیث جعلی چطور به منابع تاریخی راه پیدا کردند؟

این اخبار جعلیاتی است که امویان برای ایجاد شبهه در بین مسلمین ساختند و سندهای این روایات کاملاً مخدوش است و از طرف کسانی نقل شده‌ که خود آن منابع اذعان دارند این افراد برای دستگاه بنی‌امیه حدیث جعل می‌کردند.

پس از شهادت امیرالمومنین(ع)، امام حسن(ع) چطور توانستند این شرایط سخت و سرنوشت‌ساز را مدیریت کرده و بدون اختلاف و خونریزی با مردم کوفه بیعت کنند؟

اقدام امام حسن(ع) پس از شهادت حضرت علی(ع) بسیار هوشمندانه بود. ایشان به طور مخفیانه در صبحدم ۲۱ رمضان پدر بزرگوارشان را به خاک سپرده و سپس مردم کوفه را که منتظر تشییع امام بودند، به مسجد جامع کوفه دعوت کردند و ضمن خطبه‌ای به آنها فهماندند که علی(ع) را شبانه به خاک سپرده اند؛ لذا مردم بلند شدند و با ایشان بیعت کردند و از آن جا که زمینه این بیعت را امام علی(ع) قبل از شهادتشان در اذهان مردم فراهم کرده بودند، هیچ اختلافی پیش نیامد.

مهم ترین و حساس ترین بخش از زندگی سیاسی، اجتماعی امام حسن(ع) - که مورد بحث و گفتگوی فراوان واقع شده- امضای صلح‌نامه با معاویه است. چه شرایطی آن حضرت را وادار به صلح با این حاکم ستمگر اموی نمود؟

در تحلیل و بررسی این اقدام امام حسن(ع) باید گفت که اوضاع نامناسب و عوامل گوناگونی سبب شد، صلح به عنوان مسأله ای ضروری بر امام تحمیل شود، طوری که هر انسان خردمندی اگر در آن شرایط حساس قرار می گرفت، چاره ای جز صلح نداشت. یکی از مهمترین عوامل این صلح، ناکافی بودن نیروها و پراکندگی لشکر بود؛ زیرا با آنکه پس از شهادت حضرت علی(ع)، بسیاری از مردم کوفه با امام بیعت کرده و پیمان وفاداری بسته بودند، گوناگونی گرایش‌ها و تشتت آرا مانع هماهنگی مردم بود؛ به طوری که در سپاه امام چند گروه ایجاد شده بودند. گروه اول شیعیان بودند که اخلاص و صمیمیت خود را نسبت به اهل بیت(ع) ثابت کرده بودند و اگر این گروه از دسیسه‌های سایر کوفیان مصون می‌ماند برای مقابله با خطرهای اهل شام کافی بود.

گروه دوم، امویان بودند که طبق اسناد تاریخی در ایجاد روحیه یأس و تزلزل در سپاه امام حسن(ع) نقشی به سزا داشتند. به جز این‌ها، گروه‌های دیگری مانند خوارج، شکاکان و ... نیز به سبب دشمنی با معاویه در سپاه امام حضور داشتند و در تردید به سر می بردند، زیرا در نظر آنها شخصیتی مانند امام حسن(ع) به معاویه ترجیح نداشت و تنها به خاطر منافع مادی خود در این جنگ حضور یافته بود! و بدین ترتیب سپاه امام با این ترکیب متضاد و در عین حال فتنه‌گری‌های معاویه در چنان وضعیت نامتعادلی فرو رفته بود که حتی سران و فرماندهان خوشبین را نگران می کرد.

اما از نظر سیاست خارجی هم، جنگ داخلی امام حاصلی جز زیان نداشت؛ زیرا امپراطوری روم شرقی درصدد حمله به کشورهای اسلامی بود و صف‌آرایی سپاه امام حسن(ع) و معاویه، راه را برای هجوم رومیان هموار می‌کرد. لذا امام پیشنهاد صلح معاویه را با شرایطی پذیرفتند و خردمندانه کوشیدند تا از این وضعیت برای حفظ حق بهره برداری کنند، در واقع امام بدون کمترین تغییر در جهت حرکت، سنگر مبارزه را تغییر دادند پس حرکت امام برخلاف قواعد عام رهبری نبود؛ زیرا فضای سیاسی دوران معاویه، فضای صریحی نبود که یک مصلح بتواند از یک راه مشخص امر را فیصله داده و جامعه با هوشیاری راه خویش را پیدا کند، بلکه جوی بود که هر مصلحی باید در آن فضا مراقب عمل رهبران فساد باشد و در هر فرصت واکنش مناسب نشان دهد تا حقیقت مغلوب را بر دشمن غالب پیروز گرداند. در روزگار امام حسن(ع) آنچه به نام شهادت شناخته شده بود، تأثیری را که باید، نداشت، در واقع شهادت نیز مانند بسیاری از پدیده‌ها، زمینه مساعدی می‌خواهد تا بتواند به صورت یک شهادت و اخلاص فردی درآید و شکل یک پدیده اجتماعی مؤثر را به خود بگیرد.

در چنین شرایطی، امضای این صلح‌نامه چه فواید و برکاتی برای جامعه اسلامی داشت؟

صلح امام(ع) با معاویه به جز حفظ نیروها، جلوگیری از فتنه داخلی و جلوگیری از هجوم دشمن خارجی (روم) شرقی، تأثیر بسیار مهم دیگری نیز داشت و آن افشای چهره حقیقی معاویه برای مردم بود. امام حسن(ع) با آنکه می دانست معاویه به شرایط صلح پایبند نمی‌ماند این قرارداد را به دقت تنظیم نمود تا فرزند ابوسفیان با زیر پا نهادن آن در قلمرو وجدان تاریخی مسلمانان کوهی از ننگ و بدنامی را به دوش کشد و دشمنی او با حضرت علی (ع) و پیامبر(ص) را ثابت کند، تا چهره واقعی معاویه را به مردم نشان دهد.

با دقت و تأمل در صلح امام و شرایط آن روزگار به این نتیجه می‌رسیم که گاهی صلح برابر پیروزی است و هر مسلمان پس از وثوق و اعتماد و ایمان به حقانیت رهبر شرعی خود موظف است که چه در قیام و چه در قعود از او پیروی کند.

منبع: آستان نیوز

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha