۱۶ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۶
کد خبر: ۱۰۷۹۶۵۷

گزارش میدانی از پایانه مرزی دوغارون و خروج اتباع غیرقانونی افغانستانی

خداحافظی در نقطه صفر مرزی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس خراسان، حوالی ساعت ۱۰:۳۰ صبح است که وارد پایانه مرزی دوغارون می‌شویم. فضا پر از مردان و زنان منتظر زیر سایه‌بان‌ها، صدای کشیده شدن چمدان روی زمین و حرکت گاری‌های حمل وسایل اتباع است که صدای آن در تندبادی گرم گم می‌شود.

صدای بم مردی پشت بلندگو، جمعیت حاضر در محوطه پایانه را به زیر سایه‌بان‌هایی که دور تا دور محوطه با پارچه کرم رنگ و داربست ساخته شده و چند کولر در آن روشن است، دعوت می‌کند. همان صدا دوباره با لحنی هشدارگونه می‌گوید استفاده از گاری‌های حمل وسایل رایگان است. ازدحام جمعیت جلو دریچه‌های کانکس‌های سفیدرنگ در سمت چپ ورودی که روی یکی از آن‌ها نوشته شده: «پرداخت عوارض شهرداری» دقیقاً نقطه مقابل آرامش نسبی حضور زنان و کودکانی است که به انتظار روی بار و بنه‌شان زیر سایه‌بان‌ها نشسته‌اند و به نقطه مقابل خود؛ یعنی اتوبوس‌های زردرنگی که در حال سوار کردن مسافران هستند، چشم دوخته‌اند.
مرد میانسالی که تازه از جابه‌جا کردن کیف‌های بزرگ کمر راست کرده، با لهجه غلیظ می‌گوید: خودم متولد پغمان، یکی از روستاهای اطراف کابل هستم که به خاطر جنگ و ناامنی، حدود هشت سال پیش با خانواده به ایران آمدم و در تهران زندگی می‌کردیم. زمانی که به ایران آمدیم، دو فرزند یک و سه ساله داشتم و در این سال‌ها صاحب سه فرزند دیگر شدم. از رفتن ناراحت نیستم و می‌دانم در کشورم کاری نیست؛ اما خدا هم روزی‌رسان است و فقط یک نگرانی دارم و آن هم برای دخترانم است که در افغانستان اجازه تحصیل ندارند.
او که حالا نفسش کمی چاق‌تر شده، در پاسخ به این پرسش که در طول مسیر بازگشت بی‌احترامی دیده یا خیر، توضیح می‌دهد: همه جا خوب و بد هست؛ اما در برخوردها به ویژه از نیروهای نظامی هیچ بی‌احترامی ندیدیم. در هر صورت ما شرایط ایران را می‌فهمیم. فقط امیدواریم حکومت سرپرست، شرایط کار و آبادی کشورمان را فراهم کند.

عوارض یک‌میلیون تومانی
هوای گرم فکر آب برای خوردن را پس از پناه بردن به زیر یک سایه به سر آدم می‌اندازد و وجود کامیون یخچالدار سفید مستقر در سمت راست درب ورودی و آبسردکن‌هایی که در برخی نقاط محوطه هستند و پارچه‌ای که بزرگ روی آن نوشته شده محل شست‌وشو، خیال آدم را بیشتر راحت می‌کند که در آخرین لحظات حضور اتباع افغانستانی در ایران پس از یک میزبانی ۴۷ ساله، کسی لب تشنه نمی‌ماند.
در فضایی نزدیک به انتهای محوطه و در جایی که تابلو درمانگاه و یک آمبولانس به چشم می‌خورد، چند مرد روی زمین دور یک فهرست که در آن اسم می‌نویسند، چمباتمه زده‌اند. مردی تنومند که دستمالی دور گردن دارد و هر از گاهی عرق روی پیشانی خود را با آن پاک می‌کند، بالای سر آن‌ها ایستاده و در حال شمردن یک دسته اسکناس است. او در همان حال که مشغول شمردن است، با سر برای صحبت کردن اعلام آمادگی می‌کند و در پاسخ به این پرسش که چند سال است در ایران زندگی می‌کند، می‌گوید: حدود پنج سال است در کرج با مادرم و زن و سه فرزندم زندگی می‌کردم که به خاطر نداشتن مدارک باید به افغانستان برگردیم. همه کار در اینجا انجام داده‌ام؛ از کار بنایی تا باربری در بازار و کار در کشتارگاه. با سختی زیاد و کرایه کمرشکن به مرز رسیدیم و حالا هم باید برای خروج هر نفر یک‌میلیون تومان عوارض شهرداری پرداخت کنیم. چون حساب بانکی نداریم، باید پول نقد همراه داشته باشیم و من هم ۳ میلیون تومان بیشتر ندارم و بقیه‌اش را باید از دیگران قرض کنم و هزینه خروج را بپردازم. خوب بود پیش از رسیدن به مرز پول‌ها پرداخت می‌شد و با یک رسید به اینجا می‌آمدیم.

پول رهن خانه، اصلی‌ترین مشکل است
جوانی حدود سی ساله که شاهد گفت‌وگوی ما بود و اصلاً از لباس، قیافه و لهجه‌اش معلوم نمی‌شد تبعه است، ادامه حرف را دست می‌گیرد و بیان می‌کند: من در کرج برق‌کاری می‌کردم و همین فن را از استادکار ایرانی خودم یاد گرفتم. بعضی‌ ایرانی‌ها حتی از خانواده به من نزدیک‌تر بودند و کمکم کردند. حدود هفت سال در ایران بودم و خیلی تلاش کردم مدرک قانونی بگیرم؛ اما نشد و حالا که به کشورم بازمی‌گردم، دعا می‌کنم کار باشد تا بتوانم زندگی کنم و نیاز نباشد به کشور دیگری بروم.
او مشکل عمده خود و دیگران را نگرفتن پول‌های رهن خانه عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد: حدود ۳۰۰میلیون تومان پول رهنی که برای خانه داده بودم، دست صاحبخانه ماند. به ما می‌گویند شکایت کنید؛ اما وقتی داریم از ایران می‌رویم، این شکایت معنایی ندارد چون هم نمی‌توانیم پیگیری کنیم و هم خیلی زمان می‌برد تا به نتیجه برسد.
حق با پسر جوان بود. چند نفر دیگر از اتباعی که تا خروجشان زمانی نمانده بود، هم به همین مسئله اشاره کردند و نمی‌دانستند پس از این سرنوشت پولشان چه می‌شود. این پرسش در ذهنم می‌چرخد که با وجود حضور پررنگ اتباع افغانستانی در این سال‌ها، آیا شعب اختصاصی در دستگاه قضا وجود دارد که سریع‌تر به مسائل این افراد رسیدگی کند؟ آیا می‌شود تدابیری در این زمینه اندیشید تا پیش چشم همسایگان دیرینه بدنام نشویم؟
پر شدن اتوبوس‌های شرکت واحد و حرکت آن‌ها به نقطه صفر مرزی یک جریان ممتد است که ادامه دارد و چیزی که در این جریان پررنگ دیده می‌شود، چاره‌جویی برای رفع مشکلات اتباع غیرمجاز توسط ایرانی‌ها بود؛ از پاکبانی که سعی می‌کرد پلاستیک‌ها و آشغال‌های روی زمین را جمع کند تا سربازی که دست کودک سرگردان در محوطه را در دست مادرش می‌گذاشت. بضاعت شاید به ظاهر اندک دیده می‌شد؛ اما خروج و ساماندهی اتباع که بنا به آمار گاهی تا ۸۰۰ نفر در ساعت می‌رسید و فقط در دو روز ۳ و ۴ تیر ماه حدود ۴۰هزار نفر از مرز دوغارون خارج شدند، حتماً در این گرما و شرایط منطقه، کاری طاقت‌فرساست که نیاز به مدارای دوجانبه دارد.
از نزدیک مشاهده کردن اوضاع مرز و گفت‌وگوی بی‌واسطه با اتباعی که ۸۰ درصدشان خودخواسته برای خروج از ایران اقدام کرده‌اند، یکی از برنامه‌های سفر به دوغارون بود. معاون امنیتی و انتظامی استاندار خراسان رضوی که همراه ما بود، می‌گوید: ما دو ملت با مرز، فرهنگ و حتی دشمن مشترک هستیم و باید مراقب باشیم تا تبلیغات سوء رسانه‌های معاند خدشه‌ای به این ارتباط وارد نکند. حضور برخی اتباع در کشور ضروری و مؤثر است. تلاش می‌شود اتباعی که در بخش‌های صنعتی و خدماتی فعال هستند، اگرچه ورودشان ابتدا غیرقانونی بوده؛ اما شناسایی و با تأیید مدیران ارشد واحدهای تولیدی و خدماتی برای ساماندهی قانونی آنان اقدام شود.
امیرالله شمقدری می‌افزاید: بعضی‌ها نتوانسته‌اند پولی را که برای رهن خانه داده بودند، پس بگیرند. مجموعه‌های کنسولی و سفارت هستند که باید متکفل این موضوع شوند و آن را پیگیری کنند. البته ما تقاضا کرده‌ایم محدودیت زمانی مدتی تمدید شود و امیدواریم این اتفاق بیفتد.
منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha