مهدی قزلی با اشاره به تنوع و تکثر این کتاب که خواننده را سر کیف می‌آورد، می‌گوید: یک جایی از این کتاب مخاطب خودش را پیدا می‌کند و به ماجرا نزدیک می‌شود و من دنبال همین بودم، یعنی بازخوانی حال آدم‌ها با امام رضا(ع) و در مجموع هم این حال را خوب دیدم.

«قرار با خورشید» روایت حال معاصر ما با امام رضا(ع) است / کتابی برای بازخوانی حال آدم‌ها با امام رضا(ع)
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش گروه فرهنگی قدس، «قرار با خورشید: روایت‌هایی از مواجهه با امام رضا(ع)» حاصل قلم گروهی از نویسندگان و شاعران مطرح است که به  دبیری مهدی قزلی در قالب یک کتاب گرد هم آمده و توسط به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) به چاپ رسیده است. کتابی مملو از روایت‌های جذاب ‌و خواندنی که به قلم اهل فرهنگ و نویسندگانی همچون حمیدرضا شاه آبادی، حامد عسکری، بهرام عظیمی، رضا امیرخانی، مرضیه اعتمادی، زهرا افخمی نیا، مریم برادران، مرتضی برزگر، علیرضا جوانمرد، علی خدایی، معید داستان، مرتضی درخشان، مسعود دیّانی، محسن رضوانی، محمدرضا شرفی خبوشان، مکرمه شوشتری، غلامرضا طریقی، قاسم فتحی، مهدی قزلی و احسان ناظم  بکایی به رشته تحریر درآمده و رودررو و بی‌واسطه تجربیاتی ناب و دلنشین از ارادت به ساحت امام رضا(ع) را پیش روی مخاطبان قرار داده است.

با مهدی قزلی، نویسنده و گردآورنده این کتاب درباره روند تولید «قرار با خورشید» و آنچه این کتاب برای خوانندگانش به ارمغان آورده به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

«قرار با خورشید» حاصل همکاری شما با جمعی از نویسندگان است که به تازگی رونمایی شده؛ درباره ایده نگارش این کتاب و روند شکل‌گیری این پروژه توضیح دهید.

تولید این کتاب از طرف من به انتشارات به‌نشر پیشنهاد شد و کتاب شامل روایت‌هایی از نویسندگان و حتی غیرنویسندگان و نسبت آن‌ها در مواجهه با امام رضا(ع) در فضای زندگی معاصر است. واقعیت این است همان‌ قدر که در مورد امام رضا(ع) اثر تولید می‌شود همان میزان هم کارها صبقه و رنگ تاریخی به خودشان می‌گیرد و طبیعتاً هر زمانی که می‌خواهیم کاری انجام دهیم یاد یک سری کانسپت‌های تکراری می‌افتیم، در حالی که پرداختن بیش از حد به یک مفهوم آن را از معنا تهی می‌کند، اما این کتاب این گونه است که آدم‌ها می‌توانند خودشان را در آن پیدا کنند؛ اگر نه در همه روایت‌ها که در برخی از آن‌ها حتماً می‌توانند. در این کتاب روایت‌هایی داریم و آدم‌های مختلفی را می‌بینیم؛ یکی قهر کرده، دیگری سپاسگزار است و آن یکی شاکی است و یکی دیگر هم آمده تولد بچه‌اش را با امام رضا(ع) جشن بگیرد؛ به عبارتی می‌توان گفت اتفاق‌هایی که در این روایت‌ها آمده همان چیزهایی است که آدم‌ها در زندگی خودشان هم لمس کرده‌اند. از طرفی تنوع نویسندگان و نگاه‌های مختلف هم کمک می‌کند تنوع این مواجهه‌ها زیاد باشد.

به نظرم این تنوع و تکثر، مخاطب را سر کیف می‌آورد از این نظر که سرانجام یک جایی از این کتاب خودش را پیدا می‌کند و به ماجرا نزدیک می‌شود. من دنبال همین مسئله بودم، یعنی بازخوانی حال آدم‌ها با امام رضا(ع) و در مجموع هم این حال را خوب دیدم. اینکه وقتی زائران پس از بازرسی از درب حرم مطهر وارد می‌شوند انگار از یک هوای گرم وارد یک محیط خنک شده‌اند، حالشان متغیر می‌شود. من دنبال این بودم که آدم‌ها بتوانند در کلی‌ترین شکل این حس را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. البته این فقط یک تجربه است و به نظرم تجربیات بسیار زیاد دیگری هم وجود دارد که باید ثبت و به اشتراک گذاشته شود. بضاعت ما همین ‌قدر بود و امیدوارم هم امام رضا(ع) آن را قبول کند و هم مخاطبان آن را بخوانند و بپسندند.

جمعی از چهره‌های شناخته شده در «قرار با خورشید» قلم زدند؛ همکاری با نویسندگان این کتاب چطور شکل گرفت؟

من با تک‌تک دوستان صحبت کردم و از آن‌ها خواستم بنویسند و رفقا هم رویِ من را زمین ننداختند. البته تعداد کسانی که می‌نوشتند بیشتر از این بود و دست‌کم ۲۵ نفر قرار بود روایت‌هایشان را بنویسند، از کارگردان تا دبیر نشر و... اما شرایط کاری آن‌ها فراهم نبود و این همکاری اتفاق نیفتاد. از طرفی دیگر با محدودیت زمانی هم مواجه بودیم چون میلاد امام رضا(ع) را هم در نظر گرفته بودیم و باید آن را تا نمایشگاه کتاب منتشر می‌کردیم.

با این اوصاف روند تولید کتاب تا چاپ آن چقدر زمان برد؟

از زمانی که من طرح این کتاب را پیشنهاد دادم یعنی اوایل تابستان ۱۴۰۳، کار را شروع کردیم تا اوایل اسفند ماه که کتاب تحویل داده شد و قرارمان این بود که به میلاد امام رضا(ع) و نمایشگاه کتاب برسد. کتابرسان هم برای مجموعه‌ای از کتاب‌ها که «قرار خورشید» هم جزو آن‌هاست پویشی ترتیب داده و مخاطبان می‌توانند در غرفه به‌نشر به این کتاب دسترسی داشته باشند و پس از ایام برگزاری نمایشگاه کتاب هم در کتاب‌فروشی‎ها و مراکز فروش برخط موجود خواهد بود.

یکی از آسیب‌های ادبیات دینی این است که این تولیدات عموماً درگیر کلیشه‌های روایی می‌شوند، این کتاب چقدر سعی کرده از این نگاه فاصله بگیرد و به نظرتان روح این اثر چقدر برای مخاطب جذاب خواهد بود؟

به دلیل اینکه خودم کتاب را جمع کردم شاید گفتن این حرف فایده‌ای نداشته باشد و دیگران کتاب را می‌خوانند و ارزیابی خودشان را خواهند داشت، اما در مقام یک خواننده حرفه‌ای می‌توانم تضمین کنم کسی که کتاب را بخواند در انتها از خواندن آن ناراضی نخواهد بود و این را می‌توانم ضمانت کنم چون برای اینکه کتاب را تنظیم کنم باید آن را سه چهار مرتبه می‌خواندم. آن‌ها که کتابخوان حرفه‌ای هستند می‌دانند پس از یک یا دو مرتبه خواندن، کتاب آن شور و حال خودش را برای خواننده از دست می‌دهد اما من برای بار چهارم که آن را می‌خواندم شور و هیجان را در مطالب می‌دیدم و دلیلش هم روشن است زیرا در این کتاب هم تنوع نگاه و قلم وجود دارد و هم خیلی تنیده با زندگی است. یک معاصرت خوبی دارد و شرایط و موقعیت‌هایی که دارد به خوبی می‌شناسیم؛ از هواپیما تا خیابان‌های اطراف حرم مطهر و... . از این جهت مطمئنم کار مقبولی برای مخاطب خواهد بود و این رنگین کمانی که از نگاه و قلم در «قرار خورشید» شکل گرفته بالاخره یک جایی نظر مخاطب را جلب خواهد کرد.

وقتی کتاب را می‌خوانیم این پیوستگی را در روایت‌ها حس می‌کنیم یا با داستان‌هایی مجزا از هم روبه‌روییم؟

ما با چندین روایت کاملاً مستقل روبه‌رو هستیم. شما می‌توانید کتاب را از هر جایی که دوست داشتید بخوانید و فکر می‌کنم این کتاب از آن کتاب‌هایی است که مخاطب یک مرتبه نمی‌خواند و آن را مزه‌مزه می‌کند. البته که نخ تسبیح همه روایت‌ها امام رضا(ع) است و مسئله همه روایت‌ها مواجهه این آدم‌ها با حضرت است. از این بابت کتاب پیوستگی محتوایی و مضمونی دارد ولی روایت‌ها کاملاً از هم مستقل هستند.

علاوه بر این سعی کردم با توجه به مضمونی که روایت‌ها داشتند یک چیدمانی از آن‌ها هم داشته باشم؛ مثلاً کتاب با داستان غباررویی رضا امیرخانی شروع و با مطلب زنده‌یاد مسعود دیانی تمام می‌شود، ولی مخاطبان عزیز این کتاب می‌توانند از هر جایی که خواستند کتاب را باز کنند و از آن لذت ببرند.

تجربه این همکاری با به‌نشر و جمعی از نویسندگان چه چالش‌هایی برای شما داشت؟

امام رضا(ع) کسی نیست که آدم‌ها از او تجربه‌ای نداشته باشند. همه این نویسندگان پیش‌تر کار روایت انجام داده بودند و قدرت قلمشان را می‌شناختم و البته با آن‌ها صحبت کرده بودم که حرفی برای گفتن داشته باشند. وقتی انتخاب‌ها درست باشد و کار درست چیدمان شود براساس ظرفیت‌ کسانی که کار می‌کنند و کسی که اثر را منتشر می‌کند به نظرم چالش جدی وجود نخواهد داشت. این کتاب به قدری شیرین بود که ناشر با خوشحالی تمام آن را منتشر و به خوبی از آن حمایت کرد.من پیش‌تر وصیت کرده بودم کتاب «پنجره‌های تشنه» و «قصه کربلا» را با من در قبر بگذارند. حالا وصیتم را اصلاح می‌کنم و می‌خواهم کتاب «قرار با خورشید» را هم فراموش نکنند و کسانی که برای مراسم تشییع من می‌آیند اگر کتاب را دارند همراه خودشان بیاورند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha