میراث فرهنگی بازتاب هویت، تاریخ و حافظه‌جمعی ملت‌هاست؛ گنجینه‌ای که نه تنها برای یک کشور، بلکه برای بشریت ارزشمند و غیرقابل جایگزین است.

حفاظت فیزیکی و معنوی از موزه‌ها و میراث فرهنگی در جنگ‌ها را جدی بگیریم/ سنگرهای دفاع از حافظه‌جمعی
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

در طول تاریخ، این میراث در برابر جنگ‌ها و منازعات مسلحانه همواره در معرض تهدید بوده است؛ تهدیدی که در عصر حاضر با شدت و ابعادی تازه ظاهر شده و در مواردی به شکلی سازمان‌یافته و هدفمند صورت می‌گیرد.

براساس اسناد و معاهدات بین‌المللی همچون کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه، کنوانسیون ۱۹۷۲ یونسکو و قطعنامه‌های شورای امنیت، حفظ و حراست از اموال فرهنگی در زمان جنگ از الزامات حقوق بین‌الملل است و نقض آن می‌تواند مصداق جنایت جنگی یا حتی جنایت علیه بشریت تلقی شود. در این میان در دهه‌های اخیر شاهد تخریب عامدانه آثار فرهنگی در افغانستان، غارت موزه‌های عراق و ویرانی گسترده محوطه‌های تاریخی در سوریه و عراق بوده‌ایم.

سنگرهای دفاع از حافظه‌جمعی

رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی در این زمینه هرچند معتقد است حفاظت از این سرمایه‌های ملی تنها با دیوارهای بلند، دوربین‌های مداربسته و گاوصندوق‌های ضدحریق ممکن نیست، اما می‌گوید: در جهانی که هر روز با تهدیداتی تازه‌تر و متنوع‌تر روبه‌رو می‌شود، از بلایای طبیعی گرفته تا جنگ و تخریب عمدی، حفاظت از میراث فرهنگی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.

مهدی حجت در گفت‌وگو با قدس ادامه می‌دهد: در این میان موزه‌ها به‌عنوان حافظان ملموس تاریخ، هنر و هویت ملی، دیگر صرفاً مکان‌هایی برای نمایش اشیای تاریخی نیستند، بلکه به سنگرهایی برای دفاع از حافظه‌جمعی یک ملت تبدیل شده‌اند.

وی با تأکید براهمیت حفاظت همه‌جانبه از میراث فرهنگی، اظهار می‌کند: محوطه‌های تاریخی، بناهای تاریخی و موزه‌ها باید حداقل‌ها و حداکثرهایی از اصول حفاظتی را رعایت کنند، اما حفاظت از میراث فرهنگی تنها برعهده‌ دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی نیست، بلکه مشارکت جوامع محلی، باستان‌شناسان، رسانه‌ها و نهادهای مدنی در این زمینه بسیار حیاتی است.

این کارشناس میراث فرهنگی با اشاره به دستورالعمل‌های شورای بین‌المللی حفاظت از آثار فرهنگی و تاریخی (ایکوموس)، شورای محوطه‌ها و بناهای تاریخی و شورای جهانی موزه‌ها (ایکوم)، می‌افزاید: این دستورالعمل‌ها به زبان‌های مختلف ترجمه شده و حتی در همان روزهای نخست جنگ نیز میان موزه‌داران به اشتراک گذاشته می‌شود و توصیه‌هایی در این خصوص ارائه شده است.

حفاظت فیزیکی و معنوی از موزه‌ها و میراث فرهنگی در جنگ‌ها را جدی بگیریم/سنگرهای دفاع از حافظه‌جمعی

مهدی حجت همچنین به معاهدات و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: کنوانسیون‌های بین‌المللی مانند کنوانسیون میراث جهانی یونسکو، اعلامیه جهانی دیپلماسی فرهنگی و اعلامیه‌های مربوط به حاکمیت فرهنگی ملی، چارچوب‌هایی را برای حفاظت از میراث فرهنگی در برابر تهدیدات ناشی از جنگ فراهم می‌کنند.

این اسناد به ایجاد مبانی قانونی برای مسئولیت دولت در قبال حفظ و انتقال میراث فرهنگی در سطح بین‌المللی و در عین حال حمایت از هنجارهای حقوق بشر کمک می‌کند.

رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی با تأکید براینکه کشورها باید اهمیت حفظ دارایی‌های فرهنگی را در میان خصومت‌ها و درگیری‌هایی مثل جنگ به رسمیت بشناسند، می‌گوید: دولت‌ها با اعلام «اموال فرهنگی» باید موضع خود را در قبال حفظ ارزش‌های میراث فرهنگی اعلام ‌کنند؛ علاوه بر این، آن‌ها باید منابعی را برای نظارت بر آسیب‌های ناشی از جنگ، بازیابی اموال آسیب‌دیده و ترویج برنامه‌های آموزشی اختصاص دهند.

برنامه‌های حفاظتی موزه‌ها

مهدی حجت با اشاره به برنامه‌های حفاظتی موزه‌ها عنوان می‌کند: برنامه‌هایی برای محافظت از اشیای ارزشمند در شرایط بحرانی طراحی شده است، برای نمونه، در مواقع تهدید، انتقال آثار مهم به مکان‌های امن در دستورکار قرار می‌گیرد؛ حتی در جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی آثار هنری مهم خود را به غارها و پناهگاه‌های طبیعی انتقال دادند. هرچند ما هنوز به آن سطح نرسیده‌ایم، اما دستورالعمل‌هایی برای این موقعیت‌ها وجود دارد.

وی همچنین بر ضرورت ایجاد انبارهایی امن در زیر زمین برای نگهداری اشیای ارزشمند تأکید می‌کند و می‌افزاید: ساختمان موزه باید به‌گونه‌ای طراحی شود که در معرض آسیب نباشد. نباید مانند ساختمان‌هایی چون «ساختمان شیشه‌ای صداوسیما» باشد که در شرایط بحران، آسیب‌پذیر است. کشوری که با تهدیدات متعدد مواجه است، نباید مراکز مهم فرهنگی یا خبری خود را در چنین بناهایی مستقر کند.

این کارشناس میراث فرهنگی معتقد است موزه‌ها باید استانداردهای حفاظتی را در ابعاد مختلف رعایت کنند و بیان می‌کند: بسیاری از موزه‌های ایران در حال حاضر حداقل‌هایی از این الزامات را دارند، اما در دستیابی به حداکثرهای حفاظتی دچار ضعف هستند؛ به عنوان مثال، در برابر سرقت ممکن است صرفاً به نصب دوربین‌های مداربسته اکتفا شده باشد، اما این کافی نیست؛ حفاظت باید در برابر انواع تهدیدات چون زلزله، آتش‌سوزی و حتی حمله دشمن طراحی و اجرا شود.

تمامی موزه‌ها باید از قبل، آیین‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌های مدیریت بحران داشته باشند که در آن حتی نقش هر یک از کارکنان موزه را در لحظات بحرانی تعریف کرده و مشخص می‌کند ذخایر اطلاعاتی را چگونه باید نگهداری کرد.

وی در ادامه به کنوانسیون بین‌المللی که پس از جنگ جهانی دوم درزمینه امنیت موزه‌ها به تصویب رسید، اشاره می‌کند و می‌گوید: این کنوانسیون مقرر کرده موزه‌ها و محوطه‌های تاریخی باید علامتی به رنگ آبی بر پشت‌بام خود نصب کنند تا خلبان‌ها از حمله به این اماکن خودداری کنند. اما به گفته وی، در زمان جنگ ایران و عراق، این موضوع از سوی طرف مقابل رعایت نشد.

ما این علائم را روی بناهای فرهنگی گذاشتیم، ولی با مخالفت روبه‌رو شدیم. آن‌ها گفتند دشمن ممکن است عمداً به همین نقاط حمله کند؛ این نشان می‌دهد حتی کنوانسیون‌های بین‌المللی هم در برابر برخی دشمنی‌ها کارایی ندارند.

از حفاظت معنوی غافل نشویم

حجت در ادامه سخنان خود به حفاظت مهم‌تری از میراث فرهنگی اشاره و اظهار می‌کند: ما دو نوع حفاظت داریم؛ یکی حفاظت فیزیکی و دیگری حفاظت معنوی. حفاظت فیزیکی همان چیزی است که معمولاً درباره‌اش صحبت می‌کنیم؛ مثلاً ایجاد حفاظ فیزیکی با گونی یا خاکریز، اما حفاظت مهم‌تری هم وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است و آن حفاظت معنوی است.

حفاظت معنوی یعنی انتقال ارزش‌های تاریخی و فرهنگی به نسل‌های آینده؛ موزه نباید صرفاً محل تفریح و عکس گرفتن باشند، هر شیء در موزه، پیامی دارد و باید به بازدیدکننده آموزش دهد. همان‌طور که شهدای ما برای ما محترم هستند، چون از آنان یاد گرفته‌ایم چگونه زیست کنیم و چگونه بمیریم، اشیای موزه‌ای نیز باید به ما بیاموزند صبور، متعادل و منصف باشیم.

وی با تأکید براینکه اگر این ارزش‌ها در اشیای موزه‌ای وجود نداشته باشد، مراقبت از آن‌ها تفاوتی با نگهداری از یک جسد بی‌ارزش ندارد، بیان می‌کند: بنابراین، حفاظت فیزیکی لازم است، اما حفاظت معنوی اهمیت بیشتری دارد؛ باید به کودکان و نوجوانان آموزش دهیم چگونه با دیدن آثار موزه‌ای، ارزش‌های فرهنگی و انسانی آن‌ها را درک کنند و در ذهن و دل خود نگه دارند.

اگر این ارزش‌ها به درستی منتقل شوند، حتی اگر فیزیک این آثار آسیب ببیند، حفاظت واقعی اتفاق افتاده است؛ مانند فداکاری‌های شهدای اخیر که جسمشان را از دست دادیم، اما ارزش‌هایشان تا ابد در ذهن‌ها باقی خواهد ماند.

رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی با تأکید بر اینکه باید تلاش کنیم موزه‌ها از ذهن و جان جوانان ما سر دربیاورند، می‌گوید: جوانان اگر بدانند گذشتگان چه ارزشی خلق کرده‌اند، خودشان حافظ آن ارزش‌ها خواهند بود. آن وقت است که می‌توانیم بگوییم از میراثمان به‌درستی حفاظت کرده‌ایم، نه فقط در ظاهر، بلکه در جوهر.

مهم‌ترین رسالت رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی این است که مردم را درخصوص ارزش‌های درونی آثار تاریخی آگاه کنند. انتقال این درک و بینش به مردم، به‌ویژه نسل جوان موجب می‌شود خود آن‌ها حافظان واقعی میراث شوند، اگر این اتفاق بیفتد، حتی اگر فیزیک موزه آسیب ببیند، ما میراث را از دست نداده‌ایم، چون ارزش آن در جان مردم ثبت شده است.

کمبود انبارهای امن

یک کارشناس موزه و استاد دانشگاه هم درباره امنیت میراث فرهنگی در زمان بحران با اشاره به کمبود انبارهای امن در بسیاری از موزه‌ها می‌گوید: برخی از موزه‌های مهم ما، حتی در شهرهای بزرگ، انبارهای استاندارد ضدحریق و مقاوم ندارند و در صورت بروز حادثه، تخلیه آثار به‌درستی انجام نمی‌شود و متأسفانه ممکن است خسارت‌های جبران‌ناپذیری به این میراث باارزش کشور وارد شود.

سمیه بهرامی با اشاره به تجربه جنگ ایران و عراق می‌افزاید: در آن زمان، بدون داشتن ساختارهای رسمی، موزه‌داران با روحیه شخصی و فداکارانه دست به انتقال آثار می‌زدند؛ این ایثار ستودنی است، اما امروز باید آن اقدامات به‌صورت سیستمی و برنامه‌ریزی‌شده طراحی شود.

ما به یک نقشه راه مدیریت بحران برای موزه‌ها نیاز داریم. موزه‌ها در برابر خطراتی مانند زلزله، آتش‌سوزی، نوسان‌های برق، حملات سایبری و حتی ناآرامی‌های اجتماعی آسیب‌پذیر هستند؛ ما باید برای هر یک از این سناریوها برنامه مشخصی داشته باشیم.

هر موزه باید نقشه جامع مدیریت بحران داشته باشد؛ این نقشه باید شامل اقدامات فوری در برابر خطرات، اولویت‌بندی آثار، مسیرهای تخلیه، همکاری با نهادهای امدادی و پیش‌بینی سناریوهای مختلف باشد.

این کارشناس با اشاره به اینکه ما در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی باید از تمرکز صرف بر فناوری فاصله بگیریم، ادامه می‌دهد: بهترین تجهیزات هم اگر بدون آموزش و تحلیل ریسک به کار برود، کم‌اثر خواهد بود؛ حفاظت یک فرایند جامع است، نه یک تجهیز فنی صرف؛ بنابراین باید با طراحی برنامه‌های آموزشی، توسعه زیرساخت‌های فیزیکی استاندارد، همکاری بین‌نهادی و افزایش مشارکت عمومی، امیدوار بود موزه‌ها نه‌تنها در برابر خطرات فیزیکی، بلکه در برابر بی‌توجهی فرهنگی نیز مقاوم شوند.

وی با اشاره به اینکه موزه نباید صرفاً انبار اشیا باشد، بلکه باید کارخانه تولید هویت باشد، می‌گوید: متأسفانه در بسیاری از موارد، موزه‌ها صرفاً به مکان‌هایی برای نگهداری اشیا تبدیل شده‌اند، در حالی که مأموریت واقعی موزه، آگاهی‌بخشی و انتقال تجربه زیسته تاریخی است.

طبیعتاً حفاظت فیزیکی نخستین لایه مراقبت از آثار است؛ ما باید استانداردهایی چون کنترل دما، رطوبت، نور، امنیت فیزیکی و الکترونیکی را جدی بگیریم، با این حال، اگر فقط به این‌ها اکتفا کنیم، در حقیقت از قالب بی‌جان اشیا مراقبت کرده‌ایم، نه از روح آن‌ها.

بهرامی با انتقاد از برخی سیاست‌های انفعالی در موزه‌ها معتقد است: در بسیاری از موزه‌های ما، تعامل با مخاطب بسیار پایین است. هنوز موزه‌ها تبدیل به فضاهای زنده یادگیری نشده‌اند. اگر موزه‌ها نتوانند مردم را با ارزش‌های تاریخی آشتی دهند، حتی اگر کامل‌ترین سیستم‌های حفاظتی را داشته باشیم، فایده‌ای ندارد؛ چرا که مردم خود را مالک آن آثار نمی‌دانند.

ما نیازمند تدوین برنامه‌های آموزش عمومی در کنار حفاظت فیزیکی هستیم. باید کودکان و نوجوانان درک کنند چرا یک سکه‌ هزارساله یا یک کوزه سفال شکسته، ارزشمند است. این وظیفه موزه‌داران، معلمان، رسانه‌ها و حتی خانواده‌هاست.

این استاد دانشگاه با اشاره به تجربه کشورهای دیگر می‌گوید: در هلند و آلمان، دانش‌آموزان از دوران ابتدایی با موزه‌ها آشنا می‌شوند و مهارت تفسیر آثار تاریخی را یاد می‌گیرند. این نگاه موجب می‌شود خود مردم بزرگ‌ترین حامیان حفاظت از آثارشان باشند. در ایران هم این مسیر باید جدی گرفته شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha