به گزارش قدس آنلاین، در روزهایی که بازار سریالهای نمایشخانگی در ایران رونق تازهای گرفته و رقابت پلتفرمها برای جذب مخاطب بالا گرفته، توقف و تغییر ناگهانی در روند تولید یک مجموعه پرهزینه، پرسشهای زیادی را برای فعالان این حوزه ایجاد کرده است. سریال «جزر و مد» که در ابتدا با کارگردانی محمدحسین لطیفی کلید خورد، پس از یک وقفه چندماهه، با اعلام رسمی رسانهها، ادامه تولید خود را با کارگردان جدید یعنی بهرنگ توفیقی آغاز کرده است؛ تغییری که هنوز با اظهارات ضدونقیض و ابهامات فراوانی همراه است.
سریال «جزر و مد» یک درام اجتماعی-روانی است که حول محور روابط خانوادگی پیچیده، چالشهای عاطفی و گرههای معمایی روایت میشود. به گفته منابع نزدیک به پروژه، داستان این سریال در لایههای مختلفی به مفهوم «بیثباتی روابط انسانی» و تأثیر انتخابهای شخصی بر سرنوشت دیگران میپردازد؛ مفهومی که شاید در نام سریال نیز انعکاس یافته است.
با حضور بازیگرانی مانند آرش مجیدی، مهراوه شریفینیا، هومن برقنورد و افسانه چهرهآزاد، سریال تلاش دارد در فضای اجتماعی امروز، روایتگر بحرانی انسانی باشد که همذاتپنداری مخاطب را برمیانگیزد.
کارگردان اول
محمدحسین لطیفی، کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون، از چهرههای شناختهشده و پرکار در دو دهه اخیر محسوب میشود. آثار او همچون سریالهای «صاحبدلان»، «وفا»، «سفر سبز»، «تنهایی لیلا» و فیلم سینمایی «روز سوم» نه تنها در زمان خود موفق بودند، بلکه نام او را به عنوان کارگردانی با دغدغههای اجتماعی و خانوادگی مطرح کردند. حضور او در پروژه «جزر و مد» در ابتدا به عنوان نقطه قوتی برای سریال تلقی میشد.
اما با پیشرفت نسبی پروژه، خبر توقف فیلمبرداری در سکوت خبری منتشر شد. پس از چند ماه، رسانهها از تغییر کارگردان خبر دادند؛ اتفاقی که واکنش لطیفی را در پی داشت. او در گفتوگویی، خبر کنار رفتنش از پروژه را «شایعه» خواند و گفت:
«توقف تولید به دلیل مشکلات فنی و مالی بود و هنوز تصمیم نهایی درباره همکاری من بهصورت رسمی به من اعلام نشده است.»
ورود کارگردان دوم
بهرنگ توفیقی از جمله کارگردانان نسل جدید سینما و تلویزیون ایران است که طی سالهای اخیر با ساخت آثاری مانند سریالهای «انقلاب زیبا»، «پشت بام تهران»، «زیرپای مادر»، «پدر» و... موفق به جذب توجه مخاطبان شده است.
سبک توفیقی، دراماتیک و مبتنی بر روایتهای شخصیتمحور است؛ او به پرداخت روانشناختی کاراکترها علاقهمند است و غالباً با نویسندگان پرکار چون حامد عنقا همکاری داشته است. ورود او به پروژه «جزر و مد»، آن هم در میانه مسیر، اگرچه به عنوان تدبیری برای ادامه حیات پروژه در نظر گرفته شده، اما قطعاً تفاوتهایی در لحن و سبک روایت در نیمه دوم سریال به همراه خواهد داشت.
نقش پلتفرم «استارنت» در بحران
سریال «جزر و مد» برای پخش در پلتفرم استارنت تولید میشود؛ پلتفرمی که در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را آغاز کرد و در تلاش برای رقابت با رقبایی چون فیلیمو، نماوا و فیلمنت است. استارنت با جذب برخی کارگردانان شاخص و تولید محتوای اختصاصی، سعی دارد جای خود را در بازار پرترافیک نمایشخانگی ایران باز کند.
با این حال، بحران مالی پروژه جزر و مد نشان داد این پلتفرم هنوز با چالشهایی در تأمین مالی و مدیریت تولید پروژههای بزرگ مواجه است. توقف پروژه برای چندین ماه، که بنا بر گزارشهای رسانهای ناشی از ناتوانی در تأمین منابع مالی بوده، ضربهای به اعتماد مخاطب و نظم تولیدی این پلتفرم وارد کرده است.
سابقه عجیب غریب تغییر تیمها
این نخستین بار نیست که در صنعت نمایشخانگی ایران، کارگردانی در میانه راه تغییر میکند. پیشتر نیز در پروژه سریال «خسوف»، تغییراتی در ترکیب کارگردانی و نویسندگی در اواسط کار رخ داده بود. سریال «دل» به کارگردانی منوچهر هادی، در مرحله تدوین و پخش چندین بار تیم پشتصحنه را تغییر داد. حتی پروژههایی مثل «مهمونی ۲» نیز با حاشیههایی در تولید و تغییرات مدیریتی همراه بودند، هرچند نه در سطح کارگردانی. این موارد نشان میدهد که در نبود ساختار منسجم تهیهکنندگی و ضعف مدیریت پروژههای نمایشی، تغییر کارگردان میتواند به یک راهحل اضطراری اما پرهزینه تبدیل شود.
تغییر کارگردان، راه نجات یا ریسک بزرگ؟
تغییر کارگردان در میانه یک پروژه نمایشی، اگرچه در سطح جهانی هم بیسابقه نیست، اما در اکوسیستم تولیدات فرهنگی ایران بهویژه در حوزه سریالهای نمایشخانگی، به دلیل ضعف زیرساختهای حرفهای و ساختارهای غیراستاندارد تولید، بیش از آنکه یک تصمیم حرفهای و پیشبینیشده باشد، اغلب واکنشی اضطراری به بحرانهاست. در ماجرای سریال «جزر و مد» نیز شواهد حاکی از آن است که چنین تصمیمی نه از سر برنامهریزی، بلکه از دل مشکلات مالی و توقف پروژه برآمده است.
مزایای بالقوه چنین تغییری
در بسیاری از موارد، پروژهها به دلیل فشار مالی، اختلافات درونی، یا نارضایتی سرمایهگذاران از روند کار، دچار وقفه میشوند. ورود کارگردان جدید میتواند نوعی «شوکر احیاگر» برای خروج پروژه از ایستایی باشد؛ همچنانکه در «جزر و مد» هم پس از ماهها وقفه، تولید دوباره آغاز شد.
گاهی ورود یک ذهنیت تازه به پروژه میتواند در فاز دوم، جریان متفاوتی ایجاد کند؛ خصوصاً اگر فاز اول از نظر هنری یا اجرایی دچار ضعف بوده باشد. بهرنگ توفیقی با سابقه درامهای پرکشش و شخصیتمحور، ممکن است لحن سریال را از فضای ایستا و کلاسیک به ساختاری مدرنتر سوق دهد.
اقدام سریع در مواجهه با بحران و معرفی جایگزین، این پیام را به مخاطب و سرمایهگذار میدهد که پروژه همچنان زنده و در حال پیگیری است، حتی اگر با تغییراتی همراه باشد.
معایب و خطرات مهم چنین تصمیمی
بزرگترین خطر چنین تغییری، از بین رفتن وحدت لحن، سبک کارگردانی و حتی تدوین روایت است. اگر کارگردان جدید درک روشنی از جهانبینی قبلی پروژه نداشته باشد، خروجی نهایی میتواند دوپاره، ناهماهنگ و پر از افت و خیزهای بیدلیل بهنظر برسد. مخاطب متوجه این تغییر میشود، هرچند شاید نتواند آن را دقیق تحلیل کند.
مخاطبان امروز نسبت به کیفیت، نظم و اعتبار سازندگان آثار حساساند. تغییر کارگردان ممکن است این پیام را منتقل کند که پروژه دچار بیثباتی پشتصحنه است و این، روی ادراک مخاطب از کیفیت اثر تأثیر منفی میگذارد.
یکی از چالشهای ناشی از تغییر کارگردان، احتمال تضاد بین سبک بازیگردانی کارگردان جدید با رویکردی است که بازیگران از ابتدا تمرین و ضبط کردهاند. بهویژه اگر بازیگران برجستهای در کار حضور داشته باشند، ممکن است اختلافنظرهای حرفهای و زیباشناختی در مسیر بازیگری بهوجود آید.
تجربههای گذشته نشان دادهاند که نتیجه، اغلب ضعیفتر بوده است
همانطور که در سریالهایی مثل «دل» یا «ممنوعه» شاهد بودیم، هر جا که تغییرات ناگهانی رخ داد، اثر نهایی به دلیل نبود یکپارچگی ساختاری دچار افت کیفی شد و حتی گاه با ریزش شدید مخاطب مواجه شد.
تغییر در زمان نامناسب، علاج موقت
اگرچه ممکن است در موارد خاصی، تغییر کارگردان باعث نجات پروژه شود، اما در شرایط عادیِ تولید استاندارد، چنین تصمیمی نشانه وجود یک اشکال ریشهای در سیستم تهیه، مدیریت پروژه، یا قراردادهای حرفهای است. یعنی اگر پروژهها با اتاق فکر مشخص، طراحی تولید دقیق و هماهنگی بین سرمایهگذار، تهیهکننده و کارگردان آغاز شوند، اساساً نیازی به چنین تغییرات پرریسکی نخواهد بود.
نظر شما