شیخ شهاب‌الدین سهروردی، احیاگر اندیشه‌های کهن و بنیان‌گذار فلسفه‌ای نوین، با نور حکمت خود، جان تازه‌ای به جهان فلسفه بخشید.

اشراق جان، حکمت جهان
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

‏هشتم مرداد ماه سالروز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی معروف به شیخ اشراق، فیلسوف نامدار مسلمان و مؤسس فلسفه اشراق است.

اما شهاب‌الدین یحیی سهروردی که بود؟ در میان مکاتب فلسفی گوناگون، سهروردی چه جایگاهی دارد؟ آیا حکمت اشراق او صرفاً بازتابی از اندیشه‌های پیشین است، یا گوهری نایاب که می‌تواند پاسخگوی نیازهای فکری انسان معاصر نیز باشد؟

از سهرورد تا حلب؛ روایتی از یک زندگی پربار

سهروردی، ملقب به شیخ اشراق، فیلسوفی عارف، حکیمی متأله و بنیان‌گذار مکتب فلسفی اشراق است. او در سال 549 هجری قمری در سهرورد از توابع زنجان چشم به جهان گشود. شیخ اشراق در طول عمر کوتاه خود سفرهای بسیاری کرد و با عرفای زیادی دیدار نمود. سپس به حلب رفت و فعالیت‌های خود را در مدرسه حلاویه آغاز کرد. سهروردی با توجه به هوش و دانش گسترده‌ای که داشت، به دربار ملک ظاهر، حاکم حلب، راه یافت؛ اما همین علم فراوان او سبب خصومت فقیهان اهل سنت با وی شد. در نهایت، ملک ظاهر به فرمان پدرش سهروردی را در حلب زندانی کرد و او در سن۳۸سالگی کشته شد. برخی ازجمله امام خمینی(ره)، او را شیخ مقتول و پیروانش، وی را شیخ شهید لقب داده‌اند.

شیخ اشراق؛ احیاگر حکمت و فلسفه در جهان اسلام

سهروردی از بزرگ‌ترین فیلسوفان جهان اسلام است که نظام فلسفی او بر پایه کشف و شهود استوار است. درباره سهروردی گفته‌اند همان‌طور که فردوسی زنده‌کننده زبان فارسی است، او احیاکننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود. شهاب الدین عارف بزرگی است که منطق، فلسفه و حکمت را با عرفان آشتی داد و بخشی از سیر و سلوک سالک را سلوک فلسفی دانسته‌است. از سهروردی تألیفات زیادی به جا مانده است؛ اما مهم‌ترین اثر او، کتاب حکمة الاشراق است.

شیخ اشراق می‌گوید: «مطالب کتاب‌ها و رساله‌های من آن چیزی است که بر پایه مکاشفات و شناخت خودم و بر اساس استدلال به آن رسیدم و سپس نگاشته‌ام.»

در کتاب شرح حکمة‌الاشراق، اشراقی‌دانستنِ فلسفه اشراق را به دو معنا دانسته‌اند: فلسفه‌ای که مبتنی بر کشف و شهود و اشراق است و فلسفه‌ای که از مشرق‌زمین (اهل فارس) برخاسته است. شارحان و موافقان فلسفه اشراق، معنای دوم را نیز به معنای اول بازمی‌گردانند؛ زیرا حکمت فارس نیز مبتنی بر کشف و شهود و اشراق بود. این دیدگاه نشان میدهد که چگونه حکمت اشراق، ریشه‌های عمیقی در فرهنگ و تاریخ ایران دارد و از تجربه‌های عرفانی و شهودی این سرزمین نشأت گرفته است.

اشراق؛ تجلی اندیشه یا بازتاب تاریخ؟

آیا حکمت اشراق سهروردی، صرفاً بازتابی از اندیشه های پیشین است؟

پاسخ قطعاً منفی است. حکمت اشراق سهروردی صرفاً بازتابی از میراث گذشتگان نیست. او ایده‌ها و مفاهیم مختلف فلسفی و عرفانی را از سنت‌های گوناگون، از جمله فلسفه افلاطون و نوافلاطونی، حکمت باستانی ایران باستان و زرتشت، فلسفه مشاء ابن سینا و عرفان اسلامی، برداشت، اما آن‌ها را صرفاً تکرار نکرد.

بلکه آن‌ها را به شیوه‌ای نو و بدیع تلفیق و بازآفرینی کرد تا نظام فلسفی جدیدی به نام (حکمت اشراق) را بنا نهاد. او به دنبال احیای حکمت قدیم بود، اما این احیا با بیانی تازه و رویکردی متفاوت همراه بود. بنابراین، حکمت اشراق هم ریشه‌هایی در گذشته دارد و هم نوآوری‌های خاص خود را ارائه می‌دهد که آن را از صرف تقلید متمایز میکند.

به عنوان مثال، سهروردی در نظریه «نورالانوار» خود، با تلفیق ایده‌های افلاطونی درباره عالم مُثُل و آموزه‌های عرفانی اسلامی، دیدگاهی نو درباره وجود و مراتب آن ارائه میدهد. او نور را به عنوان اصلی‌ترین عنصر هستی معرفی می‌کند و معتقد است که تمام موجودات، تجلیات مختلف نور هستند. این نظریه، نه تنها یک تفسیر فلسفی است، بلکه راهی برای تجربه عرفانی و شهودی نور الهی نیز ارائه میدهد.

نورالانوار؛ قلب تپنده فلسفه اشراق

آیا این حکمت میتواند پاسخگوی نیازهای فکری انسان معاصر باشد؟

صد البته! یکی از اساسی ترین نیازهای امروزه بشر توجه به اشراق است. هر مکتب فلسفی و هر فیلسوفی به مسائل جامعه اهمیت می‌دهد. سهروردی و فلسفه اشراق او نیز از این قاعده مستثنی نبودند. سهروردی قصد داشت با اندیشه‌هایش، جامعه زمان خود را بهبود ببخشد و در نظام حکومتی و مسائل اجتماعی اصلاحاتی ایجاد کند. به همین دلیل، فقهیان اهل سنت به خاطر ترس از اندیشه های او، دستور کشتنش را صادر کردند. فلسفه اشراق او همچنان می‌تواند برای انسان‌های امروزی مفید و راهگشا باشد.انسان معاصر درگیر سطحی‌نگری و مادی‌گرایی شده است. سهروردی با تأکید بر حقیقت باطنی عالم و نور الهی که در تمام ذرات هستی جاری است، دیدگاهی عمیق‌تر از وجود به ما می‌دهد. این دیدگاه می‌تواند به انسان کمک کند تا معنای عمیق‌تری از زندگی، فراتر از مصرف‌گرایی و رفاه مادی، پیدا کند.

تأکید او بر حکمت ذوقی و علم حضوری، راهی برای تجربه مستقیم حقیقت را به روی ما می‌گشاید. در دنیای مدرن، اغلب عقل و احساس، علم و ایمان را از یکدیگر جدا می‌دانند. سهروردی اما نشان داد که این دو می‌توانند نه تنها در کنار هم، بلکه در هم تنیده شوند و به فهمی جامع‌تر از هستی منجر شوند. این هماهنگی می‌تواند به انسان امروز کمک کند تا میان جنبه‌های مختلف وجودی خود تعادل برقرار کند.

به عنوان مثال، دیدگاه سهروردی درباره وحدت وجود و ارتباط تمام موجودات با یکدیگر، می‌تواند به تقویت حس همدلی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی در انسان‌ها کمک کند.

حکمت اشراق؛ چراغی برای جستجوگران معنا در عصر حاضر

حکمت اشراق، یک نظام فکری است که بر پایه رمز و رازها و روشنایی بنا شده است. اگر این رمز و رازها برای همگان آشکار شود و ابعاد پنهان آن مورد توجه قرار گیرد، می‌تواند ما را از بیگانگی فکری رهایی بخشیده و مسیر دستیابی به حقیقت را تسهیل کند. یکی از دلایل ناتوانی انسان امروزی در حل مسائل روحی، تفکیک دانش از معنویت و غفلت از نگرش شهودی به هستی است. حکمت اشراق، با ایجاد توازن میان عقل و شهود، راهی را ارائه می‌دهد که هم شامل استدلال منطقی است و هم درک شهودی. بنابراین، به نظر می‌رسد که جامعه ما نیازمند بازگشت به این نوع تفکر است؛ رویکردی که می‌تواند به ارتقای معنوی جامعه کمک کند.

منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha