۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۰
کد خبر: ۱۰۷۲۳۳۱

مهراب صادق‌نیا، یک روحانی و دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب است که به‌تازگی در کانال تلگرامی‌اش «اخلاق در حوزه اجتماع» روایتی از آنچه چند روز پیش برای دخترش اتفاق افتاده را نقل می‌کند.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

او در بخشی از یادداشت خود می‌نویسد: «روزی که صبح اول وقت، از کلانتری محل تماس گرفتند و گفتند برای پیگیری پرونده‌ «مزاحمتی که دیشب برای دخترتان پیش آمده، لازم است بیایید اینجا» نزدیک بود سکته کنم. از ماجرا چیزی نمی‌دانستم. نفیسه چیزی به من نگفته بود. احتمالاً نخواسته بود به‌هم بریزم. سراغش رفتم و از او پرسیدم: «ماجرای دیشب چی بوده؛ چرا نگفتی به من؟» با بغض و گریه پاسخ داد: «نگفتم که اذیت نشی! دیشب در حالی که منتظر اتوبوس بودم، یک راننده پژو جلو پایم توقف کرد و با زور تبلتم را دزدید. وقتی مقاومت کردم من را کتک زد و روی زمین کشید. پاهام زخمی شدند و کبود».

صادق‌نیا این تجربه را به بهانه قتل ‎الهه حسین‌نژاد نوشته است. می‌نویسد، از آن روز تا حالا از پژو خاکستری متنفر شده، از ایستگاه اتوبوس هم. هر وقت می‌فهمد کسی دختری را آزار داده، همان خشم و همان حس و حال در او زنده می‌شود. نوشته است: «از خودم می‌پرسم پدرش الان در چه حالی‌ است. چه احوالی می‌تواند داشته باشد. چقدر نگران است».

حتی تصور این حد از خشونت و لحظه لحظه وقوع آن؛ چه وقتی که قرار است برای ‎الهه حسین‌نژاد اتفاق بیفتد و چه وقتی که برای امیرمحمد خالقی درمیان - دانشجوی ایرانی نوزده ساله رشته مدیریت دانشگاه تهران- رخ می‌دهد احساسات هر انسانی را جریحه‌دار می‌کند.

با این‌حال حتماً قبول می‌کنید که خشونت برای زنان و دختران به هزار و یک دلیل نگران‌کننده‌تر است. پدر که باشید، دختر که داشته باشید، صاحب اهل و عیال که باشید این خبرها را که می‌شنوید و می‌خوانید، دلواپسی‌ها و دلشوره‌ها بیشتر به سراغتان می‌آید. نگرانی‌هایی که تب آن‌ها با ساخت یکی دو پارک ویژه بانوان، راه‌اندازی تاکسی‌های مخصوص آن‌ها یا جدا کردن جای حضورشان در اتوبوس یا مترو و یا حتی تدوین دستورالعمل «شهر امن و دوستدار خانواده» که قولش را داده‌اند، تمام نمی‌شود.

پدرها خوب می‌دانند خطر و خشونتی که ممکن است دخترانشان را تهدید کند لایه‌های مغفول دیگری هم دارد. آن‌ها از قاتلانی می‌ترسند که اتفاقاً به زور متوسل نمی‌شوند، نه نقاب بر چهره دارند و نه سلاح سرد به دست.

برای همین است که خیلی از پدرها وقتی همسر یا دخترشان با تاکسی اینترنتی هم از خانه خارج می‌شوند دلشان می‌لرزد، از تنه زدن‌های گاه و بیگاه و ویراژهای موتورسوارانی که حالا وقیحانه‌تر از هر وقت دیگر ممکن است به آن‌ها رحم نکنند.

دختر خانمی می‌گفت هنگام تعلیم رانندگی که باید شش دانگ حواسم به گاز و کلاج و ترمز باشد چه متلک‌ها از آقایان راننده‌ای که از کنارم می‌گذشتند نمی‌شنیدم، آن هم کنار مربی آقا: «خانم؛ گاز کجاست؟ توی آشپزخونه!».

جالب آنکه رفتار برخی از خود ما مردها هم که خیلی وقت‌ها سنگ حمایت از خانم‌ها و دفاع از حقوق آن‌ها را به سینه می‌زنیم قابل تأمل است. تصور کنید هنگام رانندگی، خانمی از کنار خودروتان سبقت بگیرد؛ بر اساس یک مکانیزم از پیش تعریف‌شده، ناخودآگاه از خود بیخود و عصبی می‌شویم. پا روی گاز سپر به سپر، خودمان را به خودرو خانم نزدیک می‌کنیم، آن‌قدر چراغ می‌دهیم تا بترسد و دیگر خیال سبقت از یک مرد به سرش نزند!

چرخه خشونت علیه زنان از خانه تا خیابان، از خیابان تا محیط کار ادامه دارد.

رهبر معظم انقلاب در ترسیم بخشی از خشونتی که به زنان جامعه وارد آمده، می‌فرمایند: «انصاف این است که در جامعه ما درون برخی خانواده‌ها به زن‌ها ظلم می‌شود، مرد با تکیه بر توان جسمی خودش چون صدایش کلفت‌تر است، قدش بلندتر است، زور می‌گوید به زن، ظلم می‌شود به زن».

زنان حتی آن وقت که ناگزیرند برای تأمین معاش مشغول به کار در محیط‌های حرفه‌ای شوند نیز نگران‌اند. از نگاه جنسیتی به واگذاری مسئولیت‌ها به زنان تا پیامک‌های وقیحانه کارمندان و پیشنهادهای بی‌شرمانه مدیران دون پایه و عالی‌رتبه به آن‌ها.

واقعیت آن است که تأمین امنیت برای زنان الزاماً با حذف کلمه «خشونت» از یک لایحه‌ و مثلاً گنجاندن کلمه «سوءرفتار» شدنی نیست؛ امنیت زنان و دختران وقتی تأمین می‌شود که هر یک از ما، چرایی پایان الهه‌های سرزمینمان را در درون خود، در خشونت‌ها و شاید هم بی‌غیرتی‌هایمان جست‌وجو کنیم.

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha