۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۶
کد خبر: ۱۰۷۶۸۷۴

در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام دکتر مرتضی جوادی ‌آملی، ابعاد شخصیتی و علمی مرحوم استاد حشمت‌پور به عنوان چهره‌ای جامع‌نگر در عرصه حکمت‌پژوهی معاصر بررسی شد...

حکمت اسلامی در محضر استاد
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

استادی که نه تنها در حکمت‌های مشاء، اشراق و متعالیه تبحر داشت؛ بلکه با روش‌های نوین تربیتی و اخلاق منحصر به فردش توانست نسلی از پژوهشگران حکمت را پرورش دهد.

حکمت اسلامی در محضر استاد

حکمت در ذات

دکتر جوادی آملی با اشاره به شخصیت متعالی استاد بیان می‌کند: شخصیت محجوب و مستور ایشان شایسته است برای جامعه امروز ما آشکار شود و اقدام‌های اساسی و ارزشمندی که در خفا انجام دادند؛ که بسیاری از آن‌ها بسیار بزرگ و تأثیرگذار بود، برای جامعه؛ به‌ویژه برای مردم خراسان و مشهد مقدس بازگو شود.

وی می‌گوید: استاد حشمت‌پور یک انسان تلاشگر علمی بودند که مجاهدت علمی خوبی داشتند، لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند و از بهترین فرصت‌ها، از بهترین اساتید در بهترین موقعیت‌ها استفاده می‌کردند. این مسئله از امتیازات بسیار بزرگ جناب آقای حشمت‌پور بود، بدون اینکه به فضای فراهم شده، احیاناً بی‌توجهی داشته باشند، کاملاً درک می‌کردند، تقریر انجام می‌دادند، با دقت هم تحریر می‌کردند و به خاطر می‌سپردند. این ویژگی نخست ایشان این بود که می‌رفتند تا مسئله حکمت را به ذاتِ آن بیابند؛ چون ایشان فهمیده بودند حکمت ذاتاً مطلوب است. حالا انواع و انحای حکمت بحث دیگری است؛ اما اینکه انسان حکمت را در زمان خودش به معنای اینکه هستی را آن‌گونه که هست بشناسد، واقعیت‌های جهان را آن‌گونه که هست تبیین کند، این ذاتاً مطلوب است؛ همان‌طوری که شناخت بایدها و نبایدها ذاتاً مطلوب است، شناخت هست‌ها و نیست‌ها که کار حکمت نظری است، ذاتاً مطلوب است؛ یعنی چه چیزی در جهان هستی واقعیت دارد و چه چیزی واقعیت ندارد. ایشان با همه وجود به این توجه پیدا کردند که این ذاتاً مطلوب است.

راه‌های گوناگون حکمت، یک مقصد

این استاد برجسته خاطرنشان می‌کند: بدیهی است برای شناخت هر پدیده‌ و هر حقیقتی راه‌های مختلفی وجود دارد و مشرب‌های گوناگونی داریم. تلاش استاد حشمت‌پور این بود که هم تمام راه‌ها و هم همه مشرب‌ها را تا آنجا که ظرفیت‌های مکاتب و مشارب هست، با هم طی کنند. شاید هنوز ایشان به آن مقصد نهایی که یکی از این راه‌ها را بهتر و مناسب‌تر تشخیص بدهند، یا نرسیده یا نخواسته بودند اعلام کنند. هدف اصلی ایشان شاگردپروری و کمک به جامعه برای درک این معنا بوده تا بتواند منظرهای مختلف و مشرب‌های گوناگون را در بحث حکمت و هستی‌شناسی دنبال کند. از این رو برای ایشان، همه مشرب‌های حکمی- اعم از حکمت‌های مشّاء، اشراق، متعالیه و حتی مباحث حکمت رواقی و سایر حکمت‌ها - ذاتاً مطلوب بود و در این مرحله، انتخابی میان آن‌ها نداشتند. اگرچه ایشان انسانی صاحب‌اختیار و رأی بودند؛ اما تشخیصشان این بود که در حال حاضر اصل حکمت را برای جامعه علمی تبیین و گوارا کرده و آن را قابل پذیرش کنند. این ویژگی برجسته استاد بود، همان‌گونه که حضرت آیت‌الله ‌العظمی جوادی‌آملی در پیامشان اشاره فرمودند که ایشان این حکمت‌ها را بررسی می‌کردند.

پاسدار حکمت ملی و میراث فکری ایران اسلامی

دکتر جوادی آملی با اشاره به این موضوع یادآور می‌شود: نکته قابل توجه این است که هر حکمتی با خودش رویکردی را می‌آورد و یک سلسله موانع و منظرهایی را ایجاد می‌کند که این منظرها یا موانع در حقیقت با منظرها و موانع حکمت‌های دیگر متفاوت است. با این توجه که هرکدام از این‌ها می‌توانند راهی را برای رونده و سالک باز کنند. مثلاً الان خیلی‌ها معتقد به حکمت متعالیه هستند و عده زیادی همچنان دنبال حکمت مشاء هستند یا حکمت اشراق را دنبال می‌کنند. ذوقشان، سلیقه‌شان یا انتخابشان آن نوع مشرب‌هاست. ممکن است بگوییم مثلاً حکمت متعالیه جامع حکمت‌هاست. برخی شاید ذاتاً این را نپسندند یا به آن باور نداشته باشند؛ ولی جناب آقای حشمت‌پور به دنبال این معنا بودند که هرکس با هر اندازه ظرفیت حکمت‌پژوهی که دارد، بیاید و در میدان حکمت حضور پیدا کند و هستی را از آن منظر بیابد. ایشان معتقد بودند تا آنجایی که ممکن است مثلاً حکمت مشاء را از طریق الهیات شفا یا اشارات و امثال‌ آن بیان کنند و آن کسی که به حکمت متعالیه نرسیده یا معتقد نیست یا به هر دلیلی به آن توجه ندارد، آن مقدار از حکمت مشاء که می‌تواند تا حداکثر آن استفاده کند. این یک امتیاز واقعی و یک نوع نظر بسیار شایسته است. چون الان کسانی که به یک انتخاب رسیده‌اند، تمام تلاششان این است که همان انتخاب را بیان و تبیین کنند.

ولی ایشان انصافاً چنین رویکردی داشتند که حکمت‌پژوهی را در جامعه اسلامی، در جامعه ایرانی ما همچنان استوار و ثابت نگاه دارند؛ چون واقعاً ایران یک کشور حکمت است و این حکمت‌پژوهی از ویژگی‌های هزار ساله جامعه اسلامی ماست و ایشان در این ماندگاری واقعاً نقش بسزایی داشتند. این از امتیازاتشان بود.

جامع‌نگری در حکمت و وفاداری به سنت پژوهش

وی ادامه می‌دهد: شاید برخی این پرسش را مطرح کنند که چگونه ممکن است فردی هم حکمت مشاء را بیان کرده و هم حکمت اشراق را تبیین کند و هم به حکمت متعالیه بپردازد؟ حضرت استاد با درک عمیق از جامعه و شناخت دقیق فضای علمی دریافتند مخاطبان حکمت‌پژوه، طیف واحدی نیستند. اگرچه از منظر جناب آقای حشمت‌پور ممکن است یک انتخاب برتر وجود داشته باشد؛ اما آنچه جامعه حکمت‌پژوه مطالبه می‌کند، متأثر از سلیقه و گرایش شخصی پژوهشگران نیز هست. برخی از اهل نظر اساساً به جنبه‌های ذوقی و شهودی حکمت اقبالی نشان نمی‌دهند و تمام همت خود را مصروف حکمت بحثی و تفصیلی که روش حکمت مشاء است، می‌کنند و تنها آن را شایسته عنوان «حکمت» می‌دانند. در چنین شرایطی لازم است برای این جریان فکری چاره‌اندیشی کرد و تا حد امکان ظرفیت‌های آن را ارتقا بخشید. باید نشان داد این مکتب تا چه اندازه می‌تواند در ارائه تصویری جامع از واقعیت هستی موفق عمل کند؛ که این خود هنری ممتاز و قابل قدردانی است.

این استاد برجسته سطوح عالی حوزه و دانشگاه با اشاره به نکته‌ای ظریف چنین بیان می‌کند: نکته دیگری که شایسته تأمل بوده این است که اگر فردی بخواهد چنین هنری را به کار ببندد و در جامعه به این امر همت گمارد، لازمه‌اش آن است که تمامی این حکمت‌ها را به نیکوترین وجه درک کرده و بشناسد. یک مدرس صرفاً می‌تواند اشاره کند که مثلاً کتاب الهیات شفا، اشارات، حکمت‌الاشراق یا سایر آثار تا چه اندازه از ظرفیت برخوردارند و همین مقدار بس است؛ اما حکمت‌پژوه کسی نیست که تنها به این سطح بسنده کند؛ حکمت‌پژوه حقیقی آن است که به‌عنوان مثال، ظرفیت‌های گسترده حکمت مشاء را در تمامی آثار مشائی به‌خوبی می‌شناسد و درمی‌یابد. ایشان محققی بودند که در حوزه‌های حکمت مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه پژوهش‌هایی گسترده و عمیق انجام دادند و این مکاتب را به‌درستی می‌شناختند. با توجه به سلیقه ویژه‌ای که داشتند، تصمیم گرفتند در این مقطع، با همان ظرفیت‌های موجود پیش بروند و این رویکرد، خود سبک و سلیقه‌ای خاص بود که کمتر میان افراد دیده می‌شود. در نهایت، برخی پیرو حکمت مشاء هستند و بر آن پافشاری می‌کنند، برخی پیرو حکمت اشراق‌اند و بر آن تأکید دارند و گروهی نیز حکمت متعالیه را برتر می‌دانند و آن را سرآمد مکاتب حکمی می‌شمرند. هر یک از این مکاتب ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند؛ اما جناب آقای حشمت‌پور در دوران فعالیت خود در عرصه حکمت، به‌گونه‌ای درخشان ظاهر شدند. به ‌هر حال اراده الهی بر این تعلق گرفت که ایشان بتوانند این مسیر را ادامه دهند. شاید در آینده راه دیگری را برای خود برمی‌گزیدند، راهی برتر؛ اما در دوره‌ای که حضور داشتند، این‌گونه عمل کردند.

روح حکمت و انسانیت در قالبی علمی و اخلاقی

وی با اشاره به جنبه دیگری از ویژگی‌های ایشان چنین اظهار می‌کند: بخش دیگری از ویژگی‌های آقای حشمت‌پور این بود که با شاگردانشان تعاملی بسیار دوستانه و فارغ از قالب‌های مرسوم استاد و شاگردی داشتند. این دوستانه بودن به این معنا بود که ایشان عمیقاً علاقه‌مند بودند روح حکمت را در جان شاگردانشان جای دهند، نه صرفاً مباحث درسی را در ذهن و عقل آنان بگنجانند. ایشان مشتاق بودند شاگردان، حکمت را بچشند و حس کنند، نه فقط به صورت عقلی به درک آن برسند. از این رو، دوستان و شاگردان ایشان نیز کسانی بودند که با همین روحیه با استاد ارتباط برقرار می‌کردند و می‌کوشیدند این‌گونه با یکدیگر تعامل داشته باشند. ایشان هرگز در هیئت استاد به معنای متعارف آن ظاهر نشدند؛ بلکه حقیقتاً واجد روح استادی بودند که همان اشراق و افاضه معارف است، نه صرفاً انجام کارهای تحصیلی مرسوم. یکی از امتیازات بارز تدریس ایشان این بود که به راستی می‌کوشیدند متون را به نیکویی بگشایند و واکاوی متنی عمیق و مناسبی انجام دهند. این ویژگی ممتازی است که کمتر در این سطح یافت می‌شود. بسیاری از اساتید صرفاً به طرح نظرات خود می‌پردازند؛ اما مسئولیت واکاوی دقیق متن را بر عهده نمی‌گیرند. حال آنکه استاد حشمت‌پور با دقتی ویژه به تحلیل متن می‌پرداختند، زوایای پنهان متون را برای شاگردان می‌گشودند و از همین زوایا، نکات بدیع و تازه‌ای استخراج می‌کردند تا روح حقیقی مطالب را به مخاطبان انتقال دهند.

دکتر جوادی آملی در پایان با بیانی شیوا تصریح می‌کند: می‌توانیم استاد حشمت‌پور را بحق نماینده‌ای از یک نسل و جریان فکری خاص بدانیم که کمتر در حوزه‌های علمیه ظهور و بروز داشته‌اند. در شرایطی که برخی متخصص حکمت اشراق یا مشاء هستند و گروهی دیگر به حکمت متعالیه می‌پردازند، ایشان علاوه بر تسلط بر حکمت، به مباحث نقلی نیز اعتقاد راسخ داشتند و در این زمینه نیز فعال بودند؛ یعنی این‌گونه نبود که صرفاً به یک حوزه خاص محدود باشند؛ حتی پیش از تخصص در حکمت، در مباحث فقه و اصول نیز تبحر داشتند؛ اما آنچه ایشان را ممتاز می‌کرد، سجایای اخلاقی بی‌نظیرشان بود. محجوبیت، ادب، تواضع، فروتنی و خصلت‌های والای انسانی ایشان، فراتر از معیارهای معمول اخلاقی بود. شرافت انسانی و ادب مثال‌زدنی استاد حشمت‌پور واقعاً کم‌نظیر بود. امیدواریم روح بلند ایشان در جوار رحمت الهی و در پیشگاه حکیم علی‌الاطلاق، رسول مکرم اسلام(ص) و امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) قرین آرامش باشد. همچنین امید داریم شاگردانشان بتوانند این مسیر ارزشمند و مشرب حکمی‌ای را که ایشان در فضای حکمت‌پژوهی جامعه ما بنیان نهادند و نسل‌های فراوانی را در این راه پرورش دادند، تداوم بخشند. ان‌شاءالله این راه نورانی استمرار یابد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha