مهاجرت‌ها و بست‌نشینی‌های علمای تهران در جریان انقلاب مشروطیت، از جمله اثرگذارترین وقایع نهضت مشروطه و زمینه‌ساز پیروزی مشروطه‌خواهی در ایران بود.

مبارزه در قامت مهاجرت
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

این مهاجرت‌ها که شامل سفر به شهرهای ری و قم و بست‌نشینی علما و مردم در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و حرم حضرت معصومه(س) می‌شد، به ‌ترتیب به مهاجرت صغری و کبری معروف شد و مقدمه تسلیم حکومت قاجار در برابر اراده مردم و روحانیت بود. بیست و چهارم تیر ماه، سالروز هجرت علمای تهران به قم و تحصن در حرم حضرت معصومه(س) در اعتراض به تأسیس نشدن عدالتخانه بود که به مهاجرت کبری مشهور شد و به مشروطیت انجامید.

زمینه‌های مشروطه‌خواهی

شکست‌های پیاپی و از دست رفتن ایالات ایران در دوران حکومت قاجار، موجی از سرخوردگی ایجاد کرده بود که در کنار پیشرفت کشورهای کوچکی نظیر ژاپن با ساختار سیاسی مشروطه که توانسته بود در جنگ با امپراتوری روسیه نیز به پیروزی برسد، امید به تغییر را زنده نگه می‌داشت. از سوی دیگر اعطای امتیازات فراوان به دولت‌های استعماری برای تأمین مخارج دربار، نارضایتی بیشتر مردم را در پی داشت. امتیازاتی که بخشی از عایدات محصولات و کسب ‌و کارهای مردم و منابع ملی را در اختیار شرکت‌های استعماری قرار می‌داد. نهضت تحریم تنباکو واکنش مردم و علما در برابر یکی از این امتیازات گسترده بود که با موفقیت همراه شد و نشان داد مقابله با این روند امکان‌پذیر است.
در همان دوران تنباکو، حوادث دیگری نیز در کشور اتفاق افتاد که بعضاً با مبارزه مردم به نتیجه ‌رسید. از جمله برخورد حاکم کرمان با تنی چند از علمای شهر که موجب اعتراض شدید مردم در کرمان و سراسر کشور و در نهایت به عزل شاهزاده حاکم کرمان منجر شد.

اهانت به روحانیت و جرقه نهضت مشروطه

اما بسیاری از محققان، ماجرای موسیو نوز را کلید اصلی حرکت مشروطه می‌شمارند. ماجرایی که به مهاجرت صغری و حرکت ادامه‌دار علما و مردم انجامید.
موسیو نوز تبعه بلژیک که به وزارت گمرکات ایران رسیده بود در حرکتی توهین‌آمیز لباس روحانیت بر تن می‌کند و قلیان بر لب در مقابل دوربین عکاسی می‌نشیند تا به گمان خودش نهضت تنباکو و علمای شیعه را به تمسخر بگیرد. انتشار تصاویر نوز، خشم عمومی را برانگیخت و اعتراض‌های گسترده‌ مردمی را در پی داشت که خواستار برکناری او بودند. اعتراض‌های مردم موفقیت‌آمیز بود و موسیو نوز برکنار شد؛ ولی دربار و حکومت از روند حرکت‌های مردم و روحانیت خشنود نبود و به ‌دنبال راهی برای سرکوب و زهرچشم از مردم بود و بازار که پشتوانه حرکت‌های مردمی به ‌شمار می‌آمد برای این منظور انتخاب شد.
در آن روزها قیمت قند و شکر وارداتی به دلیل برخی تحولات سیاسی و نظامی در جهان افزایش یافته بود. حاکم مستبد تهران با دستاویز قرار دادن این موضوع، فرصت را غنیمت شمرد و چند تن از بازرگانان از جمله دو نفر از بازاریان سالخورده و موجه را جلو چشم مردم به جرم گران‌فروشی به فلک بست. او حتی بدون دلیل، پسر یکی از تاجران را نیز به ‌جای پدر به فلک بست تا ناعادلانه بودن برخورد آن حکومت برای مردم ثابت شود.
این در حالی بود که بازرگانان خود به افرایش بی‌حساب قیمت‌ها به دلیل تعرفه‌های جدید گمرکی موسیو نوز معترض بوده و در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تحصن کرده بودند. حرکت ظالمانه علاءالدوله خشم انباشته مردم را که همچون آتشی زیر خاکستر بود، دوباره شعله‌ور کرد. بازار تهران قلب تپنده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شهر بود و این اقدام حکومت توسط مردم و علما تحمل نشد. نتیجه این واقعه تحصن مردم و روحانیون تهران در مسجدشاه بود تا جبران توهین وارد شده به تجار را از صدراعظم بخواهند، اما این تجمع با دخالت مأموران حکومتی و تبانی امام‌جمعه شهر به‌ هم می‌ریزد و متحصنان را پراکنده می‌کنند.

مهاجرت صغری

مردم به رهبری سیدمحمد طباطبایی و سیدعبداالله بهبهانی کوتاه نیامدند و این ‌بار به نشانه اعتراض، تهران را به مقصد ری ترک کرده و در حرم عبدالعظیم حسنی(ع) تحصن کردند. آن‌ها از شاه خواستند بی‌حرمتی و ظلم به بازاریان را با عزل حاکم تهران و تأسیس عدالتخانه جبران کند.
متحصنان مهم‌ترین خواسته‌های خود را مکتوب کردند: «تأسیس عدالتخانه در همه جای ایران برای جلوگیری از ستمگری‌های حکام، اجرای قوانین اسلام درباره تمام مردم به ‌طور یکسان، برداشتن علاءالدوله از حکمرانی تهران و...».
تحصن علما نتیجه داد و شاه قاجار مجبور به پذیرش خواسته علما شد. علاءالدوله عزل شد، اما تأسیس عدالتخانه به بهانه روند اجرایی به فراموشی سپرده شد. علما که با پاسخ مثبت شاه به تهران برگشته بودند، با کارشکنی عین‌الدوله، صدراعظم مظفرالدین‌شاه در تأسیس عدالتخانه مواجه شدند. سختگیری‌ها هم بیشتر شده بود و حتی در تهران حکومت نظامی شبانه اعلام می‌شد. سخنرانی‌ها و اعتراض‌های علما دوباره شروع شد که این ‌بار به دستگیری شیخ محمد واعظ یکی از علمای تهران انجامید. دستگیری او موج دیگری از اعتراض‌های مردمی را شکل داد و در آن، یکی از طلبه‌های تهران با تیر مستقیم عوامل حکومت به شهادت رسید.
با این اتفاق بار دیگر اعتراض‌ها شعله‌ورتر شد و این ‌بار علمای تهران به رهبری سیدمحمد طباطبایی و سیدعبدالله بهبهانی در مسجد جامع تحصن کردند. این تحصن با برخورد عوامل حکومت روبه‌رو شد تا همه ‌چیز برای مهاجرت کبرای علما به قم مهیا شود.

مهاجرت کبری

مهاجرت کبری را می‌توان نقطه نهایی تحقق انقلاب مشروطه دانست که نطفه اولیه آن در اقدام عملی، با مهاجرت صغری شکل گرفته بود.
بیست و چهارم تیر ماه ۱۲۸۵ مصادف با ۲۵ جمادی‌الاول ۱۳۲۴ق، آیات عظام سیدمحمد طباطبایی و سیدعبداللّه بهبهانی در رأس یک گروه هزار نفری از مردم تهران از ابن‌بابویه به سوی قم به راه افتادند و در حرم حضرت معصومه(س) بست نشستند که به مهاجرت کبری معروف شد.
شیخ فضل‌الله نوری هم که جمعیت فراوانی از مردم را همراه کرده بود روز بعد به این حرکت پیوست تا موجی از یک قیام در سراسر کشور ایجاد شود. علمای بزرگ آن دوره نظیر آقانجفی اصفهانی و آخوند زنجانی از روحانیون مشهور به این تحصن پیوستند و روحانیون سایر شهرها با ارسال پیام‌هایی با متحصنان قم همراهی کردند.
دو روز پس از مهاجرت علمای تهران به قم، برخی مردم و اصناف بازار تهران نیز در باغ سفارت انگلستان تحصن کردند. طی این حرکت، شمار متحصنان روز به روز افزایش یافت و به چندین هزار نفر رسید. عین‌الدوله با مشاهده این وضعیت، وحشت‌زده درصدد برآورده کردن وعده‌های دربار و تأسیس عدالتخانه برآمد. اما حالا دیگر مبارزان به این حد راضی نبودند و علاوه بر تأسیس عدالتخانه، خواسته‌های دیگری مثل افتتاح مجلس شورای ملی را نیز مطرح می‌کردند: «عین‌الدوله از صدارت برکنار شود، حکومت مشروطه اعلام شود، علما با احترام از قم به تهران بازگردانده شوند، احدی به بهانه تحصن مجازات نشود، دارالشوری تأسیس شود، عدالتخانه با حضور طبقه علما، تجار و سایر اصناف برای رسیدگی در مرافعات افتتاح شود و...».
تنها ۱۱روز پس از مهاجرت کبرای علما و به دنبال تحصن، بروز ناآرامی در بسیاری از شهرها و حتی پیوستن سربازان به متحصنان، مظفرالدین شاه که بنیان سلطنت خود را متزلزل می‌دید، با برکناری عین‌الدوله فرمان مشروطیت را امضا کرد.
صدور فرمان و دستخط مختصر شاه، علما و مردم را راضی نکرد. شاه ناچار شد سه روز بعد هم فرمان تفصیلی دیگری صادر کند و به دنبال آن عضدالملک که از بزرگان قاجار بود را به دیدار علما در قم بفرستد تا با استمالت از علما آن‌ها را به تهران بازگرداند. علما در نهایت یک ماه بعد با اطمینان از اجرای شروط و در میان استقبال مردم به تهران بازگشتند.

مشروطیت و نقش علمای شیعه

مهاجرت کبری را می‌توان نقطه نهایی برای تحقق انقلاب مشروطه دانست که نطفه اولیه در مهاجرت صغری شکل گرفته بود و حلقه مؤثری از مبارزه مردم و روحانیت در مقابله با استبداد پادشاهان ایرانی را تشکیل داد. این مهاجرت مقدمه تسلیم حکومت قاجار در برابر اراده مردم و رهبری روحانیت بود و نقش تعیین‌کننده علمای شیعه در شکل دادن به تحولات تاریخ معاصر ایران را تثبیت کرد. در جریان این مهاجرت‌ها بود که اتحاد مردم و روحانیون شکل گرفت و پافشاری علما بر حقوق مردم، به تحقق مشروطیت کمک کرد. تا جایی ‌که کسروی نیز اذعان می‌کند: «آنچه مشروطه را نگه ‌داشت، پافشاری‌های مردانه دو سید بهبهانی و طباطبایی در کنار ‌آخوند خراسانی و شیخ مازندرانی بود. اینان‌ با فشارهایی که دیدند و زیان‌هایی که کشیدند، ‌از پشتیبانی مجلس و مشروطه باز نایستادند و آن را نگه داشتند».
گرچه باز شدن پای انگلستان به ماجرای مشروطه در اثر رقابت با روسیه به ورود نگرش‌های غربی و انحراف در فرجام مشروطه انجامید، اما برگ‌های مهمی از تاریخ معاصر ایران را ورق زد که صف‌بندی نیروهای اجتماعی به ویژه نقش روحانیت را در سامان‌یابی ایران جدید به تصویر کشید.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha