علامه طهرانی از جمله علمایی بود که ضمن جایگاه علمی، در مراتب بالایی از سلوک معنوی و عرفانی نیز قرار داشت و برای تدوین معارف اسلامی تلاش وافری کرد.

از سیر و سلوک تا تبیین معارف اسلام / نگاهی به زندگی علامه طهرانی در سی‌امین سالگرد درگذشتش
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

هفدهم تیرماه، سی‌امین سالگرد درگذشت سید محمدحسین حسینی‌طهرانی است و به همین مناسبت نگاهی داریم به زندگی این عالم مدفون در حرم مطهر رضوی.

از نسل زین‌العابدین(ع)

سید محمدحسین سال ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد؛ در بیت مرحوم آیت‌الله سید محمدصادق حسینی طهرانی که از علمای برجسته تهران بود. نسبش به امامزاده سید محمدولی، از نوادگان امام سجاد(ع) می‌رسید که مزارش در درکه تهران است. از طریق مادری هم از نوادگان علامه مجلسی و ملامهدی نراقی محسوب می‌شد.

پدر در انتخاب مسیر، آزادش گذاشته بود. بنابراین دروس دبستان را که پشت سر گذاشت، وارد دبیرستان و بعد هنرستان صنعتی شد و رشته مکانیک را با موفقیتی چشمگیر به پایان رساند؛ تاجایی‌که پیشنهادهای مختلفی برای ادامه تحصیل یا کار در ایران و خارج از کشور به او داده شد. اما حالا در حیرت انتخاب آینده‌اش، بالاخره راه پدر را برگزید و طلبگی را اختیار کرد.

شیفته علامه

در سفری به مشهدمقدس معمم شد و برای ادامه تحصیل به قم رفت تا مسیر علمی‌اش را در محضر اساتید حوزه علمیه آن شهر طی کند. بزرگانی نظیر حضرات آیات سدهی، بهاءالدینی، داماد، حجت و بروجردی. اما از همان ابتدای تحصیل در زمره نخستین شاگردان علامه طباطبایی هم درآمد تا از تربیت فلسفی و سلوکی او نیز استفاده کند. آن‌قدر شیفته علامه بود که حجره‌اش در مدرسه حجتیه را رها و در نزدیکی استادش خانه‌ای اجاره کرد تا بتواند بیشتر با او در ارتباط باشد.

پس از هفت سال تلاش علمی در قم، به اجتهاد رسیده بود؛ دورانی که به گفته خودش علاوه بر شرکت در دروس، در شبانه‌روز ١٠ساعت تمام هم مطالعه می‌کرد. ولی برای استفاده از محضر علمای نجف راهی آستان امیرالمؤمنین علی(ع) شد. با عزیمت به نجف اشرف، حدود هفت سال از محضر علمای بزرگی مثل حضرات آیات شیخ حسین حلی، خویی و شاهرودی بهره برد.

مجتهد طهرانی در دکان آهنگر

سید محمدحسین طهرانی در همین دوران به توصیه استادش علامه طباطبایی با شاگردان عارف بزرگ سیدعلی قاضی ارتباط گرفت تا مراودات سلوکی و عرفانی‌اش را نیز تداوم بخشد. ارتباطی که به آشنایی با سیدهاشم حداد منجر شد؛ عارفی در قامت یک آهنگر و نعل‌ساز که ۲۸ سال تمام مجتهد طهرانی را ملازم خود کرد تا در مسیر سیروسلوک عرفانی همراهی‌اش کند.

سال ۱۳۳۷ مجتهد سی‌وسه‌ساله طهرانی که تحصیلاتش را به پایان رسانده و به درجات بالایی در علوم عقلی و نقلی رسیده بود، به اشاره استادش عازم ایران شد تا به ادای تکلیف بپردازد. پس به تهران بازگشت و در مسجدی در خیابان سعدی درِ باب نشر احکام و ارشاد مردم و تعمیق ارتباط جامعه با قرآن و عترت را باز کرد. مسجدی که در سال‌های سرد و سیاه طاغوت، پرفروغ‌ و پویا بود.

در سنگر مبارزه

از بدو بازگشت به ایران و استقرار در سنگر تبلیغ، اساسی‌ترین وظیفه مسلمین را تشکیل حکومت اسلام می‌دانست و برای تحقق آن به همفکری با سایر علما می‌پرداخت.

با رحلت آیت‌الله بروجردی و تحرکات اسلام‌ستیزانه حکومت پهلوی و قیام مردم به زعامت امام خمینی(ره) ارتباطی مستحکم با امام برقرار کرد و ضمن جذب یاران مطمئن و متعهد برای فداکاری در مسیر نهضت در مواقع حساس نیز ایفای نقش می‌کرد. نامش در میان علمای صادرکننده اعلامیه علیه حکومت پهلوی در تاریخ دوم آبان ۱۳۴۱ به چشم می‌خورد.

با دستگیری امام(ره) در خرداد ۱۳۴۲ و انتقال ایشان به زندان قصر، زمزمه‌هایی مبنی بر اعدام امام به گوش می‌رسید. آیت‌الله طهرانی مجلسی را در منزل پدرهمسرش در تهران برگزار کرد و علمای بزرگ شهرها نظیر آیت‌الله میلانی، محمدعلی همدانی، بهاءالدین محلاتی، سیدعبدالحسین دستغیب و... را از شهرهای مختلف فراخواند تا با اعلام مرجعیت امام خمینی(ره) خطر اعدام را از رهبری نهضت دور کنند.

پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و گسترش مبارزات، نفوذ و رخنه افراد و گروهک‌ها در صف مبارزات به مسئله مهمی تبدیل شده بود. امام برای جلوگیری از این مسئله، افرادی را مشخص کرد تا افراد از طریق آن‌ها به صفوف مبارزه وارد شوند که مسئولیتش با علامه طهرانی بود.

او بعدها آیت‌الله میلانی را متقاعد کرد حکم تکفیر و ترور شاه را امضا کند و سپس سرلشکر قرنی را برای این کار آماده کرد؛ اما به موفقیت منجر نشد.

استمرار انقلاب

پس از پیروزی انقلاب، استمرار فعالیت‌های سیاسی و انقلابی را در شکل‌گیری قانون اساسی پیگیری کرد و با تدوین و نشر نامه‌ای خطاب به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، نظراتش را درباره اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی بر مبنای حاکمیت اسلام و محوریت ولایت‌فقیه منتشر و برای تصویب آن در مجلس خبرگان قانون اساسی تلاش کرد.

در ادامه نیز با هدف تحقق آرمان‌های حکومت اسلام و حل مشکلات آینده نظام، نظرات و پیشنهادهایی را در ملاقات‌هایی که با امام داشت مطرح می‌کرد و نظرات و طرح‌های تفصیلی را در قالب ۲۰ پیشنهاد مهم به شهید مطهری که از دوستان قدیمی‌اش بود ارائه داد.

آیت‌الله طهرانی در سال‌های پس از انقلاب به امر استادش به مشهدمقدس هجرت کرد و تا آخر عمر در جوار آستان علی‌بن موسی‌الرضا(ع) به تألیف دوره علوم و معارف اسلام و تربیت شاگردان پرداخت.

علوم و معارف اسلام

علامه طهرانی پس از مراجعت از نجف اشرف، حدود ۲۲ سال در تهران و ۱۶ سال در مشهد مقدس در کنار فعالیت‌های تبلیغی و تربیتی، تا پایان عمر به تألیف و تصنیف دوره «علوم و معارف اسلام» پرداخت. آثار و تألیفات علامه به بیش از ۴۰ عنوان و حدود ۷۵ جلد می‌رسد. آثاری که اغلب در زمینه تبیین اصول دین نوشته شده و بیش از ۲۰ جلد از کتاب‌هایش با سه عنوان الله‌شناسی، امام‌شناسی و معادشناسی منتشر شده است. همچنین کتاب‌هایی مانند ولایت‌فقیه در حکومت اسلام، وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام‌ و... را در تبیین مسائل سیاسی اسلام به نگارش درآورده است.

او به مسائل روز نیز توجه خاصی داشت و آثاری با نگاه انتقادی به رشته تحریر درآورد. نامه نقد و اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی، نگرشی بر مقاله قبض و بسط تئوریک شریعت از دکتر سروش‌ و نگارش رساله نکاحیه با عنوان «کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین» در نقد سیاست‌های کنترل جمعیت از آن جمله است.

افکار علامه طهرانی

در مکتب علامه طهرانی فقط بر مسئله توحید و لقای خدا و فنا در ذات او باید جهت‌گیری کرد و خبری از سایر کرامات و امور خارق‌العاده و عجیب نیست.

حقیقت دین و شریعت را ولایت اولیای الهی و حضرات معصومین(ع) می‌دانست و شریعت بدون ولایت را پوسته خالی از مغز و محتوا برمی‌شمرد.

معتقد بود تنها راه وصول به کمال انسانی و تحقق هدف خلقت، یعنی معرفت پروردگار، تربیت و تزکیه سلوکی تحت نظر و اشراف استاد کامل است و شاگردانش را به وصول به عالی‌ترین رتبه از کمال دعوت می‌کرد: من برای رفقای خودم به کمتر از مقام و مرتبت سلمان فارسی قناعت نمی‌کنم!

درزمینه جریان‌های اجتماعی دقت و موشکافی زیادی داشت؛ از جمله حساسیت به پدیده عربی‌زدایی از فرهنگ فارسی و فراموش شدن تاریخ هجری قمری و کمرنگ شدن اعیاد اسلامی.

آرامش ابدی در صحن انقلاب

در آخرین روزهای حیاتش به فرزندش گفت لازم نیست به دوستان و آشنایان در شهرهای دور اطلاع دهید و آنان را به زحمت بیندازید، همین چند نفری که هستید، جنازه را برمی‌دارید و با خوشی تشییع کرده و ما را به سرای آخرت بدرقه می‌کنید. مبادا کسی اظهار ناراحتی و گریه کند! شما نمی‌دانید که من به چه منزل و جایگاهی رهسپار می‌شوم!

علامه طهرانی شنبه ٩ صفر ۱۴۱۶، مصادف با ۱۷ تیر ۱۳۷۴ در مشهد بدرود حیات گفت و پیکرش پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به امامت آیت‌الله بهجت(ره) در جنوب‌شرقی صحن انقلاب آرام گرفت.

رهبر معظم انقلاب در پیامی نوشتند: «خبر رحلت عالم عامل ربانی و سالک مجاهد روحانی، آیت‌الله حاج سیدمحمدحسین حسینی‌طهرانی را با اندوه و افسوس بسیار دریافت کردم و عمیقاً متأسف و مصیبت‌زده شدم. ایشان ازجمله فرزانگان معدودی بودند که مراتب برجسته علمی را با درجات والای معنویت و سلوک توأماً دارا بودند و در کنار فقاهت فنی و اجتهادی، به فقه‌الله الأکبر نیز که از مقوله شهود و محصول تجربه حسی و مجاهدت معنوی است نائل گشته بودند...».

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha