به گزارش قدس آنلاین، رمان تازهای از مصطفی جمشیدی، نویسنده ایرانی، با عنوان «جادودارها» به زودی توسط انتشارات هاجر منتشر خواهد شد. مصطفی جمشیدی از نویسندگان برجسته و دغدغهمند ادبیات معاصر ایران است که بیش از دو دهه در عرصه داستاننویسی فعالیت دارد. آثار او غالباً با رویکردی معناگرایانه، تلفیق ادبیات و اندیشه، و تأملاتی هستیشناسانه نوشته شدهاند. جمشیدی در آثارش همواره سعی کرده است از کلیشههای رایج فاصله بگیرد و با زبان، فرم و ساختاری خلاقانه، مفاهیم عمیق انسانی و دینی را در بستری داستانی روایت کند.
از جمله کتابهای منتشرشده او میتوان به «در رمز و راز»، «طفنامه»، «یادداشتهای یک تروریست»، «وقت نیایش ماهیها»، «تیغ و تاج»، «سه دلیل تنفر از عشق»، «بیداری»و... اشاره کرد. این آثار اغلب در قالب رمان و داستان کوتاه نوشته شدهاند و گاه با استقبال نخبگان و مخاطبان خاص ادبیات مواجه شدهاند، هرچند جمشیدی همواره تأکید داشته است که هدف اصلیاش نه بازار که تبیین و تعمیق مفهوم در ادبیات بوده است. با این حال، او در سالهای اخیر به دلیل چالشهای موجود در فضای نشر، بخشی از مسیر انتشار آثارش را با همکاری مستقیم دوستان و فعالان مستقل فرهنگی پیش برده است.
«جادودارها» جدیدترین اثر اوست که قرار است روانه بازار کتاب شود. این اثر که در فضایی رازآلود، نمادین و غیرخطی روایت میشود، به گفته نویسنده یکی از خلاقانهترین و متفاوتترین آثار او تا به امروز است. در خلاصه داستان این رمان آمده است: کتاب «جادو دارها» روایت زندگی مردی به نام صفیخان است؛ شخصیتی که در میانه داستان، هم نویسنده است و هم بخشی از قصهای میشود که گویی به شکلی ناخواسته در آن گرفتار شده. او در مسیر سفری رازآلود، وارد جهانی میشود که در آن مرز میان خواب و بیداری، خیال و واقعیت، به دشواری قابل تشخیص است. در این مسیر، چهرههایی گوناگون و نمادین به او معرفی میشوند. طبق اعلام خود جمشیدی، بهلول( روحانی معروف حین سفر تبعید به افغانستان) نیز از شخصیتهای اثرگذار داستان بهشمار میآید. روایت داستان پر از موقعیتهای خیالانگیز و نمادین است: خانهها و کوچههایی ناشناس، جمعهایی پر رمز و راز، آینهها، صداها و حرکتهایی که گاه به رؤیا میمانند. در تمام این مسیر، صفیخان درگیر پرسشهایی درباره هویت، حقیقت، و سرنوشت است.
در نهایت، داستان «جادو دارها» تنها حکایتی از چند شخصیت نیست، بلکه سفری است درونی در دل انسان؛ جستجویی برای یافتن خویشتن. جادوی اصلی در این جهان، نه در افسون و طلسم، بلکه در خود قصه نهفته است؛ قصهای که آدمی را درگیر خود میکند، و رهایی از آن، آسان نیست.
ادبیاتی غنی در جادودارها
جمشیدی درباره این رمان گفت: بیش از یک سال روی نگارش «جادودارها» کار کردهام. این کتاب از نظر ساختار، زبان و محتوا با کارهای پیشین من متفاوت است و سعی کردهام در آن ادبیاتی غنی، زبانی سیال و ساختاری نوآورانه ارائه دهم. ادبیات در این اثر، نقش اصلی را ایفا میکند و برخلاف روند رایج، هدف من نه بازار نشر، بلکه مواجهه با اندیشه، معنویت و بحران هویت بوده است.
رمان «جادودارها» داستان زندگی مردی به نام صفیخان را روایت میکند؛ شخصیتی چندلایه که در میانه داستان، هم نویسنده است و هم خود بخشی از روایتی میشود که به شکلی ناخواسته در آن گرفتار آمده است. او در مسیر سفری رازآلود، وارد جهانی میشود که در آن مرز میان خواب و بیداری، خیال و واقعیت به دشواری قابل تمایز است. جمشیدی در معرفی شخصیتها گفت: در طول داستان، چهرههای نمادینی چون سیرانا، زنی مرموز با حضوری دوگانه، و معبر، شخصیتی مرتبط با تعبیر خوابها، معرفی میشوند. همچنین شخصیتهایی مانند طلبه جوان با نگاه ساده و جستجوگر، و بهلول، روحانی تبعیدی، که با نگاهی ژرف و گاه طنزآلود به عمق حقیقت اشاره میکند، نقشهای مهمی در این جهان روایی دارند.
به گفته جمشیدی، بستر اصلی روایت، اقلیم متنوع ایران است؛ از دشتها تا کویر و کوه. وی اظهار کرد: ایده اولیه کتاب، از توجه به تنوع اقلیمی ایران بزرگ شکل گرفت. شخصیتها و فضاها بهنوعی به جغرافیا و فرهنگ این سرزمین پیوند دارند. داستان، صرفاً روایت چند شخصیت نیست، بلکه سفری درونی و معنوی برای جستجوی حقیقت و یافتن خویشتن است.
او با تأکید بر ساختار شکنی در ادبیات داستانی گفت: در این اثر تلاش کردهام تحولی در روایت داستان معاصر ایجاد کنم. تکنیکهای روایی در این کتاب، چه در دیالوگپردازی و چه در شخصیتسازی، نسبت به آثار پیشینم متفاوتاند. تلاش من بر این بوده است که ضمن حفظ سادگی و روانی زبان، با فرم و محتوایی تازه وارد گفتوگو با ذهن خواننده شوم.
وضعیت بازار نشر و همان مشکلات قدیمی
جمشیدی در بخش دیگری از گفتوگو به وضعیت بازار نشر اشاره کرد و افزود: متأسفانه شرایط اقتصادی نشر، بحران کاغذ، و نبود حمایت مؤثر از سوی ناشران باعث شده تا کار چاپ این کتاب را با همکاری جمعی از دوستان به سرانجام برسانیم. در این میان، از همراهی مجمع ناشران نیز قدردانی میکنم.
وی درباره وضعیت ادبیات معاصر نیز اظهار داشت: ادبیاتی که من در نظر دارم، نوعی معناگرایی است که متأسفانه ناشران کمتر به آن توجه دارند. امروز در فضای نشر، ادبیات اصیل کمتر مجال دیده شدن دارد. ناشران بیشتر به جنبههای تجاری و بازاری آثار توجه دارند تا به درونمایه ادبی و فکری آنها.
نقدی بر جشنوارهها و جوایز ادبی
جمشیدی همچنین نقدی به جوایز ادبی مطرح کشور هم داشت و این مشکلات را چنین تشریح کرد: در چنین جشنوارهها و جوایز ادبیای، مشکل اساسی، نبود داوریهای مستمر و کارشناسانه است. بسیاری از جوایز، بهویژه جوایز بزرگ مانند جایزه جلال، در مدتزمانی کوتاه و با داورانی مشخص، تکلیف یک دوره را تعیین میکنند. این وضعیت باعث شده که بسیاری از آثار ارزشمند نادیده گرفته شوند و نویسندگان نیز کنار گذاشته شوند. اگر داوریها با دقت، استمرار و شفافیت بیشتری همراه باشند، میتوانند به جریانسازی در ادبیات معاصر کمک کنند و مخاطبان را به سوی آثار معناگرا و خلاقانه سوق دهند.
رمان «جادودارها» اثری بیش از ۱۵۰ صفحه است که با محوریت معنا، هویت و تجربههای ذهنی در بستری تاریخی و نمادین روایت میشود و میتواند برای علاقهمندان به ادبیات معناگرا و ساختارشکن، اثری خواندنی و تاملبرانگیز باشد.
نظر شما