اگر بپذیریم که جنگ جهانی سایبری سالهای سال است درگرفته و کشورهای مختلف دارند بدون سروصدا، بدون بمبها، هواپیماها و زرهپوشها، از یکدیگر تلفات میگیرند، لاجرم باید بپذیریم که ارتشهای دیجیتال و سایبری هم مدتهاست که شکل گرفتهاند و افسران و نظامیان سایبری، به شکل خستگیناپذیر در این عرصه مشغول جنگیدن هستند. جنگی که با همه بی سروصدا یا کم سروصدا بودنش میتواند به مراتب ویرانگرتر و پرتلفاتتر از جنگهای متعارف باشد. نبردی که حتی میتواند امکان پیروزی و شکست در میادین جنگهای دیگر را تحت تأثیر قرار دهد. در چنین شرایطی این پرسش پیش میآید که آیا همانقدر که در زمینه نظامی و برای دفاع از تمامیت ارضی ایران، تجهیزات و نیروی انسانی متخصص و جنگجو تربیت کردهایم، فکری برای توسعه تجهیزات دفاع سایبری و تربیت فرماندهان جنگهای سایبری هم کردهایم؟
ارتش سایبری
نام «ارتش سایبری ایران» را چند سال پیش برای نخستین بار آن هم نه از طریق اخبار و بیانیههای رسمی یا دولتی؛ بلکه در اخبار مربوط به فضای مجازی شنیدیم. در دهه 80 گروهی سایبری که البته با توجه به ماهیت امنیتیاش نمیشد و نمیشود توقع داشت اطلاعات چندانی درباره اش پیدا شود، با حمله سایبری به چند وبگاه آمریکایی، عربستانی و چینی اعلان موجودیت کرد. برخی اخبار و شواهد که بیشتر توسط رسانههای غربی منتشر شده است مدعی بودند طرح ایجاد ارتش سایبری از سال1384 در سپاه پاسداران شکل گرفته است. بعدها «غلامرضا سلیمانی» رئیس سازمان بسیج مستضعفین وقت هم اعلام کرد حدود هزار گردان سایبری در بسیج شکل گرفته و به فعالیت مشغولاند. در سال 1399 فرمانده سپاه محمد رسولالله(ص) تهران اعلام کرد لشکر سایبری سپاه تهران متشکل از ۱۴۴ گردان سایبری در فضای مجازی تشکیل شده و به فعالیت مشغول است. بدیهی است که این چند فقره همه واقعیت ارتش و توان سایبری ایران نیست و بخشهای اصلی ماجرا که بهشدت به مسائل امنیتی و رازهای سایبری کشور مربوط است ناگفته و ناشناخته باقی مانده است.
چند سال پیش یک مؤسسه نظامی و امنیتی آمریکا، مدعی شد ایران جزو پنج کشور دارای قویترین نیروی سایبری است. اگر اخبار و مطالب مربوط به توان سایبری ایران را دنبال کرده باشید ممکن است یادتان باشد کمتر از دو سال پیش «نیویورک تایمز» در گزارشی مفصل به پیشرفتهایی اشاره کرد که ایران طی 10 سال به آنها دست یافته و میتواند با بهرهگیری از آنها هم تهدیدهای سایبری علیه دشمنانش ایجاد کند و هم به تهدید از طرف دشمنان پاسخ دهد. در این گزارش آمده بود: «هکرهای ایرانی یک کارزار جاسوسی پیچیده بهمنظور هدف قرار دادن رقبای خود در سراسر خاورمیانه و حمله به آژانسهای اطلاعاتی و دفاعی کلیدی به راه انداختهاند که نشان میدهد پیشرفتهای سریع آنان را تبدیل به شاخه جدید و مهم در جنگ سایه کرده است».
ردهبندیها
البته اخبار و تحلیلهایی که سعی میکردند ایران را در زمره حداقل 10 کشور برتر در حوزه سایبری معرفی کنند، بیشتر از آنکه واقعبینانه باشند، شاید ایران هراسی را ترویج میکردند. بهخصوص اینکه گزارشهای واقعبینانهتر اگرچه به قدرت گرفتن توان حملات سایبری در ایران اشاره میکردند، اما در ردهبندیهایشان هیچوقت ما را در زمزه 10 کشور برتر دنیا قرار نمیدادند. مثلاً چند سال پیش، یک مرکز تحقیقات سایبری زیرمجموعه دانشگاه «هاروارد» پس از فهرست کردن 10 کشور مطرح دنیا در زمینه توان حمله و دفاع سایبری، ایران را در رده بیست و سوم از این حیث قرار داد.
این نکته را هم فراموش نکنیم که وقتی صحبت از توان سایبری، ارتش سایبری و مفاهیمی از این دست مطرح میشود، باید پیش از همه چیز به کلیت مقوله «امنیت سایبری» توجه کنیم. یعنی حواسمان باشد که بخش سایبری کشور مثل همه عرصههای دیگر متشکل از بخش نظامی و غیرنظامی است. قدرت و توان سایبری هم وقتی کامل و اثربخش خواهد بود که چه در بخش نظامی و چه غیرنظامی زیرساختها بهروز و کارآمد باشند. درواقع وقتی پای جنگ سایبری میآید وسط، قدرت سایبری بخش نظامی اگرچه لازم و مؤثر خواهد بود، اما هر کاستی ولو اندک در بخش امنیت سایبری غیرنظامی، میتواند به پاشنهآشیل امنیت سایبری و غیرسایبری کل کشور تبدیل شود. هک شدن سامانه کارت سوخت و سهمیه بنزین نمونه کمی قدیمی از آسیبپذیری ما در این زمینه است و اتفاقهایی که در جریان جنگ 12 روزه با اسرائیل رخ داد نمونه تازهتر آسیبپذیری در جنگ سایبری است.
نسل زِد؛ مدافعان امنیت سایبری
«ایسنا» روز گذشته در این زمینه به نکته جالبی اشاره کرد و نوشت: «امروز به جای سرداران نظامی در میدانهای نبرد فیزیکی، نیازمند سرداران سایبری هستیم؛ فرماندهان و ژنرالهایی که بتوانند از کشور در برابر تهدیدهای پیچیده دیجیتال دفاع کنند. این حوزه به قدری تخصصی و پیچیده است که امکان تربیت نیروی امنیتی با سرعت وجود ندارد و نیاز به برنامهریزی و حمایت ویژه دارد».واقعیت این است در روزگاری که مرزهای فیزیکی جای خود را به مرزهای دیجیتال دادهاند، جنگهای سایبری به یکی از جدیترین تهدیدهای امنیتی کشورها تبدیل شدهاند. یک کارشناس و کارآفرین حوزه دیجیتال در این مورد میگوید: امنیت سایبری با همه اهمیتش متأسفانه هنوز در کشور ما مورد توجه کافی قرار نگرفته است و اصلاً به اندازهای که نگران حملات فیزیکی به کشور هستیم حساسیتی به تهدیدهای سایبری و دیجیتال نداریم. حاکمیت باید توجه ویژه به حوزه امنیت سایبری داشته باشد تا دادههای مردم که مهمترین دارایی دیجیتال کشور هستند، به راحتی از طریق سکوها در اختیار دشمنان کشور قرار نگیرند.
امروزه هوش مصنوعی هم وارد ماجرا شده و اگر دیر بجنبیم بازهم دشمنان از این فناوری علیه ما استفاده خواهند کرد. باید به جای اینکه فقط سند توسعه بنویسیم و سازمانها و ساختار نمایشی ایجاد کنیم، دانش و آگاهی مردم را بالا ببریم. به نسل جوان اعتماد کنیم. نسل زِد تحولخواه و شجاع هستند و میشود میدان امنیت سایبری را به آنها بسپاریم تا بهترین مدافعان ما باشند.
نظر شما