«تعداد سفرهای داخلی خانوارهای ایرانی در هفت سال گذشته حدود ۳۰درصد کاهش یافته است».

سهم سفر صفر می‌شود؟
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

این مطلب را به‌تازگی، زهره چیت‌ساز، رئیس گروه آمارهای اجتماعی و فرهنگی مرکز آمار ایران گفته و افزوده است: براساس نتایج طرح‌های آماری اجرا شده، تنها ۵۲درصد خانوارهای ایرانی در بهار۱۴۰۳ حداقل یک سفر بومی داشته‌اند؛ در حالی که این نسبت در بهار سال ۱۳۹۵ بیش از ۵۷درصد بوده است.

مرکز پژوهش‌های مجلس نیز در گزارشی نوشته است: درحالی‌که گردشگری حق تمام اقشار جامعه است، شواهد نشان می‌دهد دسترس‌پذیری به آن برای اقشار کم‌برخوردار سال به سال کمتر می‌شود.

این در حالی است که مسئولان مدعی‌اند سیاست توسعه گردشگری، توزیع سفر در کشور است.

در چندین دوره، معاونان گردشگری و مدیران کل‌ آن‌ها در وزارتخانه میراث و گردشگری برای عملیاتی شدن طرح «سفرهای ارزان» راه‌های مختلفی را همچون مشارکت دادن بخش دولتی، ارگان‌ها و نهادها و حتی وارد کردن بخش‌های خصوصی، از هتل‌داران گرفته تا آژانس‌داران در پیش گرفتند اما باز هم به نتیجه نرسیدند. به‌گونه‌ای که امروز به‌صراحت می‌توان گفت موضوع «سفرهای ارزان» به طرحی شکست خورده تبدیل شده است.

چالش‌های پیش روی سفرهای داخلی

رئیس جامعه انجمن‌های حرفه‌ای راهنمایان گردشگری ایران درباره چالش‌های پیش روی سفرهای داخلی به قدس می‌گوید: در حوزه گردشگری در ایران، چالش‌ها و موانع مختلفی وجود دارد که بر سه بخش سفرهای داخلی، ورودی و خروجی تأثیر مستقیم گذاشته و امکان توسعه پایدار را در این صنعت کاهش داده است.

محسن حاجی سعید موانع متعددی را در سفرهای داخلی مؤثر می‌داند و بیان می‌کند: کاهش قدرت خرید، بسیاری از خانواده‌ها را از سفرهای داخلی بازداشته است.

در کنار این مسئله، کمبود زیرساخت‌ها ازجمله حمل‌ونقل، هزینه پروازهای داخلی، هزینه هتل‌ها و امکانات رفاهی و گردشگری هزینه سفرهای داخلی را به‌شدت افزایش داده است.

از دیگر عوامل مورد توجه در کاهش سفرها سفر، نگاه سنتی و غیرحرفه‌ای به موضوع سفر است. هنوز فرهنگ‌سازی کافی برای استفاده از سفرهای برنامه‌ریزی شده در میان مردم انجام نشده است.

او ادامه می‌دهد: «سفر» باید در سبد تمام طبقات اجتماعی به‌ویژه کارمندان و کارگران به عنوان عنصری ضروری قرار گیرد. سفرهای حمایتی، چه از سوی نهادهای دولتی و چه خصوصی، می‌تواند نقش بزرگی در جلوگیری از فرسودگی روحی و جسمی نیروی کار کشور ایفا کند.

البته نباید این موضوع را نادیده گرفت که وزارت علوم با همکاری بخش خصوصی گردشگری، در آغاز سال جاری اقدام به اجرای سفرهای برنامه‌ریزی شده برای بیش از ۳هزارو۵۰۰ دانشجو کرده است که بازخورد بسیار خوبی داشته، اما لازم است این سفرها به دیگر نقاط کشور نیز انجام شود.

در حقیقت مسئولان باید بدانند دانشجویی که ایران را گشته و شناخته باشد، با هویت ملی خود به‌طور عمیق‌تری آشنا می‌شود و قطعاً کمتر به فکر مهاجرت خواهد بود.

از نگاه رئیس جامعه انجمن‌های حرفه‌ای راهنمایان گردشگری ایران، تعطیلات یک روزه پایان هفته در کشور نیز از دیگر چالش‌های سفرهای داخلی است.

او معتقد است: این موضوع عملاً امکان سفرهای کوتاه به استان‌های مجاور را از بسیاری از خانواده‌ها گرفته است. چنانچه تعطیلات پایان هفته به دو روز تغییر کند، نه تنها فرصت مناسبی برای سفر ایجاد می‌کند بلکه به تعادل میان کار و استراحت مردم نیز کمک خواهد کرد.

سفرهای ورودی و موضوع امنیت گردشگران خارجی

حاجی سعید می‌گوید: در سفرهای ورودی، معضل اساسی، موضوع امنیت گردشگران خارجی است. متأسفانه بسیاری از گردشگران خارجی به دلیل مسائل امنیتی و برخوردهای غیرحرفه‌ای از سفر به ایران منصرف می‌شوند.

تمام نهادهای امنیتی باید به یک الگوی حرفه‌ای مبتنی بر تفکیک میان گردشگر کنجکاو و فرد خاطی پایبند باشند. بنابراین تدوین یک دستورالعمل صریح از سوی شورای امنیت ملی در این‌باره بسیار ضرورت دارد.

او در ادامه توضیح می‌دهد: حل این مشکل می‌تواند گردشگران زیادی را به ایران بازگرداند و منافع کلانی برای مردم و اقتصاد جامعه به همراه داشته باشد.

همچنین مذاکرات اخیر و رسیدن به ثبات اقتصادی بین‌المللی می‌تواند موجب افزایش اعتماد گردشگران خارجی شود. اما نباید فراموش کرد حتی با تحقق این موضوع، چنانچه مسئله امنیت گردشگران حل نشود تأثیرات مثبت این مذاکرات نیز محدود خواهد بود.

۹۰درصد مردم از سفر خارجی محروم هستند

رئیس جامعه انجمن‌های حرفه‌ای راهنمایان گردشگری ایران با اشاره به رابطه میان هزینه‌ها و دستمزدها عنوان می‌کند: نبود تعادل میان هزینه‌ها و دستمزدها سبب شده تعداد بسیار کمی از مردم (کمتر از ۱۰درصد) توانایی سفر به خارج از کشور را در طول سال داشته باشند. بیش از ۹۰درصد جمعیت از چنین فرصتی محروم هستند و شاید بتوانند در طول عمرشان تنها به تعداد انگشتان یک دست از کشور خارج شوند و یا هرگز نتوانند خارج از مرزهای سرزمین خود را حتی یک‌بار تجربه کنند.

سفر خارجی فراتر از تفریح، به دلایل گوناگون برای پیشرفت کشور اهمیت دارد که از جمله آن‌ها گسترش چشم‌انداز فردی و اجتماعی است.

مردم با سفر به کشورهای مختلف با فرهنگ‌ها، ایده‌ها و تجربیات جدید آشنا می‌شوند که این موضوع به رشد فکری آن‌ها و بهبود الگوی زندگی اجتماعی داخلی کمک می‌کند.

از دیگر مزایای سفر خارجی برندسازی ملی ایران است. ایرانیان به عنوان سفیران فرهنگی می‌توانند در سفرهای خارجی، میراث فرهنگی، فرهنگ میهمان‌نوازی و ارزش‌های تاریخی کشورمان را به جهان معرفی کنند.

او به تقویت سلامت روانی و افزایش بهره‌وری نیز اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: خروج از فضای روزمره زندگی و دیدن دنیا به افراد کمک می‌کند تنش‌های روانی را کاهش دهند و انگیزه و خلاقیت بیشتری برای کار و زندگی داشته باشند.

هرچند سفرهای خارجی چالش‌هایی مانند تخصیص ارز و خروج سرمایه به همراه دارد اما با مدیریت صحیح و تفاهم‌نامه‌های گردشگری میان دولت‌ها می‌توان از این ظرفیت برای رشد و تعاملات فرهنگی و اجتماعی استفاده کرد.

شرایط گردشگری ایران در مقایسه با کشورهای دیگر

حاجی سعید اظهار می‌کند: چنانچه بخواهیم صنعت گردشگری ایران را با کشورهای موفق در این حوزه (ازجمله ترکیه و امارات) مقایسه کنیم، تفاوت‌های قابل توجهی وجود دارد.

ایران علاوه بر دارا بودن یکی از غنی‌ترین میراث‌های فرهنگی و طبیعی دنیا، ضعف‌های شدیدی در زیرساخت‌ها و خدمات گردشگری دارد.

کشورهایی مانند ترکیه و امارات با ارائه خدمات استاندارد و رقابتی، سهم قابل توجهی در جذب گردشگران خارجی دارند. این کشورها به‌خوبی فرایندهای نوآورانه ازجمله دیجیتالی‌سازی خدمات گردشگری، بازاریابی بین‌المللی و تسهیل روادید را مدیریت کرده‌اند.

در مقابل، ایران هنوز در بسیاری از این زمینه‌ها ضعف دارد. تبلیغات بین‌المللی ما ضعیف است، خدمات اقامتی استاندارد نیست و تصویر رسانه‌ای منفی که از ایران وجود دارد توسط بخش گردشگری مدیریت نشده است.

نبود هماهنگی ملی برای حمایت از گردشگری

رئیس جامعه انجمن‌های حرفه‌ای راهنمایان گردشگری ایران ادامه می‌دهد: خوشبختانه اقداماتی ازجمله دعوت از تورگردانان به ایران با همکاری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و نیز انجمن دفاتر خدمات مسافرتی و هوایی ایران که در حال حاضر در حاشیه اکسپو۲۰۲۵ ایران برگزار شده بسیار مؤثر خواهد بود.

در حقیقت این نوع برنامه‌ها و نشست‌ها باید فصلی و مستمر برگزار شود تا ایران واقعی و ظرفیت‌های آن به برنامه‌ریزان سفر در دنیا شناسانده شود.

علاوه بر این موضوع، هماهنگی میان سیاست‌گذاران نیز مهم است. در کشورهای پیشرفته، نهادهای مختلف (از دولت گرفته تا شرکت‌ها و بخش خصوصی) برای رشد صنعت گردشگری هم‌افزا عمل می‌کنند اما در ایران هر بخش بیشتر بر اهداف داخلی خود متمرکز شده و هماهنگی ملی برای حمایت از گردشگری کمتر دیده می‌شود.

این موضوع از وظایف وزیر گردشگری است که مسیر هم‌افزایی میان دولت و بخش خصوصی گردشگری را هموار کند.

گردشگری بین‌المللی تنها یک صنعت نیست بلکه سفیر فرهنگ و زبان یک کشور است. بنابراین باید به این حوزه با دیدگاهی بلندمدت، بین‌المللی و مبتنی بر همکاری جدی نگاه کرد.

پیشنهاد شما برای بهبود این شرایط چیست؟

حاجی سعید در پاسخ به این پرسش ما توضیح می‌دهد: کلید اصلی تحول در صنعت گردشگری ایران، همکاری میان‌بخشی و تدوین سیاست‌های منسجم است. در حقیقت باید از ظرفیت نهادهای دولتی و خصوصی استفاده کرد تا تمام بخش‌ها در مسیر رشد بلندمدت گردشگری گام بردارند.

در سفرهای داخلی، فرهنگ‌سازی و افزایش آگاهی مردم درباره ارزش سفرهای برنامه‌ریزی‌شده، توسعه زیرساخت‌ها و انجام اصلاحات در تعطیلات آخر هفته از اولویت‌ها هستند.

او درباره سفرهای ورودی، از نهادهای امنیتی و سیاست‌گذاران می‌خواهد روابط حرفه‌ای‌تر و اعتمادساز با گردشگران خارجی را در رأس کار خود قرار دهند و در نهایت برای سفرهای خروجی، لازم است راهکارهایی مانند تفاهم‌نامه‌های دولتی برای حمایت از سفر گروهی یا تمرکز بر بازارهای گردشگری ارزان‌تر در کشورهای همسایه و آسیای میانه ازجمله قزاقستان و تاجیکستان (که به‌تازگی لغو روادید برای ایرانیان را انجام داده‌اند) مدنظر قرار گیرد.

حاجی سعید معتقد است: هرچند صنعت گردشگری در ایران با موانع و چالش‌های مختلفی مواجه است اما با سیاست‌گذاری علمی، همکاری فراگیر و تغییر نگاه به مقوله سفر، آینده‌ای روشن هم برای مردم و هم برای کشور در انتظار این صنعت خواهد بود.

افزایش لجام‌گسیخته تورم

یک مشاور و تسهیلگر سرمایه‌گذاری گردشگری نیز درباره چالش‌های پیش روی سفر به قدس می‌گوید: از اوایل دهه۹۰ وقتی نرخ ارز به یک‌باره افزایش پیدا کرد، ارزهای مسافرتی کاهش چشمگیری یافت و تورم روند رو به رشدی به خود گرفت؛ توسعه گردشگری داخلی هم در ایران رشد کرد و بیشتر دفترهای خدمات مسافرتی به سمت طراحی و اجرای این‌گونه تورها رفتند.

احمد دیناری ادامه می‌دهد: به موازات افزایش لجام‌گسیخته تورم و کم شدن پول جیب مردم به‌ویژه کاهش پس‌انداز آن‌ها، یک‌سری عوامل دیگر نیز مانعی بر سر راه تحقق توسعه گردشگری داخلی هستند.

او ضعف زیرساخت‌ها را یکی از موانع مهم پیش روی سفر می‌داند و می‌افزاید: یکی از اساسی‌ترین این چالش‌ها، نبود کیفیت در زیرساخت‌های مرتبط با توسعه گردشگری است؛ ازجمله کمبود و نامناسب بودن اقامتگاه‌ها، به‌طوری‌که در بسیاری از مناطق گردشگری، به‌ویژه در شهرهای کوچک و مناطق بکر، تعداد هتل‌ها، میهمان‌پذیرها و اقامتگاه‌های بوم‌گردی کافی نیست یا کیفیت خدمات و امکاناتشان محدود است.

به عنوان مثال، مسافران در روزهای اوج سفر مانند نوروز، برای یافتن مکانی مناسب برای اقامت در شهرهای شمالی یا اصفهان با مشکلات جدی روبه‌رو شده و گاهی مجبور به اقامت در شرایط نامطلوب ازجمله چادر زدن در پارک‌ها می‌شوند.

مشکلات حمل‌ونقل نیز یکی دیگر از موانع پیش روی سفر در کشور ماست. سیستم حمل‌ونقل (جاده‌ای، ریلی و هوایی) بین‌شهری و درون‌شهری در بسیاری از مقاصد گردشگری با مشکلاتی مانند فرسودگی ناوگان، کمبود خطوط، اتصالات و زمان‌بندی نامناسب روبه‌رو هستند.

همچنین وضعیت نامناسب برخی جاده‌ها و کمبود امکانات رفاهی بین‌راهی نیز سفر را برای گردشگران داخلی دشوار می‌کند. برای مثال بی‌کیفیتی اتوبوس‌های بین‌شهری در برخی مسیرها یا تأخیر و لغو مکرر پروازها می‌تواند تجربه سفر را ناخوشایند کند.

دیناری ادامه می‌دهد: همه ما بارها شاهد بوده‌ایم نبود علائم راهنمایی کافی و مناسب در برخی جاده‌ها به‌ویژه برای مقاصد کمتر شناخته شده، مسیریابی را برای مسافران سخت می‌کند.

دیناری با اشاره به کمبود امکانات در اماکن گردشگری می‌گوید: بسیاری از جاذبه‌های طبیعی و تاریخی بدون امکانات اولیه رفاهی مانند سرویس بهداشتی تمیز، نیمکت، سایه‌بان، سطل زباله و دسترسی مناسب برای افراد کم‌توان است.

برای مثال در بسیاری از آبشارها، کویرها یا محوطه‌های باستانی دور از شهرها، گردشگران به امکانات اولیه دسترسی ندارند، بنابراین باید درباره توسعه زیرساخت‌های این اماکن بیشتر کار شود.

این کارشناس گردشگری، گرانی سفر و مشکلات اقتصادی را از دیگر عوامل بی‌رونق شدن سفر و گردشگری می‌داند و بیان می‌کند: سال‌هاست افزایش هزینه‌های سفر شامل اقامت، حمل‌ونقل، غذا و ورودی‌ها، سفر را برای بسیاری از خانواده‌های ایرانی که با مشکلات اقتصادی و کاهش قدرت خرید روبه‌رو هستند به یک کالای لوکس تبدیل کرده است.

ازجمله هزینه زیاد بلیت هواپیما یا قطار در پیک سفر، بسیاری از خانواده‌ها را از سفر با این‌گونه وسایل بازمی‌دارد و آن‌ها را به استفاده از خودرو شخصی با تمام مشکلات و خطرات آن سوق می‌دهد.

همچنین بالا بودن نرخ اقامت هتل‌ها در برخی از مقاصد گردشگری کشور برای بخش قابل توجهی از جامعه غیرقابل توجیه است.

مردم با پس‌اندازشان سفر می‌کنند و این روزها برای بیشتر آن‌ها پس‌اندازی وجود ندارد که با استفاده از آن سفر کنند، بنابراین ترجیح می‌دهند تنها برای نیازهای اصلی یا اساسی خود هزینه کنند نه برای سفرهای حتی داخلی!

او در پاسخ به پرسش ما درباره کمبود اطلاع‌رسانی و بازاریابی مناسب برای جاذبه‌های گردشگری می‌گوید: نبود سیستم جامع و یکپارچه برای معرفی جاذبه‌های گردشگری، اطلاعات مربوط به اقامتگاه‌ها و خدمات گردشگری و نیز ضعف در بازاریابی و تبلیغات مؤثر سبب می‌شود بسیاری از مردم از مقاصد و تجربه‌های جدید گردشگری در کشور بی‌اطلاع بمانند.

به عنوان مثال بسیاری از مناطق زیبا و کمتر شناخته شده ایران به دلیل معرفی نشدن و نبود تبلیغات کافی، مورد بازدید گردشگران داخلی قرار نمی‌گیرد.

همچنین یافتن اطلاعات دقیق و به‌روز در مورد ساعات بازدید، هزینه‌ها و امکانات در برخی وب‌سایت‌های مربوط به گردشگری دشوار است. صداوسیما نیز در این‌باره بسیار بیشتر از این می‌تواند نقش‌آفرینی کند اما متأسفانه چنین اتفاقی نمی‌افتد.

میهمان‌نوازی در فرهنگ ایرانی

این مشاور و تسهیلگر سرمایه‌گذاری گردشگری با بیان موانع فرهنگی و اجتماعی گردشگری ادامه می‌دهد: اگرچه میهمان‌نوازی در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه‌ای دارد اما گاهی نگرش‌ها یا قوانین و مقررات خاص می‌تواند برای گردشگران داخلی محدودیت ایجاد کند.

همچنین ناآگاهی برخی جوامع محلی از اهمیت گردشگری و نحوه برخورد با گردشگران می‌تواند موجب ایجاد مشکلاتی باشد.

در برخی مناطق ممکن است نگرانی‌هایی در مورد تأثیرات فرهنگی گردشگری بر سنت‌ها وجود داشته باشد که می‌تواند منجر به محدودیت‌هایی شود.

در برخی موارد نیز آگاه نبودن از حقوق گردشگر یا ارائه خدمات بی‌کیفیت توسط برخی افراد محلی می‌تواند تجربه تلخ و ناخوشایندی را رقم بزند و به جای جذب گردشگر، دافعه ایجاد کند.

دیناری معتقد است: از میان تمام این عوامل، محدودیت‌های اقتصادی بیشتر از سایر علت‌ها سبب کاهش تقاضا برای سفرهای داخلی و در نتیجه، کند شدن موتور توسعه گردشگری داخلی شده است. بنابراین تا ارزش پول کشور، قدرت خرید مردم و در نتیجه، میزان پس‌انداز یا درآمد آن‌ها افزایش پیدا نکند نمی‌توان انتظار توسعه گردشگری داخلی به معنای واقعی را داشت.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha