همزمان که وجود بسیاری نشانهها بر همراهی دولت الهام علیاف در تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان صحه میگذارد، سفر ابومحمد الجولانی، رئیس رژیم حاکم بر سوریه به جمهوری آذربایجان نیز موضوع قابل توجهی است. در کنار این مسائل ادعای تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه درباره کریدور موهوم زنگزور، از پیچیده بودن معادلات و ضرورت آمادگی تهران برای مواجهه با هر گونه تحرک خصمانه و سناریو خطرناک در این حوزه حکایت دارد.
بر اساس اعلام مقام آمریکایی، ایالات متحده قصد دارد مدیریت این کریدور جعلی و ادعایی را بر عهده بگیرد! در حالی که مقامات ارمنستان در واکنش تأکید کردهاند کنترل سرزمینی خود را به هیچ طرف سومی واگذار نخواهند کرد، به اعتقاد کارشناسان تحرکات پشت پرده باکو و آنکارا و حمایت آنها از ایده مطرح شده ممکن است به قیمت به خطر افتادن جایگاه ایران در قفقاز تمام شود. از این رو جمهوری اسلامی در این مقطع نیازمند انجام واکنشی سریع، قاطع و مؤثر در این راستاست تا از تهدیدهای موجود جلوگیری و منافع ژئوپلیتیک خود را حفظ کند.
ضرورت واکنش صریح، قاطع و از موضع اقتدار
در همین راستا؛ دکتر حمید حکیم، کارشناس مسائل اوراسیا در گفتوگو با قدس با اشاره به تحولات نگرانکننده در منطقه قفقاز جنوبی و طراحی پشت پرده غرب با مطرح کردن طرح جعلی کریدور زنگزور، تأکید کرد: این تحرکات با نظارت آمریکا و همراهی رژیم صهیونیستی و ترکیه در حال اجراست و در صورت مماشات ایران، میتواند پیامدهای جدی برای امنیت ملی کشور در آینده نزدیک به دنبال داشته باشد. تجربه ثابت کرده است وقتی ایران دیپلماسی و میدان را همزمان به کار گرفت، دست برتر را پیدا و طرف مقابل عقبنشینی کرد بنابراین باید با صراحت، قاطعیت و از موضع اقتدار نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و موضوع مقابله با دسیسههای طراحی شده دشمن در شمال غربی در اولویت فوری دستگاه سیاست خارجی قرار گیرد. وی با گریزی به رفتارهای مشابه قبلی جمهوری آذربایجان علیه ایران، تصریح کرد: زمانی که باکو کامیونهای ایرانی را متوقف میکرد و از آنها عوارض میگرفت، ایران بلافاصله مسیر جایگزین تعریف کرد و با قدرت وارد عمل شد. همان زمان بود که شاهد بودیم باکو به سرعت عقب نشست؛ این یعنی دیپلماسی اگر با اقدام عملی همراه باشد، کارآمد و بازدارنده خواهد بود.
این استاد دانشگاه با اشاره به سابقه طرح کریدور زنگزور گفت: این ایده ابتدا توسط آمریکاییها و دولتهای غربی مطرح شد، زمانی که منطقه قرهباغ در دست ارمنستان بود. این در شرایطی بود که در دو دهه اخیر، جمهوری آذربایجان بدون هیچ مشکلی از طریق خاک ایران به نخجوان دسترسی داشته و ایران تسهیلات کامل را فراهم کرده بود؛ بنابراین طرح زنگزور نه نیاز منطقهای است و نه منطق اقتصادی دارد، بلکه زاییده تفکر ژئوپلیتیکی غرب و ترکیه است که باکو، اسرائیل و ناتو همسو با آن عمل میکنند. حکیم با اشاره به پیامدهای اجرای کریدور زنگزور، معتقد است: برای ارمنستان از دست رفتن این مرز کوتاه عملاً حاکمیت ملی ارمنستان را مخدوش میکند و مسیر تنفسی آن را به سوی جهان میبندد. برای روسیه نیز اجرای این طرح فاصله ژئوپلیتیکی با ایران ایجاد میکند و عملاً منطقهای را که به عنوان حیاط خلوت روسیه شناخته میشود، در اختیار ناتو و بازیگران غربی قرار میدهد. برای ما نیز این کریدور با حمایت صهیونیستها، ترکها و ناتو، از نخجوان آغاز شده و تا دریای خزر ادامه مییابد و مثل یک کمربند محاصرهای، شمال غرب کشور را در بر میگیرد. این نقشه در راستای همان دکترین محاصره ایران است که آمریکاییها از دهه ۹۰ دنبال کردهاند. از این رو
جمهوری اسلامی ایران باید از ظرفیتهای دیپلماسی، میدان و اهرمهای اقتصادی و منطقهای برای مقابله با این پروژه بهره بگیرد. امروز وقت مماشات نیست؛ طرح جعلی زنگزور، اسم رمزی برای حذف ایران از قفقاز و قطع دسترسی تهران به حوزه نفوذ تاریخیاش در شمال غرب است. با این سناریو نباید به سادگی کنار آمد.
پروژهای برای نظم جدید در قفقاز با محوریت ناتو
در همین زمینه دکتر بهادر نوکنده، کارشناس مسائل استراتژیک نیز در گفتوگو با قدس با اشاره به ادعای تازه سفیر آمریکا درباره جغرافیای هممرز ایران آن هم در کشوری مانند ترکیه ـ که خود نقش محوری در تحولات قفقاز جنوبی دارد ـ آن را نوعی مهندسی ژئوپلیتیکی دانست و تصریح کرد: آمریکا با این طرح، اهداف چندجانبهای را دنبال میکند؛ ایزولهسازی ژئوپلیتیکی ایران با بستن مسیر زمینی به ارمنستان و از آن طریق به روسیه و اوراسیا، پشتیبانی از محور ترکیه ـ باکو ـ تلآویو و فراهمسازی چتر بینالمللی برای تحرکات این محور از طریق نظارت بر کریدور ادعایی و موازنهسازی با روسیه در قفقاز جنوبی، به ویژه پس از کاهش نفوذ مسکو در پی جنگ اوکراین.
این استاد دانشگاه با اشاره به ماهیت ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی اظهار کرد: در ظاهر، این طرح ممکن است یک اقدام دیپلماتیک بیطرف جلوه کند، اما در باطن، پروژهای راهبردی برای شکلدهی به نظم امنیتی جدید در قفقاز با محوریت ناتو و رژیم صهیونیستی است. این نه فقط امنیت ملی ایران، بلکه مرزهای منطقه را هدف گرفته است. نوکنده در این زمینه هشدار داد: ما اکنون با یک ائتلاف نوین و ضدایرانی متشکل از باکو، آنکارا، تلآویو و با پشتیبانی آشکار واشنگتن مواجهایم. این ائتلاف نهفقط در حال مهندسی ژئوپلیتیک منطقه است، بلکه بهدنبال اجرای یک جنگ ترکیبی علیه ایران است؛ جنگی که در آن از دیپلماسی، ترانزیت، امنیت، انرژی و حتی رسانه به عنوان ابزار استفاده میشود. ایران نباید درگیر توزیع ناعادلانه توجه استراتژیک شود. به بیان دیگر، نباید آن قدر بر تحولات خلیج فارس و شام متمرکز شویم که از جبهه نوظهور شمالغربی غافل بمانیم. یکی از روشهای دشمنان منطقهای ایران، دقیقاً همین تکنیک انحراف تمرکز است.
وی برای مقابله با این وضعیت، یک دیپلماسی چندلایه و بازدارنده پیشنهاد داد که شامل سه مؤلفه اصلی است به طوری که بلوک ژئوپلیتیکی متقابل با محوریت ارمنستان، روسیه و حتی گرجستان فعال شود. همچنین ایران باید بازیگری فعال و تعیینکننده در نقشه امنیتی قفقاز باشد، نه صرفاً یک ناظر تحولات. در این راستا ایران باید افکار عمومی منطقه را نسبت به پروژه اسرائیلسازی در جمهوری آذربایجان آگاه کند و بازدارندگی میدانی هوشمند با ابزار نظامی مثل برگزاری مانورهای نظامی در مرزهای شمالغربی با پیام سیاسی صریح که ایران اجازه تغییر ژئوپلیتیک منطقه بهنفع دشمنانش را نخواهد داد برای اعلام این موضع حیاتی است. این کارشناس مسائل منطقه همچنین تشکیل کمیته ویژهای در دستگاه سیاست خارجی برای پایش لحظه به لحظه تحولات قفقاز را ضروری دانست و گفت: اگر ایران با رویکردی واقعگرایانه، هوشمند و چندسطحی وارد میدان شود، میتواند تهدیدها را مهار و جایگاه منطقهایاش را بازتعریف کند. اما اگر غفلت شود، تجربه سوریه و لبنان شاید در آینده در مرزهای شمالغربی کشور تکرار شود.
نظر شما