چند سال اخیر و با فراگیر شدن اینترنت، شبکههای اجتماعی و بعد هم پیدایش نسل «زِد» و تفاوتهایش با نسلهای قدیمی، این جمله کاربرد بیشتری پیدا کرده و در مناسبات روزانه به نماد افسوس و حسرت بزرگترها در مواجهه با نوجوان و جوانان امروزی تبدیل شده است. ظاهراً در میان مشخصههای مختلفی که عموم مردم، آنها را به نسل «زد» نسبت میدهند، «بیادبی» و رعایت نکردن حرمت و احترام دیگران بیشتر از همه، بزرگترها را آزار میدهد. این ماجرا البته مختص به جامعه ما نیست و در حال حاضر خیلیها از آن با عنوان «بحران بیادبی» یاد میکنند.
نوگرایان و افراطیها
جوانها البته طی این سالها در برابر اتهام «بیادبی» ساکت نماندهاند. آنها میگویند همسن و سالهایشان اصولاً در هر دوره و زمانهای متهم بوده و هستند که نزاکت ندارند، احترام بزرگتر را رعایت نمیکنند و آداب اجتماعی برایشان اهمیتی ندارد. ریشه این تلقی را هم در قدیمی بودن و تفکرات سنتی بزرگترها میدانند که درک درستی از جوانی و اقتضائاتش و همچنین تغییرات جامعه ندارند.
جامعهشناسان میگویند در هر دوره نسلی معمولاً چهار گروه مختلف وجود دارد. یعنی گروهی از جوانان هستند که سنتهای قبلی و هنجارهای جامعه را قبول دارند و رعایت هم میکنند. به اینها «همنوایان» میگویند. گروهی دیگر «نوآوران»اند، یعنی افرادی که اهداف و معیارهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را قبول دارند ولی شیوههای اجرا و یا دستیابی به اهداف را قبول ندارند. سلیقه و علاقههایشان هم متفاوت است و معمولاً با خانوادههایشان اختلاف نظر پیدا میکنند. یک گروه دیگر که شاید بشود از آنها به عنوان «فرمالیست» یاد کرد، ضمن نپذیرفتن ارزشها و برخی هنجارها، میگویند گذشتگان ما در اشتباه بودند. این گروه اگرچه قید برخی ارزشهای اجتماعی مرسوم را میزنند، اما برای دلخوشی بزرگترها، وانمود میکنند به خیلی از مسائل پایبند هستند. واضح است که همه جوانان با این نوع طرز تفکر نمیتوانند تظاهر به پایبندی داشته باشند. عدهای اصلاً پایبندی ظاهری را هم قبول ندارند. اینها یاغی و طغیانگر محسوب میشوند. کارشناسان تا حدود هفت سال پیش میگفتند به نظر میرسد در جامعه ایرانی بیشتر جوانان از گروه دوم یعنی «نوآوران» باشند. اینها نگاه علمی و جامعهشناختی به ماجرا بود و حالا شما میتوانید با توجه به آنچه گفته شد تصمیم بگیرید که کدامیک از چهار گروه یاد شده را همان «بیادب»ها و دور از نزاکتها حساب کنید! این نکته هم قابل بررسی و توجه است که با توجه به سرعت تغییر و تحولات اجتماعی طی هفت سال گذشته احتمال دارد دیگر گروه «نوآوران» و نوگرایان، اکثریت جوانان ایرانی را تشکیل ندهد و چه بسا این تقسیمبندی چهارگانه، حرف هفت سال پیش بوده باشد و امروز باید نشست و دوباره جوانان ایرانی را گروهبندی کرد!
مثل یک بحران
همه ما در زندگی امروز، مصادیق بیتوجهی جوانان به آداب و رسوم اجتماعی، نادیده گرفتن برخی ارزشها و هنجارها توسط برخی جوانان و مجموع آنچه ممکن است بزرگترها بیادبی و دوری از نزاکت قلمداد کنند را اطرافمان میبینیم. با این همه جامعهشناسان در برخورد با این پدیده سعی میکنند حرف از بیادب بودن جوانان امروزی نزنند. آنها میگویند: «اینکه بگوییم نسل جوان مثل قدیم نیستند، ارزشها را از دست دادهاند و به دیگران احترام نمیگذارند نگاهی یکجانبه و منفی به تغییرات جامعه و زمانه است. این قبیل تغییرها همیشه و در هر دورهای وجود داشته، اما امروزه سرعتش زیاد شده و طبیعی است که نسل قبل نتواند سریع خودش را با تغییرات هماهنگ کند و نگران نسل جوان و ارزشها و... بشود».
اینکه سرعت تغییرات اجتماعی افزایش یافته، فاصله نسلی ایجاد شده، جوانان جوری دیگری به دنیا نگاه میکنند، معیارهایشان با نسل قبل متفاوت است و تعریفشان از ادب و احترام با تعریفی که گذشتگان داشتند متفاوت است، درست، اما یک واقعیت دیگر هم وجود دارد: «همه آنچه در رفتار و کردار متفاوت جوانان امروزی میبینیم را نمیشود به حساب تغییر نسل، تغییر نگرش، اختلاف سلیقه، عقیده و... گذاشت». برخی رفتارها که عمومیت هم پیدا کرده، آن قدر دُز ادب و احترامشان پایین است که نمیشود آنها را جز بیادبی، تعبیر کرد.
اصلاً بیایید به سبک و سیاق جوانان امروزی (البته مؤدبهایش)، امروزیتر باشیم و روزآمدتر و علمیتر به ماجرا نگاه کنیم. رویکردهای جامعهشناسانهای که در بررسی رفتارهای نسل جوان همواره نگاه مثبت داشته و همه چیز را به حساب تغییرات زمانه میگذاشتند و بیادبی را هم قبول نداشتند، حداقل مربوط به ۵ تا ۱۰ سال پیش است. کافی است عبارت «بحران بیادبی نسل جوان» را به زبان لاتین در اینترنت جستوجو کنید. تعداد مقالات و مطالب جامعهشناسانه زیادی را پیدا میکنید که نشان میدهند بیادبی در حال تبدیل شدن به یک پدیده همهگیر است. خلاصه اینکه در همه جای جهان، جامعهشناسان نگران بروز بحرانی به نام بیادبی هستند.
مثل سرماخوردگی
اندیشکده یا مرکز تحقیقاتی «پیو» در آمریکا بهتازگی نتایج یک نظرسنجی درباره رواج رفتارهای غیرمؤدبانه در جامعه را منتشر کرده است. این پژوهش نشان میدهد نیمی از آمریکاییها معتقدند رفتار مردم نسبت به قبل از همهگیری کرونا بیادبانهتر شده است. افرادی که در اتوبوس، مترو و دیگر اماکن عمومی بدون رعایت حق و حقوق دیگران گوشی را روی حالت بلندگو گذاشتهاند و خودشان هم دارند با الفاظ نامناسب، بلند بلند با دوست، همسر و یا خویشاوندانشان درباره مسائل تقریباً خصوصی زندگیشان حرف میزنند و از شوخیهای زننده هم ابایی ندارند،
دانشآموزانی که بدون اجازه و اطلاع به معلم یکباره بلند میشوند و کلاس را ترک میکنند، جوانان و نوجوانانی که حتی در حضور دیگران با پدر و مادرشان به وسیله کلماتی دور از ادب حرف میزنند و... صحنههایی هستند که هر روز میتوان آنها را دید و جالب اینکه بحث درباره همین رفتارها در فضای آنلاین هم داغ است. «کریستین پورات» استاد دانشگاه «جورج تاون» و نویسنده کتاب «تسلط بر نزاکت: بیانیهای برای محیط کار»، در مصاحبهای با شبکه انپیآر بعد از برشمردن انواع بیادبیهایی که امروزه در جامعه رواج پیدا کرده و عادی شده، میگوید: «بیادبی در حال افزایش است و این چیز بدی است. بیادبی بار عاطفی سنگینی بر ما تحمیل میکند. وقتی با بیادبی مواجه میشویم، در حالت جنگ یا گریز قرار میگیریم. اغلب اوقات، ما سوءاستفاده را تحمل و سکوت میکنیم، اما درد آن تا مدتها بعد باقی میماند».
نکته مهمتر درباره بیادبی را «ترور فولک» گفته است. او که در دانشگاه مریلند در مورد رفتار سازمانی تحقیق میکند، معتقد است: «بیادبی چیزی شبیه سرماخوردگی معمولی است... بیادبی مسری است. وقتی کسی نسبت به ما بیادبی میکند، ما هم احساس منفی حاصل از آن را با فریاد زدن و بیادبی کردن به دیگران منتقل میکنیم... وقتی صحبت از بیادبی میشود، اغلب یک اثر مانند گلوله برفی وجود دارد که با غلتاندن روی برف بزرگتر میشود. پس هرچه بیشتر بیادبی ببینید، احتمال اینکه آن را از دیگران هم برداشت کنید بیشتر میشود و احتمال اینکه خودتان هم با دیگران بیادب باشید بیشتر میشود».
همه اینها یعنی «سرعت تغییرات اجتماعی» که تا دیروز کارشناسان آن را برای توجیه برخی رفتارهای نوجوانان و جوانان امروزی به کار میگرفتند، حالا سبب شده ضربالمثلها و حکمتهای قدیمی هم کارکردشان را از دست بدهند و کسی نتواند مثل زمان سعدی -علیهالرحمه- ادعا کند ادب را از بیادبان آموخته است!
نظر شما