به گزارش قدس خراسان، مشهد شهری است با محلههای تاریخی که روزگاری شماری از خانههای ارزشمند را در خود جای داده بود، اما بهواسطه تغییر شیوه زندگی، طرحهای توسعه، مهاجرت و تغییرات اقتصادی و به جهت تامین نیازهای روز مردم، بخش وسیعی از بافت ارزشمند شهر در طی زمان دچار تغییر یا تخریب شدهاست. این تحولات فارغ از جنبههای مثبت و منفی، باعث ازبین رفتن یا فراموش شدن دانههای واجد ارزش شهر شدند که معدود بازماندههای آنها نیاز به توجه و حفاظت دلسوزانه دارند تا بتوان معماری اصیل، شیوه باغسازی گذشته و تاریخ و فرهنگ ارزشمند آنها را برای آیندگان حفظ و منتقل کرد.
یکی از این دانههای ارزشمند، عمارتی خاموش به سبک کوشکهای ایرانی در دل باغی فراموششده به نام خانهباغ چهاربرج، واقع در مسیر آرامگاه فردوسی و در آخرین نقطه روستای چهاربرج است که تاریخ استقرار سیصد چهارصد ساله انسانها را در دل خود دارد. این خانه که در بین اهالی به خانه اربابی معروف است، در قدیم به ارباب یا خان روستا تعلق داشته است. قدمت دقیق برپایی این خانه مشخص نیست ولی آنطور که از تزئینات آن پیداست مربوط به اواخر دوره قاجار و بخشهایی از اوایل دوره پهلوی است؛ تزئیناتی چون آجرهای قالبی موسوم به سینهکفتری و قاشقی در رخبام، قاببندیهایی با تزئینات شمسه و لوزی، آجرهای خفتهراسته و حصیری و قوسهای هلالی متداول در دوره قاجار و پهلوی. این عمارت دارای بخشهای تابستاننشین، زمستاننشین، کرسیخانه و حوضخانه بوده که بخش حوضخانه دومتر پایینتر از سایر اتاقها بوده و با یک ایوان زیبا به تابستاننشین متصل میشدهاست. این اثر که در سال ۱۳۸۴ ثبت ملی شده، ۴۰۰ مترمربع زیربنا داشته و در وسط باغی به وسعت ۴۰۰۰ متر مربع قرار گرفته است و در دورهای محل سکونت یک خانواده بوده و بعد از ترک آنها، مدت طولانی درب آن بسته شده و به فراموشی سپرده شده اما در سال ۱۳۹۷ با بازدید تیم فنی پایگاه پژوهشی میراث فرهنگی مورد توجه قرار گرفته و در سال ۱۳۹۸ اقداماتی جهت مرمت و رسیدگی به آن توسط شهرداری صورت گرفته ولی حتی بعد از آن نیز جز جهت عکاسی و فیلمبرداریهای عروسی در آن باز نمیشدهاست و درحال حاضر کاربری ندارد.
بناهای تاریخی که با تنفس و پویایی انسان حیات پیدا کرده و زنده میمانند، با رفتن آنها و متروکه شدنشان برای مدت طولانی فرسوده شده و غبار زمان بر جدارههایشان مینشیند و زودتر از موعد تسلیم تغییرات و آسیبهای کالبدی میشوند. این خانه نیز با وجود دخلوتصرفهای صورت گرفته درطول سالیان و آسیبهای انسانی و زیستمحیطی وارد آمده، هنوز اصالت و ایستایی خود را حفظ کرده و سرپاست و چشم انتظار نجاتدهندهای برای بخشیدن روح تازه و شنیدن دوباره صدای قدمهای مخاطبینی دلسوز و علاقهمند برای نمایش شکوه و زیبایی خود است.
نگارنده: فاطمه فرقانی
نظر شما