ایستاده‌ام وسط صحن موکب، درست جایی که همه‌ چیز در حال هیاهو و حرکت است اما دل آدم بی‌اختیار مکث می‌کند.

جز سایه پرمهرتان جایی نداریم
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

صدای همهمه‌ زائران، بوی چای تازه‌ای که از سقاخانه بلند شده و آن پرچم مشکی باشکوه که بالای سقاخانه در اهتزاز است، همه‌ چیز را برای چند لحظه متوقف می‌کند. روی پرچم نوشته شده: «اباالحسن علی ‌بن ‌موسی ‌الرضا(ع)»؛ و همین چند کلمه کافی‌ است تا دل آدم بلرزد. چند ثانیه خیره می‌مانم به پرچم. انگار دارد می‌گوید: «اینجا توقف کن، اینجا دل بده، اینجا خدمت کن». اطرافم غرفه‌ها قرار دارند. غرفه‌های درمان، کودک، کفاشی، خیاطی، ماساژ، شهدا و حتی سیمکارت رایگان. همه ‌چیز با نظم و دقت آماده است.
اینجا موکب‌ الرضای خاوری‌هاست؛ جایی که خدمت یک نیت و یک عهد با امامی است که دل‌ها را به خودش گره زده.

همین همدلی شد ریشه‌ درختی به نام «خدمت»

موکب ‌الرضای خاوری‌ها با آن پرچم مشکی باشکوه و سقاخانه‌ پر رفت ‌و آمد، روزی فقط یک جمع کوچک 15-10 نفره بود. چند دوست دلداده‌ امام رضا(ع) که دلشان می‌خواست کاری کنند و قدمی در راه خدمت بردارند. اسمشان را گذاشته بودند «همدلی» و همین همدلی شد ریشه‌ درختی که حالا روی سر هزاران زائر سایه‌ انداخته است.
مهدی رحمانی و محمد دادخواه از همان جمع کوچک اولیه تا حالا پای کار موکب ایستاده‌اند. محمد دادخواه از روزهای اول می‌گوید: «سال ۱۳۹۸ بود که با جمعی از دوستان، فعالیتمان را شروع کردیم. در ابتدا تنها یک گروه کوچک بودیم که اسممان را گذاشته بودیم «همدلی». پس از مدتی دیدیم باید کارمان را منسجم‌تر کنیم، برای همین اساسنامه نوشتیم و ساختار رسمی‌تری شکل دادیم. حالا این مجموعه یکی از شاخه‌های مجمع خاوران خراسان است». او با اشاره به دقت در روند جذب خادمان می‌افزاید: «هر سال حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ خادم داریم. فراخوان را دو ماه پیش از شروع مراسم منتشر می‌کنیم، اما معمولاً کمتر از یک ماه زمان می‌برد تا ظرفیت تکمیل شود. اینجا در این موکب، تمام افرادی که در بخش‌های مختلف حضور دارند، در کار خود متخصص‌اند. از پزشک و پرستار گرفته تا خیاط و ماساژور. نکته اینجاست که تمامی این خادمان به صورت داوطلبانه در این موکب حضور پیدا می‌کنند».
موکب ‌الرضای خاوری‌ها افزون بر ۲۰ تا ۲۵ غرفه دارد. همه‌ چیز با نظم و دقت در خدمت زائرانی‌ است که با پای دل آمده‌اند. دادخواه با افتخار اضافه می‌کند: «در سال ۱۴۰۲ در میان ۸۵۰ موکب مستقر در مشهد، موکب ما به‌ عنوان موکب نمونه استان انتخاب شد. این افتخار نتیجه‌ همدلی و اخلاص تمامی خادمان پای کار است».

روایت حلوای آیینی خاوری‌ها

اگر از زائران موکب ‌الرضای خاوری‌ها بپرسی کدام بخش این موکب برایشان خاص‌تر و به ‌یاد ماندنی‌تر بوده، خیلی‌ها بی‌درنگ می‌گویند: «حلوای خاوری». حلوایی که در واقع آیینی است ریشه‌دار در فرهنگ قوم خاوری و غذایی که با نیت، دعا و عشق پخته می‌شود. در دل موکب، غرفه‌ای هست که از صبح زود تا غروب، بوی آرد برشته و سمنوی داغ از آن بلند است. محمدمهدی سیاح، مسئول غرفه غذاهای سنتی، از این دیگ‌ها می‌گوید: «ما صبح‌ها بعد از نماز می‌آییم موکب. مواد اولیه مثل آرد، سمنو، روغن و ادویه‌ها را آماده می‌کنیم. بعد دیگ را می‌گذاریم روی آتش. از همان لحظه، دیگ باید دائم چمبه بخورد. یعنی یک لحظه هم نباید بی‌حرکت بماند چون اگر ته بگیرد، دیگر قابل استفاده نیست. برای همین بچه‌ها لحظه ‌به ‌لحظه پای دیگ هستند، دست عوض می‌کنند، نیت می‌کنند، ذکر می‌گویند و با عشق هم می‌زنند». پخت این حلوا دست‌کم ۱۲ ساعت زمان می‌برد. از صبح تا عصر، دیگ روی آتش است و خادمان مثل نگهبانان یک آیین مقدس، مراقبش هستند. حدود ساعت 6-5:30 عصر دیگ آماده می‌شود. اگر زائر پیاده در موکب باشد، همان ‌جا سرو می‌شود؛ اگر نه، برای صبحانه‌ روز بعد نگهداری می‌شود.
اما داستان این دیگ دور و درازتر از این حرف‌هاست. سیاح ادامه می‌دهد: «قدیم‌ترها، وقتی بزرگ‌ترهای قوم حلوا می‌پختند، فتیله را روشن می‌کردند و حاجت می‌خواستند. این دیگ، حاجت می‌دهد. خیلی‌ها آمدند، نیت کردند، دیگ را هم زدند و حاجتشان را گرفتند». او از لحظه‌هایی می‌گوید که زائران، بی‌صدا کنار دیگ می‌ایستند، نیت می‌کنند، اشک می‌ریزند و با دلشان دیگ را هم می‌زنند: «بعضی‌ها به نیت حضرت زینب(س) چند لحظه کنار دیگ می‌ایستند، نیت می‌کنند و بعد می‌روند. انگار در همان حین حاجتشان را در دل مرور می‌کنند».
پخت حلوا یک روز پیش از افتتاح رسمی موکب آغاز می‌شود. در افتتاحیه از میهمان‌ها با همین حلوا پذیرایی می‌شود. از آن روز به بعد، هر روز دو دیگ پخته می‌شود؛ هر دیگ حدود ۱۰۰ کیلوگرم خروجی دارد و در میان زائران توزیع می‌شود. سیاح با لبخندی خسته اما رضایتمند می‌گوید: «کار خیلی سختی‌ است، اما به سختی‌اش می‌ارزد. اینجا متبرک به نام آقا علی ‌بن‌ موسی ‌الرضا(ع) است. همه با عشق و علاقه کار می‌کنند».

برای زائرانی که خستگی راه در تن دارند

در غرفه‌ خیاطی، صدای چرخ‌ها با ذکر خادمان در هم آمیخته. لباس‌های پاره، زیپ‌های خراب و دوخت‌های فوری، همه با دقت و احترام انجام می‌شود. خادمان این بخش، اغلب خیاطان حرفه‌ای‌ هستند که با تجهیزات کامل آمده‌اند. در کنار آن، غرفه‌ کفاشی، جایی است برای ترمیم کفش‌هایی که مسیر طولانی پیاده‌روی را تاب آورده‌اند. خادمان با ابزارهای دقیق، کفش‌ها را تعمیر می‌کنند. غرفه‌ ماساژ برای زائرانی‌ است که خستگی راه در تن دارند. خادمان آموزش ‌دیده با رعایت اصول بهداشتی، ماساژ درمانی ارائه می‌دهند. غرفه‌ کودک نیز یکی از پرشورترین بخش‌های موکب است. بچه‌ها با لباس‌های رنگی و در فضای بازی مشغول‌اند. خادمان کودک با برنامه‌های آموزشی، قصه‌گویی، نقاشی و بازی‌های گروهی، فضایی امن و شاد برای کودکان فراهم کرده‌اند. در این غرفه، کودکان مشغول و سرگرم‌اند و والدین هم با خیال راحت به استراحت می‌پردازند. اینجا، کودک بودن ارزش دارد و هر لبخند، عبادتی‌ است.

خادمانی از همه نسل‌ها

در موکب ‌الرضا(ع) خدمت‌رسانی یک سبک زندگی است. اینجا مرزهای سن و جنسیت رنگ می‌بازد و همگان با دل‌هایی مملو از عشق به امام رضا(ع) مشغول خدمت‌اند. اما در میان این جمع پرشور، خانواده‌ای هست که حضورشان چشمگیرتر از همه است: خانواده‌ آقای محمدرضا نوری. آقای نوری خادمی‌ است که سال‌هاست با همسر و چهار فرزندش در موکب حضور دارد. او به‌ عنوان معلمی معنوی تلاش کرده فرهنگ خدمت را از همان کودکی در دل فرزندانش نهادینه کند. خودش با لبخندی آرام می‌گوید: «این کار برای بچه‌ها مانند یک بیمه‌ معنوی‌ است. از همان بچگی یاد گرفتند خدمت به زائر امام رضا(ع) افتخار است. هر سال از چند هفته پیش از شروع موکب، لحظه‌شماری می‌کنند، لباس‌هایشان را آماده و برنامه‌ریزی می‌کنند در کدام بخش‎‌ها کمک کنند».
نوری از خاطراتی می‌گوید که در دل خانواده‌اش طلایی شده‌اند. از شب‌هایی که بچه‌ها خسته اما خوشحال، کنار هم می‌نشینند و از اتفاق‌های روز تعریف می‌کنند. از لحظه‌هایی که زائران با دعای خیر، دست بچه‌ها را می‌گیرند و اشک در چشمانشان حلقه می‌زند. او ادامه می‌دهد: «ائمه(ع) هیچ‌ وقت مدیون کسی نمی‌مانند. هر قدمی که برای زائر برداشته شود، هزار برکت به زندگی می‌آورد. من این را با تمام وجود لمس کرده‌ام. بچه‌ها هم همین طور. این خدمت، سرمایه‌ای است برای آینده‌شان».

نقطه‌ اوج یک سال انتظار

برای خیلی از خادمان موکب ‌الرضای خاوری‌ها، این چند روز نقطه‌ اوج یک سال انتظار است. تمام سال را با دل‌شماری می‌گذرانند تا دوباره برسند به همین مسیر، همین موکب، همین لحظه‌هایی که می‌توانند به زائران پیاده امام رضا(ع) خدمت کنند. یکی از چهره‌های پرشور این جمع، خانم سادات است؛ مسئول خواهران در بخش سقاخانه. او از تجربه‌ای می‌گوید که هنوز هم وقتی تعریفش می‌کند، چشم‌هایش برق می‌زند: «من پارسال به حج عمره مشرف شدم، در حالی که اصلاً قصد سفر نداشتم. نه اینکه نخواهم، فقط اینکه نه برنامه‌ای داشتم، نه آمادگی‌. اما همه ‌چیز دقیقه نودی جور شد. انگار یک دستی از غیب همه‌ چیز را مرتب کرد. پس از این ماجرا حس کردم امام رضا(ع) خودش خواسته من مشرف شوم. واقعاً باورم نمی‌شد، ولی شد. در سفر، وقتی ماجرای آمدنم را برای همسفرهایم می‌گفتم، همه می‌گفتند حتماً دعای خیری پشت سرت بوده و وقتی این را می‌گفتند من ناخودآگاه تصویر خدمت در سقاخانه برایم تداعی می‌شد و خودم خوب می‌دانستم دعای خیر زائران پیاده امام مهربانی‌ها را همراهم داشتم». خانم سادات در پایان گفت‌وگو می‌گوید: «هر کسی که وارد این مسیر می‌شود، دیگر دلش نمی‌خواهد برگردد. این راه، جاذبه‌ای خاص دارد که هیچ کجای دنیا نیست».

تجلی عشق مردمی به امام مهربانی‌ها

موکب‌الرضای خاوری‌ها تجلی عشق مردمی است که دلشان را وقف امام رضا(ع) کرده‌اند. اینجا هر غرفه، هر خادم و هر حرکت، نشانی از ارادت است. در پایان مسیر، وقتی زائران به حرم مطهر می‌رسند، ردپای این موکب در دلشان مانده. شاید فراموش کنند چای را کجا نوشیدند یا کفششان را چه کسی دوخت، اما حس آرامش، لبخند خادمان و صمیمیت آدم‌ها تا همیشه در خاطرشان خواهد ماند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha