مادری با چادری خاکگرفته و آغوشی خسته، کودک را آرام در دست میگیرد، انگار بخواهد با تکرار حرکت دستهایش به گریه پایان دهد.
اینجا حرم است؛ جایی که هر گوشهاش قصهای نهفته دارد. قصههایی که گاه با لبخند آغاز میشوند و گاه با اشک. در همین ازدحام، دفتری کوچک در گوشهای از صحن پیامبر اعظم(ص) خودنمایی میکند، اتاق مادر و کودک. محلی که برای بسیاری از مادران، حکم پناهگاه را دارد. نه فقط برای شیردهی یا تعویض پوشک، که برای گرفتن نفسی آسوده، نشستن چند دقیقهای، آرام کردن کودکی بیتاب و گاه برای شنیدن جملهای ساده: «نگران نباش، همهچیز درست میشه».
مأمنی برای مادران، آرامشی برای کودکان
زیارت برای یک مادر با کودک شیرخواره، تجربهای خاص و دشوار است. برخلاف زائران دیگر، او نمیتواند ساعتی در رواق بنشیند یا با تمرکز دعایی بخواند. ذهنش مدام درگیر حال فرزندش است. اما اتاقهای مادر و کودک، این تجربه را به شکلی متوازن درمیآورند. مادر، اگر چه با کودکی در آغوش است، اما میتواند آرام بگیرد، سلامی آرام زمزمه کند و مطمئن باشد که کسی در کنار او است.
خدمات ویژهای که آستان قدس رضوی برای مادران و کودکان شیرخواره تدارک دیده، از آن دست امکاناتی است که شاید در میان شکوه و عظمت حرم مطهر گم شود، اما برای کسانی که نیازش را حس کردهاند، حیاتی است. در پنج دفتر اصلی بخش امور پیداشدگان واقع در صحن انقلاب اسلامی، صحن آزادی، صحن کوثر، بست شیخ طوسی و صحن پیامبر اعظم(ص)، این خدمات بهصورت شبانهروزی ارائه میشود. اتاقهایی دنج و ساده که به همت خادمان آموزشدیده، مکانی امن برای استراحت مادر و کودک، شیردهی، تعویض لباس و پوشک و حتی دریافت بستههای متبرک فراهم میکنند.
در وضوخانههای صحنها و رواقها نیز فضای مشخصی برای تعویض پوشک نوزادان در نظر گرفته شده تا هیچ مادری، حتی برای لحظهای احساس بیپناهی نکند. این خدمات کوچک، تأثیری بزرگ دارند. همانطور که مادری از شهرستان در میان اشک گفت: «اگر این اتاق نبود، نه من میتوانستم زیارت کنم، نه پسرم آرام میگرفت. اینجا دلِ مادر را هم زیارت میدهند».
روایتی از دل مادران
در میان خاطراتی که در گفتوگو با مادران زائر شنیدم، قصهها یکی از دیگری دلنشینتر بود. خانم صدیقی، مادری از اهواز، در دفتر مادر و کودک صحن کوثر نشسته بود. دختر ششماههاش در آغوشش خوابیده بود و او با صدایی آرام میگفت: «فکر میکردم هوا گرم است، پتو برای بچه نیاورده بودم. همهچیز را فراموش کرده بودم چون برای رسیدن به حرم عجله داشتم. بچه از سرما لرزید و من فقط آرام گریه میکردم و ذکر میگفتم. یکی از خادمان آمد، بدون اینکه سؤالی بپرسد، اتاق را نشان داد. آنجا بود که فهمیدم محبت اهلبیت(ع) فقط در دعا نیست، در عمل هم هست».
در صحن انقلاب، خانم دیگری را دیدم که همراه مادرش و نوزادان دوقلویش به اتاق مادر و کودک آمده بود. لبخند میزد اما چشمانش خسته بود. گفت: «دوقلو داشتن سخت است، اما در سفر زیارتی واقعاً طاقتفرسا. وقتی وارد این اتاق شدم انگار تکهای از بهشت را پیدا کرده بودم. دو خادم مثل مادر با بچهها رفتار کردند. حتی یک بسته متبرک هم برایشان آماده کردند. اینجا طوری با فرزندانم رفتار شد که انگار هر کودک، یک زائر خاص است».
مادرانی که در دل نگرانی، دلگرم شدند
در نوروز امسال، ۵۵۸ مادر به این دفاتر مراجعه کردند. آماری که در نگاه نخست، تنها یک عدد بهنظر میرسد، اما در دل خود، صدها قصه دارد. سال گذشته، این رقم به بیش از ۲هزارو۲۶۹ مورد رسید؛ ۲هزارو۲۶۹ بار مادرانی در دل نگرانی، دلگرم شدند. زائرانی که شاید با کودکی تبدار، نوزادی گرسنه یا بیقراری سادهای وارد شدهاند، اما با لبخند و آرامش حرم مطهر را ترک کردهاند. خادمان این فضاها، تنها خدمترسان نیستند؛ آنان روانشناساند، پرستارند، گاهی هم فقط گوش میدهند. یکی از خادمان باسابقه این بخش میگوید: «گاهی مادر فقط نیاز دارد چند دقیقه حرف بزند. از بیخوابی شبهای اخیر بگوید، از اینکه همسرش دور است یا گاهی خسته میشود. ما فقط گوش میدهیم. همین خودش یک خدمت است».
کودکانی که زائر میشوند
کودک در چنین فضایی فقط یک همراه نیست؛ او زائری است کوچک که سهمی از توجه میخواهد. در اتاقهای مادر و کودک، برای خواهر و برادر بزرگتر نیز وسایلی چون دفتر نقاشی، اسباببازی و سرگرمیهای کوچک فراهم است. این وسایل نه فقط برای آرامکردن کودکاند، بلکه راه اتصالی هستند میان کودک و حرم، میان بازی و زیارت.
یکی از مادران تعریف میکرد: «پسرم وقتی مداد رنگی با طرح گنبد طلایی را دید، پرسید: «مامان، اینجا کجاست؟» وقتی برایش گفتم خانه امام رضا(ع) است، شروع کرد گنبد را نقاشیکردن. شاید همین تصویر ساده، تا همیشه در ذهنش بماند. شاید دیگر این حرم، حالا برای او یک جای امن و آشناست».
این، زیباترین معنای میزبانی است
خدمترسانی به مادران و کودکان در حرم مطهر رضوی طرحی نیست که تنها با ارائه امکانات رفاهی تمام شود. این فضاها، بخشی از پیکره معنوی حرماند. همانگونه که زائران برای نوشیدن آب سقاخانه صف میکشند، مادران نیز برای لحظهای پناه، به این اتاقها رو میآورند. لبخند یک خادم، لباسی تمیز، شیرخشکی آماده، یا حتی یک جمله آرامبخش میتواند پیوندی عمیقتر میان مادر و این مکان معنوی بسازد.
از زبان چند خادم شنیدم بارها شاهد بودهاند همین اتاقهای کوچک، زیارت را برای مادران ممکن میسازند. آنها از این مکانها بیرون میآیند، با نگاهی آرام، دلی سبک و کودکی در آغوش که حالا دیگر گریه نمیکند. شاید روزی که برگردند، فرزندشان بزرگتر شده باشد اما در ذهنشان همیشه خواهد ماند که در دل آن صحن بزرگ، کسی بود که به حالشان توجه کرد و این، زیباترین معنای میزبانی است.
نظر شما