جریان‌های سیاسی بدشان نمی‌آید از هر اتفاقی که در سپهر سیاست می‌افتد بهانه‌ای بسازند برای دعواهای حیدری نعمتی؛ تازه‌ترینشان همین دعوای شرق‌گرایی یا غرب‌گرایی در میدان سیاست ‌خارجی.

منافع ملی فراتر از دوقطبی شرقی - غربی
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

واقعیت ملموس اما آن است که نه افتادن به دامن غرب نسخه نجات ایران بوده و نه شرق می‌تواند جایگزینی بی‌چون ‌و چرا برای آن باشد. آنچه اهمیت دارد اتخاذ سیاستی عزتمندانه و موازنه‌ساز است که منافع ملی ما را به بهترین شکل تأمین کند.متأسفانه دوقطبی‌سازی شرق غربی، هر گونه ابتکار دیپلماتیک را به میدان تسویه‌ حساب جناحی می‌کشاند. بهتر نیست حوزه حساسی مثل سیاست خارجی نه در گرداب شعارزدگی که در چارچوب عقلانیت انقلابی، به مسیر خود ادامه بدهد؟ شماری از چهره‌ها و کارشناس‌های سیاسی به این پرسش قدس، پاسخ داده‌اند.

شرق و غرب ابزار منافع ملی،‌ نه ملاک تصمیم‌گیری

محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی

امروز برخی چهره‌های سیاسی در جدال‌های چپ و راست، بحث گرایش به شرق یا غرب را پیش کشیده‌اند؛ اما برای پاسخ‌گویی درست به این مسئله، باید به تاریخ انقلاب اسلامی رجوع کنیم. امام خمینی(ره) در فرایند پیروزی و استقرار جمهوری اسلامی، اصل راهبردی «نه شرقی، نه غربی» را به‌عنوان یک گزاره منطقی و پرمعنا برای ملت و مسئولان تبیین کردند. در نگاه امام، شرق و غرب نماد دو قطب استکباری بودند: آمریکا به‌عنوان محور غرب و شوروی به‌عنوان قدرت شرق. هر دو تلاش می‌کردند ایران را زیر سلطه سیاسی و اقتصادی خود ببرند، اما جمهوری اسلامی بر پایه همان اصل استقلال، نشان داد نه تطمیع و نه تهدیدِ هیچ ‌یک از ابرقدرت‌ها نمی‌تواند اراده ملت ایران را در هم بشکند. امروز، پس از گذشت بیش از ۴۰ سال، شرایط بین‌المللی دگرگون شده است. بلوک شرق فروپاشیده و شوروی که روزی سلطه‌گر جهانی بود، از صحنه حذف شده است. اما سلطه غرب با محوریت آمریکا همچنان پابرجاست. در عین حال، قدرت‌های نوظهوری چون چین و هند نیز به میدان آمده‌اند و این واقعیتی است که سیاست‌گذاران کشور باید آن را در نظر بگیرند. ترجمه امروز این پیام انقلاب روشن است: ایران باید مفهوم استقلال و «نه شرقی، نه غربی» را با شرایط جدید جهان بازتعریف کند. این یعنی جمهوری اسلامی می‌تواند با شرق و غرب ارتباط داشته باشد، به شرط آنکه این ارتباط به سلطه‌پذیری منجر نشود. معیار اصلی، منافع ملت ایران است؛ اگر ارتباطی منافع ملی را تأمین کرد، مشروع و قابل پیگیری است؛ اما اگر منافع ایران در آن لحاظ نشود، ادامه ارتباط نه ‌تنها ضرورتی ندارد بلکه به سلطه‌پذیری می‌انجامد.
توصیه روشن به نخبگان سیاسی و دولتمردان این است: معیار همه روابط خارجی باید منافع ملی ایران باشد. هر جا این منافع تأمین نشود، ارتباط باید قطع شود. این همان خط اصلی انقلاب است که استقلال کشور را در برابر هر قدرتی تضمین می‌کند.

همکاری با شرق و غرب مشروط به منافع ملی

ابوالفضل ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی

ایران دارای اراده‌ای استراتژیک است؛ به این معنا که هیچ ‌گاه زیر بار سلطه و انقیاد نخواهد رفت، نه از سوی شرق و نه غرب. با این حال، این استقلال به معنای قطع رابطه با دنیا نیست؛ ایران همزمان می‌تواند با شرق و غرب همکاری کند، به شرط آنکه منافع ملی رعایت شود و هیچ زمینه‌ای برای سلطه‌پذیری ایجاد نشود. اگر منافع ایران در جهان غرب تأمین شود ایران منعی برای کار با جهان غرب ندارد، در غیر این صورت، گرایش صرف به شرق یا به غرب، راه‌گشا نخواهد بود. همچنان که تعامل سازنده با دنیا هم تعارضی با شعار «نه شرقی، نه غربی» ندارد. نمونه روشن این سیاست، چین است که در عین داشتن بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار تبادلات با آمریکا و وجود اختلافات، استقلال و منافع خود را حفظ می‌کند. متأسفانه در نقطه مقابل این دیدگاه، آمریکا و متحدانش در این سال‌ها و به ویژه در روزهای اخیر، علناً به دنبال سرنگونی و فشار بر ایران بوده‌اند. بنابراین مهم‌ترین دستاورد ایران، استقلال و اراده ملی است که هرگز به هیچ کشوری فروخته نخواهد شد. روابط ایران با روسیه و چین نشان می‌دهد کشورهای منصف می‌توانند منافع ایران را رعایت ‌کنند و با حفظ استقلال کشور، همکاری متوازن با ما داشته باشند. اما اگر روزی این کشورها، ملاحظات امنیت ملی ایران را نقض کنند و قصد مداخله در امور داخلی ایران داشته باشند، ایران با آن‌ها همان برخوردی را خواهد داشت که با آمریکا انجام داد. این واقعیت نشان می‌دهد هنوز برخی داخلی‌ها مفهوم شعار انقلابی «نه شرقی، نه غربی» را درست درک نکرده‌اند. فشارها و مانع‌تراشی‌های داخلی، به دلیل گرایش‌های نظری به غرب موجب شده مسیر همکاری ایران با کشورهای آسیایی متوازن نشود و حتی ملت و کشور با تهدید مواجه شوند. این مسئله به ویژه از پایان جنگ تا امروز ادامه یافته و اهداف برخی جناح‌ها، حفظ تسلط غرب بر ایران بوده است. بنابراین مردم باید بدانند دوست و دشمن واقعی چه کسانی هستند و اراده مستقل ایران قابل معامله نیست.

غرب‌گرایی یا شرق‌گرایی صرف نداریم

محمدصادق کوشکی، پژوهشگر مسائل سیاسی

متأسفانه از گذشته تاکنون، عده‌ای در کشور ما گرایش‌های شدید غرب‌گرایانه داشته‌اند و راه خروج ایران از مشکلات را تبدیل جمهوری اسلامی به زیرمجموعه‌ای از بلوک غرب می‌دانند. این گروه با بهانه‌های مختلف و نام‌گذاری‌های متفاوت، خود را توجیه می‌کنند و ادعا دارند موفقیت غرب در فناوری، ثروت و رفاه دلیل کافی است که ایران مسیر خود را به دنبال تمدن غرب ادامه دهد.
در مقابل، نمی‌توانم در میان سیاستمداران و آن‌هایی که نزدیکی به شرق را توصیه می‌کنند، کسانی را بیابم که معتقد باشند باید پیرو بی‌چون و چرای چین یا روسیه باشیم و عملاً به زیرمجموعه آن‌ها تبدیل شویم. حتی اگر چنین افرادی هم در این طیف فکری شرق‌گرا وجود داشته باشند، استراتژی جمهوری اسلامی بر استقلال ملی و حرکت بر اساس توانایی‌ها و داشته‌های خود استوار است. ایران می‌تواند با هر کشوری که منافع و امنیت ملی آن تأمین شود، در زمینه‌های اقتصادی، علمی و فناوری همکاری داشته باشد. این همکاری به معنای سرسپردگی یا تسلیم در برابر آن کشور نیست؛ بلکه بر پایه حفظ استقلال، امنیت و منافع ملی شکل می‌گیرد.
در این میان البته رژیم صهیونیستی به عنوان کشور در نظر گرفته نمی‌شود، اما غیر از آن، هر کشوری که در مسیر همکاری دوجانبه به استقلال و منافع ایران اعتقاد داشته باشد و احترام بگذارد، می‌تواند شریک ایران باشد.
جمهوری اسلامی مستقل و خودبنیاد است و هیچ ‌گاه وابسته به هیچ بلوک یا قدرت جهانی نخواهد شد. این اصل مهم را هر دو گرایش باید بدانند. همکاری با کشورهای مختلف در تجارت، تبادل دانش و فناوری یا استفاده از تجربه‌های جهانی، همیشه با رعایت مصالح و امنیت ملی ایران انجام می‌شود. بنابراین چیزی به اسم غرب‌گرایی یا شرق‌گرایی صرف در جمهوری اسلامی پذیرفته نیست و هیچ ‌گاه مطلوب نبوده است.

استقلال و عقلانیت؛ راهبرد عرصه بین‌الملل

دکتر رحیمی جهان‌آباد، عضو سابق کمیسیون امنیت ملی

در بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران با دو تغییر عمده در فضای بین‌المللی و داخلی مواجه بوده است. در فضای بین‌المللی، ابتدا نظام دوقطبی شرقِ کمونیست و غربِ سرمایه‌داری حاکم بود. در این دوران، سیاست «نه شرقی، نه غربی» و عضویت در جنبش عدم تعهد، معنای واقعی خود را نشان داد و استقلال سیاسی ایران برجسته شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان به مرحله تک‌قطبی رسید و آمریکا در رأس قدرت جهانی قرار گرفت. این تحول موجب شد ایران برای دفاع از منافع ملی و امنیت خود، به بلوک‌بندی‌های منطقه‌ای و پیمان‌های بین‌المللی توجه کند. جمهوری اسلامی روابط خود را با سازمان‌های منطقه‌ای مانند اکو، سازمان کنفرانس اسلامی و همچنین با کشورهای شرق مانند چین، کره شمالی و ژاپن گسترش داد. همچنین با ورود به قرن جدید، پیمان‌هایی مثل بریکس و شانگهای اهمیت یافتند و ایران همکاری متوازنی را با این کشورها آغاز کرد. در کنار این، رفتارهای ظالمانه غرب طی چهار دهه از جمله حمایت از عراق در جنگ هشت ساله، تحریم‌های اقتصادی، اقدام‌های اسرائیل و دخالت‌های مستقیم موجب شد ایران به سمت شرق نیز توجه کند. اما این بدان معنا نیست که جمهوری اسلامی صرفاً به شرق وابسته شده باشد؛ بلکه تعامل با شرق و غرب همیشه در چارچوب حفظ استقلال و منافع ملی انجام می‌شود.
بنابراین دوقطبی‌سازی داخلی نادرست است. شیفتگان غرب نباید تصور کنند مسیر مشکلات کشور با گرایش صرف به غرب حل می‌شود و کسانی که به شرق چشم دارند نیز نباید گمان کنند حمایت کامل و بدون قید و شرطی از این سو دریافت خواهند کرد. حتی شرقی‌ها نیز مجبورند با غرب تعامل کنند و گاهی امتیاز دهند؛ چنان که غربی‌ها هم ناگزیر از تعامل سازنده با شرق هستند.
رویکرد جمهوری اسلامی سیاستی مستقل، عاقلانه و بینابین است؛ تعامل با شرق و غرب به گونه‌ای که تنش‌ها کاهش یابد و منافع ملی و امنیت کشور حفظ شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha