در روزهایی که منطقه آبستن تحولات گوناگون است، رویکردهای فریبکارانه و متناقض دشمنان برای نفوذ و تضعیف اراده ملتها بیش از پیش آشکار میشود. در همین راستا، حجتالاسلام والمسلمین حسین رفیعی، معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزههای علمیه، با تاکید بر بصیرت و هوشیاری ملت ایران، این تلاشها را محکوم کرد و آن را نشانهای از بیبصیرتی و جهالت مدعیان دانست.
آنچه در ادامه میخوانید، تحلیل و تبیین ایشان از این رویدادها و ابعاد آن است.
بصیرت ملت ایران؛ سد راه فتنههای نوین
در روزهایی که منطقه آبستن تحولات گوناگون است، پیامی از سوی نخستوزیر رژیم صهیونیستی خطاب به ملت ایران منتشر شد که در آن، با لحنی فریبنده، پیشنهاد آبرسانی مطرح گردیده است. این در حالی است که ماهیت این پیشنهاد، با عملکرد و سابقه این رژیم در تضاد آشکار است.
چگونه میتوان از پیشنهاد کمک به ملتی سخن گفت، در حالی که همین رژیم، مردم مظلوم غزه را از ابتداییترین نیازهای حیاتی چون آب و غذا محروم ساخته و با بیرحمی تمام، به نسلکشی و کشتار بیگناهان، اعم از کودک، نوجوان، جوان، پیر، زن و مرد، مشغول است؟ این تناقض آشکار، خود گواه نیات پنهان و فریبکارانه است.
اینجاست که بصیرت و هوشیاری ملت ایران اهمیت مییابد. دشمنان همواره در پی ایجاد فتنههای جدید و تفرقهافکنی بودهاند و امروز نیز با دستوپا زدنهای مذبوحانه، در صددند تا با طرح چنین پیشنهاداتی، راهی برای نفوذ بیابند. اما ملت ایران، با آگاهی عمیق و بصیرت تاریخی خود، همواره توطئههای دشمن را نقش بر آب ساخته است. حضور پرشور و آگاهانه آنان در بزنگاههای حساس، از جمله در جنگ ۱۲ روزه، گواه این هوشیاری است.
ملت ایران، وارث تمدنی کهن و ریشهدار است؛ تمدنی چندهزار ساله که بر پایه ارزشهای انسانی و الهی بنا شده، نه همچون رژیمی غاصب و کودککش که تنها هفتاد سال است بر اراضی مردم مظلوم فلسطین چنگ انداخته و جز ظلم و ستم، چیزی در کارنامه خود ندارد. حتی در میان خود صهیونیستها و یهودیان نیز، نتانیاهو از محبوبیت برخوردار نیست و شاهد تجمعات و اعتراضات علیه او هستیم که این خود نشانهای از فروپاشی درونی و از دست دادن مشروعیت است.
امروز، دستهای پنهان و آشکار توطئهگران، از جمله نتانیاهو و حامیانش، برای همگان آشکار شده است. اما ملت ایران، با وحدت و انسجام مثالزدنی خود، همواره پشتیبان رهبری فرزانه و نیروهای مقتدر نظامی و انتظامی خود، اعم از ارتش، سپاه، بسیج و فراجا، بوده و صحنه را خالی نخواهند گذاشت. این آرزوهای باطل دشمنان، هرگز محقق نخواهد شد و آنان جز شکست و ناکامی، سرنوشتی نخواهند داشت.
رهبری بصیر؛ سد مستحکم در برابر فتنهها
در تحلیل رویکردهای دشمنان، به ویژه در مواجهه با ملت ایران، باید به این نکته مهم توجه داشت که آنان همواره در تلاشند تا با ایجاد هراس و تهدید، اراده ملتها را تضعیف کنند. اما این شیوهها در برابر ملتی با رهبری بصیر و آگاه، بیاثر خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی)، شخصیتی است که نه تنها در مقاطع حساس و سرنوشتساز، همچون جنگ ۱۲ روزه، فرماندهی و هدایت مستقیم را بر عهده داشتهاند، بلکه پیش از آن نیز، دورانهای سخت و پرفراز و نشیبی را تجربه کردهاند. ایشان شاهد دوران تاریک پهلوی، سالیان متمادی مبارزه، شکنجه، زندان و ترور بودهاند. فشار طاقتفرسای هشت سال دفاع مقدس و همچنین هجمهها و فشارهای بیوقفه سالیان اخیر را از نزدیک لمس کردهاند. چنین شخصیتی، که خود نماد مقاومت و ایستادگی است، هرگز از تهدیدات دشمنان بیمی به دل راه نمیدهد.
دشمنان ایران، مخالف قدرت و اقتدار ملت ایران هستند. آنان با ایران قوی و ملتی منسجم و مقاوم، سر ناسازگاری دارند و در باطن، جز خیانت، ترور و کشتار، نیتی در سر ندارند. ظاهر دوستی و دلسوزی که گاه از خود نشان میدهند، صرفاً پوششی برای اهداف خصمانه آنان است.
اگر واقعاً دغدغه ملت ایران را دارند، چرا به جای سخنان فریبنده، به نجات مردم مظلوم غزه از چنگال ظلم و ستم نمیپردازند؟ اگر به فکر رفاه و آسایش مردم ایران هستند، چرا تحریمهای ظالمانه و بیرحمانهای را که نزدیک به نیم قرن است بر این ملت تحمیل کردهاند، برنمیدارند؟ اینگونه سخنان، دیگر هیچ آوردهای برای ملت هوشیار ایران نخواهد داشت و ماهیت واقعی آنان را بیش از پیش آشکار میسازد.
فریبکاری دشمن؛ روایتی از بیبصیرتی و جهالت
در ادامه بررسی رویکردهای فریبکارانه دشمنان، باید به این حقیقت تلخ اشاره کرد که چگونه مدعیان دلسوزی برای ملتها، خود مسبب فجایع انسانی و نقض آشکار حقوق بشر هستند. سابقه رژیم صهیونیستی، به ویژه در مقاطع اخیر، مملو از اقدامات خشونتبار و غیرانسانی است. از حملات نظامی به مناطق مسکونی و مراکز درمانی گرفته تا ترور دانشمندان و فرماندهان، و به شهادت رساندن کودکان، زنان و مردان بیگناه، و حتی هدف قرار دادن خبرنگاران و رسانههای حقیقتجو، همگی گواه این رویکرد است. این اقدامات، نه تنها نقض آشکار قوانین بینالمللی است، بلکه وجدان بیدار بشریت را نیز جریحهدار میسازد.
مدعیان آزادی، چگونه میتوانند در حالی که خود، آزادیهای اساسی مردم خویش را سرکوب میکنند و با مخالفان خود حتی از میان یهودیان و صهیونیستها به ستیز برمیخیزند، دم از آزادی برای دیگران بزنند؟ این تناقض، ماهیت دیکتاتورمآبانه و غیردموکراتیک آنان را برملا میسازد. محکومیتهای گسترده جهانی و مواجهه با اتهامات حقوقی، نشانهای آشکار از انزوای فزاینده و از دست دادن مشروعیت این رژیم در افکار عمومی جهان است.
سخنان فریبنده و ادعاهای واهی مبنی بر دوستی و دلسوزی برای ملت ایران، در حالی مطرح میشود که همین رژیم، در مقاطع مختلف، مسبب آوارگی، شهادت و رنجهای فراوان برای مردم مظلوم بوده است. اینگونه سیاستهای فریبکارانه و تلاش برای تحریک احساسات عمومی با اشاره به نام برخی مناطق، نشان از عدم شناخت صحیح از ملت ایران دارد. مردم ایران، ملتی با شعور، بصیرت و فهم عمیق هستند که به خوبی نیات پشت پرده را تشخیص میدهند و هرگز فریب اینگونه بازیهای سیاسی را نخواهند خورد. عدم درک این حقیقت، نشانهای از بیبصیرتی و جهالت مدعیان است.
این واقعیت که ظالمان از تاریخ درس نمیگیرند و عبرت نمیآموزند، سرنوشت محتوم آنان را رقم خواهد زد. به فضل الهی و با استمرار مقاومت و بصیرت، شاهد زوال و نابودی رژیمهای ستمگر خواهیم بود و پیروزی نهایی از آن حقجویان و مظلومان خواهد بود.
نظر شما