شرایط آب و هوایی استان مازندران، بهرهمندی از مجتمعهای آبدرمانی در سرعین، تنوع گیاهان دارویی در آذربایجان غربی، گلفشان مواد معدنی در چابهار، شرایط خاص زمینشناسی در دامنههای البرز و آبهای معدنی با خواص مختلف درمانی از جمله ظرفیتهایی است که در صورت اقتصادیسازی در حوزه طب ایرانی میتواند سهم بزرگی در اکوتوریسم ایفا کند.
بسیاری از گردشگران خارجی که در قالب گردشگر حوزه سلامت پا به ایران میگذارند بدون شک از این ظرفیتهای درمانی برای بهبود و درمان بیماریهایی نظیر دردهای مفاصل و ستون فقرات و بیماریهای عصبی بهره بردهاند اما متأسفانه به دلیل نبود برندسازی و سرمایهگذاری در حوزه طب اسلامی این ظرفیتها خروجی چشمگیری نداشته است.
جغرافیای کشور ما از مناطق بسیار سردسیر تا مناطق بسیار گرم تشکیل شده است، به طوری که از ۱۳ اقلیمی که در دنیا وجود دارد ۱۱ اقلیم آن در ایران است و این تنوع آب و هوایی انواع مختلف منابع و گیاهان را به ارمغان آورده و موجب شده است از ظرفیت بسیار خوبی در حوزههای مختلف به ویژه گیاهان دارویی، آبدرمانی و دیگر حوزههای طب مکمل برخوردار شویم.
گردﺷﮕﺮی ﺳﻼﻣﺖ و ﺗﻮرﯾﺴﻢ درﻣﺎﻧﯽ ﯾﮑﯽ از حوزههایی اﺳﺖ ﮐﻪ میتواند ﻧﻘش مؤثری در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی و ارزآوری برای کشور ایفا کند؛ به طوری که پس از صنعت نفت و خودروسازی، به عنوان سومین صنعت بزرگ جهان تأثیر بسزایی بر درآمدهای ارزی کشورها دارد و در آیندهای نه چندان دور به صنعت نخست جهان تبدیل خواهد شد.
کشور ما نیز با توجه به پیشینه ۳هزار ساله در طب ایرانی ظرفیتهای خوبی در جذب گردشگر سلامت در حوزه طب مکمل یا تلفیقی دارد، اما آیا تاکنون توانسته در جذب گردشگر سلامت در حوزه طب ایرانی و مکمل توفیق یابد؟
ضرورت برندسازی طب ایرانی
رئیس دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی ایران در پاسخ به این پرسش به ما میگوید: این حوزه در کشور ما دارای چند قابلیت منحصر به فرد است که میتواند علاوه بر پیشگیری از بیماریها، بهعنوان یک طب مکمل در کنار طب رایج در درمان بسیاری از بیماریها کمککننده باشد.
امیرحسین جمشیدی با اشاره به اینکه در ایران ۸هزار و ۵۰۰ نوع گیاه داریم که این عدد ۵/۲برابر گیاهان کل قاره اروپاست و از این تعداد گونه گیاه بیش از هزار و ۲۰۰ گونه، گیاه دارویی است، میافزاید: در دنیا یک طب به عنوان طب رایج است که پروتکلهای آن در همه کشورها یکسان است و راهنماهای جهانی دارد و آموزش علوم پزشکی ما در ایران نیز بر مبنای طب رایج است، اما مکاتب طب مکمل که در کنار طب رایج استفاده میشود بسیار متنوع - بیش از ۲۰۰ نوع- است که از این میان میتوان به مکاتبی همچون طب سوزنی، هومیوپاتی یا مشابهدرمانی، آروماتراپی یا رایحهدرمانی، استئوپاتی یا استخوان درمانی و رفلکسولوژی یا طب بازتابی اشاره کرد، ضمن آنکه یکی از مکتبهای بسیار معتبر طب مکمل؛ طب سنتی ایرانی است که علاوه بر ساختار مشخص، جزو مکاتب بسیار قوی با منابع معتبر و پیشینه تاریخی بیش از ۳هزار سال است، با این حال این طب مکمل برندسازی نشده و آن گونه که باید به دنیا معرفی نشده به همین دلیل تاکنون توفیق چندانی در جذب گردشگر سلامت ویژه طب سنتی ایرانی نداشتهایم.
ارائه خدمات تضمینی به بیماران
رئیس دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به اینکه از سال ۱۳۸۶ آموزش آکادمیک طب ایرانی در دانشگاههای کشور ارائه میشود، ادامه میدهد: در سالهای اخیر سازمان جهانی بهداشت طب تلفیقی را در دستور کار قرار داده و به تبع آن وزارت بهداشت نیز بر این موضوع صحه گذاشته است؛ به این معنا که باید در دستورالعملهای درمانی در کنار طب رایج، طب سنتی و مکمل نیز قرار گیرد، چراکه نتایج تحقیقات سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد استفاده از طب تلفیقی علاوه بر تضمین سلامت بیمار، موجب کاهش هزینههای درمان نیز میشود.
دکتر جمشیدی با اشاره به چالشهای جذب گردشگر سلامت در حوزه طب ایرانی و مکمل، میگوید: ما به طور پراکنده از این ظرفیتهای درمانی کشور در حوزه جذب گردشگر سلامت استفاده میکنیم اما جذب گردشگر سلامت موضوعی چندوجهی است؛ به عنوان نمونه ما باید شناخت نسبی درباره رفتارهای اجتماعی گردشگران سلامت داشته باشیم زیرا افرادی که برای درمان به کشور ما میآیند نیازمند آسایش هم هستند و ممکن است بیمار همراه یا همراهانی داشته باشد که آنها تمایل دارند در کنار درمان به گردش و زیارت هم بپردازند.
وی با بیان اینکه صنعت گردشگری سلامت یک کار حرفهای درون سیستمی است که باید قواعد شفاف و دقیقی داشته باشد و ضرورت دارد همه تسهیلگران و واسطهگران از نظام گردشگری سلامت منشعب شده باشند تا بهصورت تضمینی بتوانند به بیماران خدمت ارائه کنند، میافزاید: بسیاری از اقدامها نیازمند همکاری چندوجهی است؛ چراکه گردشگری سلامت زنجیرهای با حلقههای متفاوت است که باید همه با هم همکاری داشته باشند تا خدماتی نظاممند و تضمینی به گردشگران سلامت ارائه شود.
اقلیم متنوع، گیاهان دارویی و آبهای معدنی
رئیس انجمن خدمات بینالمللی سلامت ایران نیز به ما میگوید: در واقع طب ایرانی و طب کلاسیک مکمل یکدیگر هستند و نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا دانست. متأسفانه برخی از افراد تصور میکنند صرفاً با طب ایرانی یا صرفاً با طب کلاسیک میتوان نسبت به درمان بیماران موفق بود، در حالی که اطبای حاذق ما همچون ابنسینا هم حکیم و هم طبیب بودند و اکنون نیز به همین ترتیب باید باشد و استفاده از این طب ایرانی در جذب گردشگر سلامت جایگاه ویژهای خواهد داشت و خیلی از کشورها به خصوص آنهایی که با فرهنگ و آداب مملکت ما ارتباط دارند میتوانند از این خدمات بهرهمند شوند.
محمد جهانگیری میافزاید: در پاسخ به این پرسش شما که آیا طب ایرانی یا مکمل برای گردشگران سلامت جذابیتی داشته است باید بگویم با وجود جذابیتهایی که این حوزه برای برخی از گردشگران داشته اما تاکنون آن توفیقی که باید را نداشتیم؛ چراکه ما برندسازی و ایجاد مزیت اختصاصی در کل پزشکی با ظرفیت طب ایرانی را ایجاد نکردهایم زیرا این مهم نیازمند کاری تخصصی است که باید از یک سو فرایند علمی و از سویی دیگر برندسازی شود تا بتوانیم این موضوع را بهصورت یک ظرفیت و یک ویژگی خاص برای طبابت در حوزههای پیشگیری، تشخیص و درمان با هدف ارتقای سلامت و رفع نیازهای جامعه هدف به عنوان طب مکمل در کنار طب کلاسیک داشته باشیم.
ظرفیتهای ناشناخته طب ایرانی
وی در پاسخ به این پرسش که کدام استانها میتوانند در این حوزه فعال باشند یا کار باید در کدام استان شروع شود، میگوید: به طور حتم همه استانهای ما با توجه به اقلیمها و ظرفیتهای ویژهای که دارند میتوانند در حوزه گردشگر سلامت و ارائه خدمات طب مکمل در کنار طب رایج فعالیت داشته باشند، به عنوان نمونه ما در استانهای کویری و شمالی اقلیم متنوع گیاهان دارویی را با ظرفیتهای ویژه داریم. در استانهایی همچون اردبیل از ظرفیت درمانی چشمههای آبگرم با ویژگیهای مختلف برخورداریم و گردشگران مختلف از کشورهای همسایه و حتی کشورهای دورتر میتوانند در هر فصلی که تمایل داشته باشند برای دریافت خدمات پزشکی و طب تلفیقی (استفاده از طب رایج در کنار طب ایرانی و مکمل) به ایران سفر کنند فقط نکته اینجاست که در هر استان چگونه میتوان این ظرفیتها را از بالقوه به فعل تبدیل کرد؟
رئیس انجمن خدمات بینالمللی سلامت ایران بیان میکند: ما در حوزه طب ایرانی و مکمل ظرفیتهای مغفول مانده زیادی داریم که حتی برای استفاده مردم خودمان هم آن گونه که باید معرفی نشده، در حالی که با توجه به هرم سنی کشور که رو به سالمندی است، پیشگیری و بازتوانی که در طب ایرانی و مکمل مورد تأکید قرار گرفته، میتواند نقش مؤثری در کاهش هزینههای نظام سلامت و نشاط و پویایی جامعه داشته باشد. از این رو استفاده از طب ایرانی و مکمل در کنار طب رایج میتواند نقش بسزایی در پویایی صنعت گردشگری سلامت داشته باشد.
شرط توسعه صنعت گردشگری سلامت
دکتر جهانگیری با اشاره به اهمیت شناسایی مدلهای موفق جذب گردشگر سلامت در حوزه طب مکمل میگوید: ایجاد دهکدههای سلامت یکی از روشهایی است که میتواند در پویایی این صنعت و استفاده از ظرفیتهای مختلف آن مؤثر باشد، از همین رو تاکنون بیش از ۱۵ منطقه در استانهای مختلف شناسایی و به وزارتخانههای بهداشت و میراث معرفی شده تا با ایجاد دهکدههای سلامت با همکاری بخش خصوصی و زیر نظر وزارتخانههای بهداشت و میراث فرهنگی بتوانیم این صنعت را به صنعتی فعال تبدیل کنیم.
وی اضافه میکند: صنعت گردشگری سلامت فعالیتی حرفهای شامل پیشگیری، بازتوانی و درمان است و ضرورت دارد خدمات این حوزه قواعد شفاف و دقیقی داشته باشد تا به صورت تضمینی بتواند به بیماران خدمت ارائه کند. با این حال در این حوزه نباید فقط به مسائل پزشکی توجه داشت و دیگر مسائل گردشگری را نادیده گرفت. بنابراین نخستین گام این است تفکر، برنامهریزی و اقتصادیسازی این حوزه را به صورت کامل مدنظر قرار دهیم که اگر این اتفاق بیفتد میتوان همه ظرفیتهای این صنعت را فعال کرد.
چالشهای استفاده از ظرفیتهای طب ایرانی
رئیس انجمن خدمات بینالمللی سلامت ایران ادامه میدهد: ما در حوزه گردشگری به ویژه گردشگری سلامت نیازمند کار تیمی و راهبردی میاندستگاهی هستیم تا بتوانیم صنعتی جامع و پویا داشته باشیم؛ چراکه خدمات بینالمللی سلامت فقط به گردشگری سلامت اختصاص نمییابد، در واقع گردشگری سلامت یکی از خدمات بینالمللی سلامت بوده که ایران از ظرفیتهای بسیار خوبی در این حوزه برخوردار است و میتواند به عنوان یک برند در منطقه فعالیت کرده و نیاز کشورهای منطقه را در حوزههای آموزش پزشکی، ارائه خدمات مهندسی پزشکی، صادرات دارویی و بهطور ویژه صادرات فراوردههای گیاهان دارویی تأمین کند. جهانگیری میافزاید: ما در حوزه طب ایرانی و مکمل ظرفیتهایی بسیار خوبی بهویژه در حوزه پیشگیری داریم که به دلیل تنوع آب و هوایی، آبهای درمانی و تنوع گیاهان دارویی کشور، اگر همه این ظرفیتها اقتصادیسازی شود به طور حتم در جذب بیماران کشورهای همسایه اثرگذار خواهد بود. اما با توجه به ظرفیتهای این حوزه، بیشک یک وزارتخانه نمیتواند متولی خدمات بینالمللی سلامت کشور باشد زیرا گردشگری سلامت یک خدمت مویرگی است که باید در حوزههای مختلف کشور تعریف و به یک اکوسیستم تبدیل شود و با توجه به اینکه یک زیستبوم محسوب میشود، ضرورت دارد وزارتخانههای بهداشت و گردشگری و حتی کنشگران این خدمت در بخشهای خصوصی پای کار باشند تا زمینه توسعه این صنعت در کشور فراهم شود.
نظر شما