استخاره در منابع شیعه هیچگاه بهعنوان دلیل برای اثبات امامت و مسائل اعتقادی بهکار نرفته و علمای بزرگ شیعه نیز آن را صرفاً طلب خیر از خداوند در امور فردی دانستهاند. در نتیجه، استناد احمد اسماعیل بصری و پیروانش به استخاره برای اثبات ادعای یمانی بودن، تحریفی آشکار و بیاساس است.
مقدمه:
آموزه مهدویت یکی از مهمترین اصول بنیادین شریعت اسلامی است که خدای تعالی برای انسانها مقدر کرده است. این حقیقت بی بدیل مانند سایر معارف آسمانی و الهی از تیررس هجمه ها و دشمنی منحرفان و پیروان شیطان در امان نمانده است و چه بسیار کسانی بوده و هستند که با کج اندیشی و سوء استفاده از آن با ادعاهای انحرافی و گاه ایجاد فرقه های باطل، علاوه بر هلاکت خویش عده زیادی را نیز در مسیر ضلالت و گمراهی قرار داده اند.
جریان مدعی یمانی منتسب به احمد اسماعیل ،بصری از جمله جریانهایی است که در عصر کنونی علم گمراهی و اضلال را به دست گرفته و با ادعای دروغین یمانی بودن و فرزندی امام زمان، عدهای را به خویش دعوت کرده است.
از جمله استدلالهای این مدعی کاذب استناد به استخاره در جهت اثبات ادعاهای خود میباشد. در این نوشتار به بررسی و نقد این مسئله خواهیم پرداخت.
استخاره در لغت: طلب و خواستن بهترین حالت در امری است. استخاره در اصطلاح دینی: واگذاردن انتخاب به خداوند در کاری است که انسان در انجام دادن آن شک دارد استخاره کردن در امری که شرع حکم روشنی دارد، روا نیست و تنها در کارهای مباح یا در انتخاب میان دو مستحب پسندیده است. از این رو در انجام واجبات و ترک محرمات و در مواردی که عقل حکم قاطع و روشنی در مورد خیر یا شر بودن فعلی داشته باشد جای استخاره نیست.
آنچه مسلم است و از هیچ یک از فقهای شیعه خلاف آن دیده نشده، (حتی بزرگانی مانند سید بن طاووس که عنایت ویژه ای به استخاره داشته است) اعتقاد به دستور ندادن قرآن و معصومین در تمسک به استخاره برای پیدا کردن حق از باطل و یا تأیید ادعاهای مدعیان رسالت و نبوت است.
به تصریح علمای شیعه و اعتقاد آنان، عموماً مراد از استخاره و واژه های مرتبط با آن، طلب خیر از خداوند در انجام امور با خواندن نماز، دعا و اذکار وارده از اهل بیت است.
احمد بصری با سوء استفاده از عدم آگاهی حدیثی مریدانش تمام روایاتی را که در آن استخاره به معنای طلب خیر از خداوند است به استخاره عرفی با استفاده از قرآن معنا کرده است!
احمد اسماعیل در احتجاج به استخاره به دو روایت برای فرضیه خود متمسک شده است:
1. روایت امام علی علیه السلام
2. عمل صفوان بن یحیی است
روایت اول مورد استناد احمد الحسن:
*مطابق روایت اول فردی به امام علی علیهالسلام عرض کرد: ای امیرمؤمنان ما را از مهدی خودتان آگاه کنید آن حضرت پس از ذکر اوصاف ایشان می فرماید: «إن خار الله لک فاعزم و لا تَنثَنِ عنه إن وُفّقتَ له و لا تجوزَنَّ إن هُدِیتَ إلیه»۱ اگر خداوند برای تو خیر خواست، عزم خود را استوار گردان و اگر در راه رسیدن به خدمت او توفیق یافتی از او به دیگری باز مگرد و هرگاه به سویش راه یافتی از او درمگذر!
پاسخ:
بر خلاف ادعای احمد اسماعیل عبارت «خار الله لک» نه تنها اشاره به استفاده از استخاره برای اثبات امامت ندارد؛ بلکه عنوانی عمومی است که به معنای خیر و صلاح تو را خواست میباشد و در اینجا عنایت خداوند بر فرد و همراهی با حضرت مهدی علیهالسلام را میرساند ،بنابراین مراد امام از عبارت «خار الله لک» این بوده که وقتی خداوند به تو خیر یاری حضرت مهدی علیهالسلام را عنایت کرد تو نیز از این عنایت استقبال کن و به حضرت بپیوند.
روایت دوم مورد استناد احمد الحسن:
در روایت دوم علی بن معاذ روایت کرده است: به صفوان بن یحیی گفتم: چگونه به امامت امام رضا اعتقاد پیدا کردی؟ او در پاسخ گفت: «صلّیتُ و دعوتُ الله و استخرتُ علیه و قطعتُ علیه»۲ نماز خواندم و از خداوند خواستم و بر او طلب خیر کرده و به امامت ایشان یقین پیدا کردم.
پاسخ:
احمد اسماعیل و پیروانش ادعا دارند که مطابق این روایت، امامت را میتوان با استخاره ثابت کرد در حالی که این سخن، روایت از معصوم نیست و عمل صفوان بن یحیی به عنوان غیر معصوم، برای ما حجت نیست.
از سوی دیگر، مرحوم شیخ طوسی(ره) که تنها منبع نقل این روایت است این سخن را برای تأیید ذکر نکرده؛ بلکه در بحثی مفصل در مورد واقفیه و جهت رد این عبارت آن را نقل نموده است. شیخ طوسی (ره) بر خلاف ادعای احمد بصری پس از نقل این خبر، آن را حیلهای از طرف واقفیه و علی بن احمد علوی دانسته که حقانیت امامت امام رضا علیهالسلام را اینگونه بی اعتبار نمایند.
در واقع، این نویسنده واقفی قصد داشته تا با ذکر این مطلب (که شیعیان امامت امام خود را با استخاره ثابت میکنند) سستی و بیپایگی ادله شیعیان امام رضا علیهالسلام را مطرح و به زعم خود بر حقانیت شیعیان رضوی خللی وارد کنند.
شیخ (ره) در پاسخ به او مینویسد: «این امر بدترین چیزی است که کسی در آن تقلید انجام دهد و اگر این عمل توسط صفوان انجام شده برای ما حجت نمیباشد. به علاوه اینکه با توجه به منزلت صفوان و علم و زهدش بعید است چنین عملی را انجام داده باشد و چگونه ممکن است در مسئله بزرگی مانند، امامت با مخالفین خود از طریق استخاره استدلال نماید. مگر اینکه طرف مقابل خود را فردی ابله دانسته باشد.»۳
علاوه بر این ممکن است مراد از استخاره در این جملات معنای عام و غالبی آن؛ یعنی طلب خیر از خداوند باشد.۴
امام باقر علیهالسلام می فرماید: «هرگاه اراده استخاره در کار بزرگی را داشتم، صد بار در سجدهگاه طلب خیر میکردم و استخاره من چنین بود، که میگفتم:خدایا از تو که عالم به غیب هستی درخواست میکنم که اگر این کاری که میخواهم انجام دهم برای من خیر دارد، یاریام کن و اگر علم داری که شرّ من در انجام آن است، مرا از انجامش منصرف فرما!»۵
در این روایت کاملاً مشخص است که امام با قرآن استخاره نکردند و با توجه به دعای مذکور در روایت، مرادشان از استخاره یاری گرفتن از خدای متعال در به سرانجام رسیدن کار و انتخاب صحیح است و این دسته از روایات با احمد بصری هیچ ارتباطی ندارد.
در نتیجه یقیناً استخاره به معنای خاص آن نمیتواند به عنوان دلیل برای اثبات امر مهم و اعتقادی امامت به کار رود تا امثال احمد اسماعیل و پیروانش بخواهند با استخاره حقانیت این فرد کذاب را ثابت کنند!
پینوشت:
۱.غیبت نعمانی شیخ مفید، ص ۲۱۲
۲.الغیبة، شیخ طوسی، ص ۶۱.
۳.از نویسندگان واقفیه (کسانی که در امامت امام کاظم علیه السلام توقف نموده و ایشان را مهدی موعود نامیدند و امامت امام رضا علیهالسلام را قبول نکردند.)
۴.رک ره افسانه محمد شهبازیان، صص ۷۹ - ۹۲
۵.بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۸۸ ص ۲۶۳
منبع:پایگاه جامع فرق و ادیان و مذاهب
نظر شما