جامعه شهری نیازمند پویایی و تحرک است و فرهنگ برجسازی و برجنشینی، تحرک و پویایی را از جوامع خواهد گرفت.
برجسازی در محلات تهران تبعات مختلفی دارد؛ ازجمله افزایش بار ترافیکی به دلیل افزایش جمعیت و تقاضای حمل و نقل، کاهش نور و آفتاب در مناطق همجوار و از بین رفتن هماهنگی با بافت شهری و معماری موجود. همچنین خطرات ایمنی در برابر بلایای طبیعی مانند زلزله و طوفان در برجهای بلند، مشکلات خاصی را ایجاد میکند که نیازمند رعایت استانداردهای ایمنی بالاست.
بیتردید مدیریت نادرست برجسازی که منجر به خسارتهای جبرانناپذیری در آینده میشود، انحراف از طرح تفصیلی و جامع موجب شد برخی از مناطق تهران به شکل آشفته کنونی تبدیل شود.
بیشک در همه مناطق شهرها این بلندمرتبهسازیهای بیحد و حساب تأثیرات منفی بر اکولوژیک و اکوسیستم منطقه خواهد گذاشت و تابآوری شهری در این مناطق به شدت پایین میآید.
برخی از کارشناسان مدعی هستند بلندمرتبهسازی به خطا رفته به گونهای که در بعضی کوچههای باریک ولنجک در زمستانها به دلیل سایه افتادن، مشکلاتی همچون قندیل بستن دیوارهها پیش میآید و یک ماه زمان میبرد تا قندیلهای ناشی از بارشها از ساختمانها آب شوند؛ چرا که ساخت و ساز به درستی صورت نگرفته و آفتاب کافی به ساختمانها تابیده نمیشود و این نوع ساخت و ساز نشاندهنده توجه نکردن به درجه محصوریت است!
به نظر میرسد شهرداری تهران با تجدیدنظر در برخی تاکتیکها و طرحهای خود میتواند از خسارتهای شهری بلندمدت برجسازی پیشگیری کند. البته این مهم نیازمند همکاری مدیران شهری و توجه به سرفصلهای اساسی قوانین مدیریت شهری کلانشهر تهران است.برخی از صاحبنظران معتقدند برجسازی میتواند یکی از الگوهای مفید شهری باشد که افراد را با یک جامعه مدرن مطابقت میدهد و ساختمانهای بلندمرتبه یا برجها یکی از المانهای مدیریت زیباسازی شهری است؛ اما راهبرد مذکور تا چه میزان میتواند برای یک جامعه شهری مفید باشد؟
این مهم را بهانهای برای گفتوگو با دکتر سیدجعفر تشکریهاشمی؛رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران قرار دادیم که در ادامه میخوانید.
ساختمانهای بلندمرتبه با چه ضرورتی ساخته میشوند؟
با توسعه شهرنشینی و مهاجرتهایی که از روستاها و شهرهای کوچک به سوی کلانشهرها صورت میگیرد، این افزایش جمعیت به طور طبیعی نیاز به اسکان دارد و زیرساختهای شهری را برای جمعیتهای جدید به وجود میآورد. بنابراین، این رشد یا به صورت طولی در شهرها اتفاق میافتد – شهرها به تدریج توسعه فیزیکی پیدا میکنند و حومههای شهر تبدیل به محدوده داخل شهرها میشوند - و یا توسعه به صورت عمودی از طریق برجسازی و بلندمرتبهسازی صورت میگیرد؛ اما اگر رشد افقی مدنظر باشد، نیازمند توسعه جادهها، شبکههای آب و فاضلاب، برق، گاز و بناهای فراوان دیگر بهعنوان زیرساختهای خدماتی همچون بیمارستانهای جدید، مراکز انتظامی و دیگر الزامات شهری هستیم.
پس با این تفاسیر شما موافق بلندمرتبهسازی هستید؟
به طور حتم توسعه افقی با وجود آنکه شهرها را از بلندمرتبهسازی بینیاز میکند؛ اما بسیار پرهزینه است ضمن آنکه برخی مواقع بعضی شهرها استعداد چنین توسعهای را ندارند و با محدودیتهای فیزیکی همچون نبود آب و راههای مناسب و وجود موانع طبیعی نظیر کوهها مواجه میشوند و طبیعی است در این صورت باید به سمت ایجاد ساختمانهای بلندمرتبه رفت تا نیاز به اسکان از این طریق تأمین شود.
با توسعه عمودی ساختمانها از تحمیل هزینه برای توسعه زیرساختها، از تخریب فضاهای سبز اطراف شهرها و همچنین تحمیل سفرهای طولانی که ممکن است در اثر این توسعه به وجود آید، پیشگیری میشود؛ چون در واقع با بلندمرتبهسازی دسترسی به همه امکانات شهری به سهولت برای شهروندان فراهم است؛ چراکه قیمت زمین یکی دیگر از موارد تعیینکننده در ساخت ساختمانهای بلندمرتبه محسوب میشود.
آیا ساخت برجها با ایجاد تراکم جمعیت در برخی مناطق دارای شاخص استاندارد و تعریف شده است؟
با توجه به اینکه شهر تهران طرح جامع و تفضیلی دارد، جمعیتپذیری این کلانشهر تعریف شده است و اگر تهران جمعیتی بیش از ظرفیت تعیین شده را بپذیرد، به این معناست که شهر با چالشها و ناترازیهایی مواجه خواهد شد؛ بهویژه در تأمین انرژی- آب، برق و گاز- و زیرساختهای خدماتی شهر همچون جاده، بیمارستان، مدرسه، مراکز تفریحی، فضاهای سبز و بوستانها و حتی امنیت دچار مشکل خواهد شد کما اینکه در حال حاضر نیز ما با این چالشها مواجه هستیم.
تهران تا چه میزان ظرفیت پذیرش جمعیت را دارد؟
اکنون تهران به جمعیتپذیری حداکثری رسیده و به هیچ عنوان ظرفیت پذیرش جمعیت جدید را ندارد و بسیاری از شهرهای اطراف تهران نقش خوابگاهی گرفتهاند به این مفهوم که شهروندان در آن شهرها سکونت دارند و در طول روز برای کسب و کار به تهران مراجعه میکنند و به همین دلیل جمعیت روز تهران حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از جمعیت شب تهران بیشتر است و این نشان میدهد اگر ما جاذبههای سکونت مانند ایجاد مراکز اشتغال، کارخانهها، صنایع و یا تسهیلاتی نظیر مسکن، مراکز درمانی، آموزشی و دانشگاهی را در این کلانشهر افزایش دهیم، به طور حتم با توجه به خلأهایی که در دیگر شهرهای کشور داریم، این موضوع موجب گسیل جمعیتهای بیشتر به سوی تهران میشود و ما با چالشهای فراوان زیستمحیطی مواجه خواهیم شد، کما اینکه هماکنون نیز تهران برای تأمین آب شرب شهروندان با مشکلات اساسی مواجه شده است.
بنابراین بر اساس طرح جامع تهران، جمعیت قابل سکونت این کلانشهر تعریف شده است و هرگونه اقدامی که منجر به افزایش جمعیتپذیری تهران شود، نهتنها خلاف طرح جامع محسوب شده؛ بلکه به حیات این کلانشهر آسیب میزند و بحرانهای زیادی را به وجود میآورد کما اینکه در حال حاضر نیز در برخی حوزهها با این پدیده روبهرو شدهایم.
آیا فضاهای آموزشی، درمانی و فرهنگی با تراکم جمعیت و برجهای ساخته شده در محلات همخوانی دارد؟
نیازهای هریک از مناطق مسکونی تهران در طرح جامع و تفصیلی تعریف شده و با توجه به اینکه تهران شهری چندقطبی است، مراکز آموزشی، درمانی، تفریحی و سرانههای عمومی شهر و سایر نیازمندیها همچون بازار و... در این شهر چندقطبی تعریف شده و ما میدانیم در کدام محدودههای این کلانشهر مراکز آموزشی کمتری داریم و در کدام محدودهها با کمبود مراکز دانشگاهی مواجه هستیم.
در طرح جامع و تفصیلی نیازسنجیها صورت گرفته و همه قطبها ازجمله سرانه فضای سبز این کلانشهر تعریف شده و ممکن است در حال حاضر این سرانه عدد قابل قبولی باشد؛ اما همگن نیست و برخی از مناطق وضعیت بسیار خوب و بعضی از مناطق شرایط بسیار بدی دارند.
چالشهایی که برجسازی در تهران ایجاد کرده چیست؟
هر فعالیتی که نکات مثبتی دارد، ممکن است نکات منفی و موانعی نیز داشته باشد و اگر ما در مورد موانع برجسازی صحبت میکنیم، به این معنا نیست که ضرورت آن برای این کلانشهر را نادیده بگیریم؛ چراکه پیشتر درباره ضرورت آن صحبت کردم. با این حال برجسازی چالشهایی نیز به همراه دارد. بهعنوان نمونه وجود ساختمانهای بلندمرتبه میتواند تا حدودی حقوق شهروندی- آسایش و آرامش مورد نیاز شهروندان - را تحت تأثیر خود قرار دهد و در موضوعات ایمنی و آتشنشانی باید تمهیداتی برای این ساختمانها اندیشیده شود. سرانههای مورد نیاز هر برج باید در مجاورت خودش وجود داشته باشد و نباید برجها را چسبیده به یکدیگر- مانند خانههای ویلایی- ساخت. نمیتوان درباره تأمین فضاهای مناسب برای قدم زدن افراد و دسترسی به حمل و نقل عمومی بیتفاوت بود؛ زیرا این موارد الزامات خود را در برجسازیها دارد و با وجود آنکه قیمت تمامشده هر واحد را افزایش میدهد، ضرورتهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد. ضمن آنکه برجها نیازمندیهای ویژهای دارند که با ساخت و سازهای چندطبقه متفاوت است.
باید چه پیوستهای فرهنگی و اجتماعی را در برجسازی لحاظ کرد؟
ایجاد خدمات در مجاورت برجها نیز یکی دیگر از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بهعنوان نمونه در خیابانی که ۱۰۰ واحد در مجاورت یکدیگر قرار گرفته و ممکن است هر واحد دارای عرض ۱۰ متری باشد، از ابتدا تا انتهای مسیر یک کیلومتر میشود؛ ولی اگر قرار باشد این ۱۰۰ واحد به صورت عمودی رشد کند، دیگر نمیتوان گفت این جمعیت انبوهی که در برج زندگی میکنند برای تأمین نان، ارزاق عمومی و دیگر خدمات و الزامات عمومی به کیلومترها دورتر مراجعه کنند و ضرورت دارد این خدمات در مجاورت برجها شکل بگیرد و سرانههای عمومی برای ساکنان برجها در مناطق در نظر گرفته شود. همچنین با توجه به قیمت تمام شده باید تمهیداتی اندیشیده شود که مسکن گران نشود و موضوع مهم دیگر، مسائل فرهنگی و اجتماعی سکونت در این برجهاست که با سبک و سیاق زندگی در خانه ویلایی و یا حتی چندطبقه متفاوت است و باید رفتار ساکنان این ساختمانهای بلندمرتبه با فرهنگ زندگی در برجها سازگار باشد.
تراکم ساختمانهای بلندمرتبه تهران در کدام مناطق بیشتر است؟
عمده ساختمانهای بلندمرتبه در مناطق ۲۲، ۵، یک و تا حدودی مناطق ۲، ۳ و ۴ هستند و به عبارتی مناطق یک تا ۵ و سپس منطقه ۲۲ مناطقی هستند که در مقایسه با دیگر قسمتهای تهران ساختمانهای بلندمرتبه بیشتری دارند.
نظر شما