نیمهشب در مسیر کاظمین ناگهان با چندنفر جوان عراقی مواجه شدیم که با چوب و چماق جاده را بسته و خود را جلوی اتوبوس میاندازند. صحنهای که در ایام اربعین خیلیها تجربه کردهاند.
ماشینها را که متوقف میکنند، شروع به خواهش و التماس میکنند که پیاده شوید برای نماز و وعده غذایی بعدش. اینجا وعدههای غذایی بلافاصله پس از هر نماز شروع میشود.
بالاخره راننده را مجاب کردند به توقف برای نماز صبح و صبحانه. هرچند پس از وضو متوجه شدیم هنوز تا اذان مانده! ولی موکبدار که صبحانه مفصلی را برای زوار درنظر گرفته بود نمیخواسته ریسک کند و نقد را به نسیه ماشینهای بعدی بدهد!
مسیر نجف به کربلا که زائران ایرانی میشناسند تنها مسیر پیادهروی اربعین نیست و تمام جادههای منتهی به کربلا کمابیش همان حال و هوای مسیر مشایه را دارند و پذیرای زائران پیاده هستند.
اما حضور زائران در شهرهای زیارتی باعث شده در اکثر جادهها و مسیرهای سواره ایام اربعین هم موکبهایی برای استقبال و پذیرایی و استراحت برپا باشد؛ چه برای زوار پیادهای که از شهرها و روستاهای عراق عازم کربلا شدهاند، و چه برای زوار خارجی که با انواع خودروهای عمومی یا شخصی میخواهند خود را به ابتدای مشایه یا حتی سایر شهرهای زیارتی برسانند.
دعوت به موکبهای بینراهی معمولا با خواهش و احترام انجام میشود. ولی وقتی هنگام نماز یا وعدههای غذایی به موکبی برسید، به تعارف و خواهش ختم نمیشود، ممکن است به تهدید و درگیری هم برسد!
جادههایی که از میان عشیرهها عبور میکند، بخشی از زمین و در واقع خانه آن عشیره به حساب میآید و برایشان قابل هضم نیست که میهمانی وقت غذا به خانهشان بیاید و زمین عشیره را گرسنه ترک کند!
خلاصه روحیه عجیبی دارند در خدمتگذاری به زائران و میهماننوازی از میهمانان اباعبدالله. خودشان میگویند که عجایب هفتگانه در برابر این روحیه به شگفتی درآمده. و البته همه را میکذارند به حساب ابوالسجاد.
به نظرم نوای «سفرة إلی الله» را میتوان بیاننامه خدمت مردم عراق به زوارالحسین تلقی کرد. با همان بیان مردمی و بدون تکلف و البته غرورانگیز و تفاخرآمیزی که ویژگی مردم عراق است.
نوایی که حیدر البیاتی مداح سرشناس عراقی آن را بر اساس سروده مصطفی العیساوی خوانده و طی سالهای اخیر در راهپیمایی اربعین بسیار شنیده میشود.
همان که میگوید: در راه تو قدم گذاشتیم و بادبانهای کشتی ما را به سوی کربلا میبرد. بر دروازه شهر رازی یافتیم که میعادگاه جانها شد.
حالا از جهانیان پرسیدیم که اهل جود و کرم کیستند؟ زیارت اربعین شهادت میدهد که عراق حسین از موصل تا بصره سفره خدمت گشود؛ از لحظه حرکت تا رسیدن به بارگاه مقدس، عراقِ تو یکپارچه خدمت است.
پرچم در دستمان ما بود در موسم عشقی که حاصل عشق حسین را چیدیم. در هر وجب بیرقی کاشتیم و نسل های پیاده را درو کردیم. حسین ما را مجنون کرد. دیوانهایم ولی عاقلترین دیوانگانیم...
موکبها را میبینی که خدمت زائر را واجب میشمارند. قدمهایش را میبوسند و میگویند قدمی را هم به ما هدیه کن!
با خدمتشان چه چشمهایی را به گریه انداختند؛ برای حسینی که عالم را مجنون خود کرده، چون دستش به ذلت و حقارت دراز نشد...
نظر شما