طرح موسوم به «کریدور زنگزور» ـ که این روزها با عناوینی فریبنده نظیر «چهارراه صلح»، «کریدور ترامپ» یا «سیونیک» در رسانهها تزئین میشود ـ تنها یک مسیر حملونقل یا جاده ترانزیتی نیست. این پروژه، بازطراحی ساختار ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی بوده و هدف اصلی آن، ایجاد یک گلوگاه تحت کنترل ناتو در مرزهای شمالغرب ایران است. چنین کریدوری، ضمن اتصال مستقیم آذربایجان به نخجوان و ترکیه، عملاً ایران را از کمربند ارتباطی شمال–جنوب و مسیرهای سنتی قفقاز حذف کرده و جایگاه تهران را در معادلات اوراسیا و ابتکار «کمربند و راه» چین تضعیف میکند.اگر قرار بود زنگزور صرفاً یک جاده باشد، عرض آن حداکثر ۵۰ متر و با زیرساخت ریلی و جانبی، درنهایت ۱۵۰ متر میشد. اما اعلام عرض ۵ تا ۱۵ کیلومتر نشان میدهد این گذرگاه عملاً یک «نوار حاکمیتی» است؛ پهنهای که میتواند پایگاههای لجستیکی، ایستگاههای شنود سیگنالی، رادارهای برد بلند، سامانههای پدافند هوایی و حتی انبارهای مهمات ناتو را در خود جای دهد. این پهنه همچنین قادر خواهد بود خطوط فیبرنوری نظامی و غیرنظامی را از ترکیه تا باکو و از آنجا به دریای خزر متصل کند؛ یعنی یک کریدور اطلاعاتی–امنیتی کامل.
در همین راستا با جمعی از دیپلماتها، نمایندگان مجلس و کارشناسان حوزه قفقاز و اوراسیا گفتوگو کردهایم تا ابعاد واقعی «توافق کاخ سفید» و پیامدهای کریدور زنگزور برای امنیت ملی ایران روشنتر شود.
نمایش به جای گفتوگوی راهبردی
محسن پاکآیین، سفیر پیشین کشورمان در جمهوری آذربایجان
نشست اخیر واشنگتن در حقیقت بیش از آنکه یک گفتوگوی سازنده و راهگشا برای حل اختلافات منطقهای باشد، صرفاً نمایشی برای بزک چهره ترامپ بود که میکوشد از زیر بار اتهامات سنگین همدستی در نسلکشی مردم غزه و نقش در جنگ اوکراین و تجاوز به جمهوری اسلامی ایران شانه خالی کند. در آستانه برگزاری جلسه اعطای جایزه نوبل، این نشست تلاش داشت تصویری موجه و صلحطلبانه از ترامپ ارائه دهد، اما عملاً موضوعات کلیدی و راهبردی منطقه، از جمله مسئله حساس کریدور زنگزور به کلی مغفول ماند. تنها نکتهای که در این نشست مطرح شد، پیشنهاد نامگذاری این مسیر به نام ترامپ بود که البته هیچ یک از کشورهای منطقه، از جمله ایران و روسیه این پیشنهاد را نمیپذیرند؛ چراکه تغییر نام یک مسیر تاریخی، امری پذیرفتهشده نیست. همچنین خبری از اجاره ۱۰۰ساله آمریکا برای کنترل این کریدور و حضور شرکتهای آمریکایی در مدیریت آن نبود و این موضوعات اساساً در نشست مورد بحث قرار نگرفت. جمهوری اسلامی ایران با دقت و هوشمندی باید تحولات منطقه قفقاز را به صورت مستمر رصد کند. اقدام مشترک ارمنستان و آذربایجان تحت نظارت واشنگتن، موجی از نارضایتی جدی را در مسکو ایجاد کرده است. این وضعیت میتواند در آینده منجر به درگیریهای بیشتر میان روسیه، ارمنستان و آذربایجان شده و امنیت منطقه قفقاز را به مخاطره بیندازد. در این شرایط، تهران باید با دیپلماسی فعال و رایزنیهای مستمر با مسکو، ایروان و باکو، آنها را به حفظ آرامش و دوری از دخالت قدرتهای فرامنطقهای نظیر آمریکا ترغیب کند. تنها با مسیر مذاکره، خویشتنداری و همکاری منطقهای است که میتوان مانع به وجود آمدن شکافها و بحرانهای بزرگتر در قفقاز شد و فرصتهای جدیدی برای توسعه و امنیت پایدار در منطقه فراهم کرد.
تحولات قفقاز زیر ذرهبین مجلس
اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
تحولات اخیر قفقاز و نقش بازیگران خارجی در منطقه، مورد توجه جدی مجلس و دستگاههای مسئول است. این موضوع نه تنها به هیچ وجه از دید نخبگان و تصمیمگیران ما پنهان نیست، بلکه با دقت و حساسیت ویژه پیگیری میشود. همانگونه که حضرت امام خمینی(ره) بهدرستی فرمودند، شیطان بزرگ، یعنی آمریکا و جرثومه فساد، یعنی رژیم غاصب اسرائیل، همواره منشا خباثت و جنایت در منطقه بودهاند. ایالات متحده و رژیم صهیونیستی با تفکری شیطانی و با سوءنیت در تلاشاند ثبات و آرامش منطقه را به هم بریزند و از هر فرصتی برای تحقق اهداف پلید خود استفاده کنند. این نقشههای شوم، بیتردید با واکنش قاطع ایران و همپیمانانش، بهویژه روسیه روبهرو خواهد شد. ایران به عنوان کشوری که با جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان هممرز است، این تحولات را به دقت رصد کرده و از طریق دیپلماسی فعال، هشدارهای لازم را به طرفهای ذیربط داده است. برخی تصور میکنند آمریکا همان قدرت سابق پس از جنگ جهانی دوم است، اما واقعیت این است آن دوران گذشته است و امروز آمریکا در موقعیتی نیست که بتواند بیمحابا در منطقه مداخله کند یا به اهداف شوم خود برسد. جمهوری اسلامی ایران و همپیمانانش مصمم هستند اجازه ندهند امنیت و ثبات قفقاز جنوبی به خاطر بازیهای آمریکا و متحدانش به خطر بیفتد. مردم منطقه نیز خواستار آرامش و صلح پایدار هستند و در این مسیر، حمایت ایران و دیگر کشورهای منطقه، ضامن حفظ امنیت و منافع ملی خواهد بود. مجلس شورای اسلامی با اشراف کامل بر این مسئله، در کنار دولت و سایر نهادهای ذیربط، از هیچ تلاشی برای جلوگیری از تحقق توطئههای دشمنان دریغ نخواهد کرد و ایستادگی مقتدرانه کشور را تضمین میکند.
احیای زیرساختهای نظامی؛ پاسخی به تهدیدات
دکتر احسان موحدیان کارشناس مسائل قفقاز و مدرس دانشگاه
در شرایط فعلی منطقهای، واضح است حل مسائل پیشرو صرفاً در چارچوب راهحلهای اقتصادی نمیگنجد و مجموعهای از اقدامات همهجانبه و هماهنگ ضرورت دارد تا جمهوری اسلامی ایران بتواند از فضای پیچیده و تهدیدات جدی موجود عبور کند. در حوزه اقتصادی، اگرچه ایران در گذشته ظرفیتهایی برای نفوذ و بازیگری در منطقه داشت، اما به دلیل مشکلات ژئوپلیتیکی ارمنستان و بیتوجهیهای گذشته، نتوانسته از این فرصتها به نحو مطلوب استفاده کند و دچار مشکلات جدی شده است. این در حالی است که هنوز فضای محدودی وجود دارد که باید با تلاش و برنامهریزی دقیق، از آن بهرهبرداری حداکثری شود. اما اهمیت موضوع فراتر از اقتصاد است و بخش نظامی و امنیتی نقش حیاتی دارد. جمهوری اسلامی ایران باید با افزایش مانورهای نظامی در مناطق حساس مانند نزدیک ارس، تقویت پروازهای شناسایی و فعالیتهای پهپادی و احیای زیرساختهای نظامی و پدافندی آسیبدیده، حضور خود را در منطقه مستحکم کند. پیامهای قاطع و جدی دیپلماتیک باید به همسایگان منتقل شود تا هرگونه اقدام علیه امنیت و تمامیت ارضی ایران با واکنش محکم مواجه شود.
از سوی دیگر، سفر قریبالوقوع رئیسجمهور کشورمان به ارمنستان فرصت مناسبی برای گسترش همکاریهای اقتصادی است. این سفر میتواند زمینهساز امضای قرارداد جامع همکاری در حوزههای مختلف باشد که تمرکز ویژهای بر استان سیونیک خواهد داشت؛ استانی که در معرض تهدید و در مسیر کریدور آمریکاییها قرار دارد و هممرز با ایران است. این پروژهها اهمیت استراتژیک ویژهای برای حفظ امنیت و منافع ملی ایران دارد. در نهایت باید گفت این مجموعه اقدامات -از اقتصاد گرفته تا دیپلماسی و قدرت نظامی- باید به صورت هماهنگ و با حساسیت بالا دنبال شود. ایران باید موضع خود را قاطعانه و شفاف اعلام کرده و ضمن اجتناب از بیعملی، با اقدام عملی و مستمر، خطوط قرمز خود را تبیین کند تا بتواند با هوشمندی و قدرت، امنیت کشور و همسایگان را تضمین کند. این راهبرد، تنها راه مقابله با تهدیدات پیچیده منطقهای و فرامنطقهای است و ایران نباید هیچ فرصتی را برای تقویت جایگاه خود در منطقه از دست بدهد.
اتحاد راهبردی ایران و روسیه؛ کلید ثبات قفقاز
دکتر هیراد مخیری کارشناس مسائل قفقاز
تحولات اخیر در منطقه قفقاز، بهویژه کلید خوردن پروژه «مسیر ترامپ» که بهنوعی تضعیف جایگاه روسیه و ایران در این منطقه استراتژیک محسوب میشود، زنگ خطری جدی برای امنیت و منافع ملی ماست. این طرح که با حمایت غرب و جریانهای فرامنطقهای دنبال میشود، در سایه انفعال و بیتوجهی طی سالهای گذشته به وجود آمده است. امروز بیش از هر زمان دیگری تهران و مسکو نیازمند اتخاذ راهبردی جامع و چندوجهی هستند تا ضمن مقابله با تهدیدات مشترک، جایگاه خود را در این منطقه حساس حفظ کنند. تقویت همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی از جمله اولویتهای حیاتی است؛ ایجاد سازوکارهای مشترک برای تبادل اطلاعات، مقابله با گسترش جریانهای رادیکال و پانترکیسم در قفقاز شمالی و جنوبی و مدیریت بحرانهای قومی، باید در دستور کار قرار گیرد. سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک ساختار امنیتی و اقتصادی مهم در اوراسیا، بستری کلیدی برای ایران و روسیه است تا ضمن مقابله با نفوذ غرب، همکاریهای منطقهای را توسعه دهند. ایران باید با بهرهگیری فعال از عضویت یا جایگاه ناظر خود، تعاملات مؤثر با کشورهای عضو مانند چین و هند را گسترش دهد.
در حوزه منطقهای، لازم است موازنهسازی سیاسی و نظامی با همکاری روسیه و جریانهای ملیگرای ارمنستان تقویت شود تا درمقابل نفوذ آذربایجان تحت حمایت ترکیه و اسرائیل ایستادگی شود. این موازنه میتواند از طریق هماهنگی نظامی، اقتصادی و رسانهای صورت گیرد تا فشار بر بازیگران فرامنطقهای افزایش یابد. توسعه ظرفیتهای ژئواکونومیک، از جمله تسریع پروژههای راهآهن رشت-آستارا، بندر چابهار و اتصال به کریدور شمال-جنوب، اهمیت فراوانی دارد. همکاری در چارچوب شانگهای و بریکس، زمینهساز تأمین منابع مالی و فنی این پروژهها و تثبیت جایگاه ایران به عنوان محور ترانزیتی منطقه است.
امروز، در شرایط پیچیده ژئوپلیتیکی، اتحاد راهبردی ایران و روسیه همراه با استفاده هدفمند از ظرفیتهای سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس، کلید حفظ ثبات و امنیت در قفقاز شمالی و جنوبی است. این رویکرد چندوجهی، ضمن مقابله با تهدیدات نظامی و امنیتی، فرصت ارتقای جایگاه اقتصادی و دیپلماتیک ما در منطقه رقابتهای ژئوپلیتیکی را فراهم میآورد.
نظر شما