این چند روز اگر سری به شبکه‌های اجتماعی یا سایت‌های خبری زده باشید، همه‌جا پر است از مصاحبه با رتبه‌های برتر کنکور؛ اینکه از چه منابعی استفاده کرده‌اند، روزی چند ساعت درس خوانده‌اند و چه برنامه‌ای داشته‌اند.

در نکوهش رستگاری تحصیلی!
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

تقریباً جواب همه‌شان چیزی بین ۱۰ تا ۱۳ ساعت مطالعه در روز است و کلیدواژه طلایی‌شان هم فقط «تلاش و استمرار، استمرار و باز هم استمرار». اما راستش را بخواهید، وقتی پشت پرده رتبه‌های برتر، سهم صفردرصدی دانش‌آموزان مدارس دولتی در میان رتبه‌های برتر و... را می‌بینیم، این سؤال پیش می‌آید که: «آیا مطمئنید فقط استمرار و تلاش فردی، نقش اول را در کسب موفقیت و رتبه بالا داشته است؟»

آزمون پس از کنکور

اگر کمی دقیق شویم، بیشتر این مصاحبه‌ها درواقع تبلیغ زیرپوستی برای مراکز آموزشی، کتاب‌های کمک‌آموزشی و کلاس‌های کنکور است. یعنی مخاطب را به این نتیجه می‌رساند که هرچند « تلاش و استمرار» مهم است، اما بدون کتاب‌ها و کلاس‌های خاص، شما را به جایی نمی‌رساند!
کنکور سال ۸۸ و «رستگار رحمانی» را یادتان هست؟ پسر جوانی از «جوانرود» کرمانشاه که هم در کنکور تجربی و هم زبان رتبه یک شد. اگر درباره زندگی‌اش بخوانید، می‌بینید ماجرای جلو و پشت پرده تلاش و استمرار و رتبه آوردنش، با رتبه اولی‌های امروزی، از زمین تا آسمان متفاوت است. او در خانواده‌ای پرجمعیت با ۱۰ فرزند، با پدر و مادری ساده‌زیست و بی‌سواد، در شهری مرزی با امکانات محدود بزرگ شد. رستگار هفتمین فرزند خانواده بود و خودش بعدها گفته بود که همین شرایط خانه و حمایت خانواده، بهترین بستر و بالاترین انگیزه برای تلاش و استمرارش شد. یعنی پشتوانه این تلاش، مدرسه آنچنانی غیردولتی، کلاس‌های رنگارنگ کنکور و... نبود. او با معدل ۱۱/۵ دیپلم گرفت، اما ۱۳۸۸ در گروه‌های آزمایشی علوم تجربی و زبان‌های خارجی رتبه اول و در گروه آزمایشی هنر رتبه ۴۴ را کسب کرد. حتی سازمان سنجش هم با همه دقتی که لابد در سنجش توان کنکوری‌ها دارد، باورش نشد که فقط سعی و تلاش و استعداد فردی عامل رتبه درخشان دانش‌آموز جوانرودی بوده باشد. بنابراین دوباره از«رستگار» بازجویی... ببخشید... دوباره از رستگار، آزمون گرفت و جالب اینکه دانش‌آموز مظنون باز هم در اغلب دروس به ۱۰۰درصد سؤال‌ها پاسخ صحیح داد. او پس از تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه تهران و گذراندن دوره تخصص جراحی مغز و اعصاب، به کرمانشاه بازگشت تا به طبابت بپردازد و حالا استادیار جراحی مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه است. رستگارهم البته مانند سایر رتبه‌ها از انگیزه، برنامه‌ریزی و تلاش مداوم صحبت می‌کرد و سرگذشت و موفقیتش الهام‌بخش بسیاری شد تا با انگیزه و امید به «رستگار» شدن، سراغ درس خواندن بروند.

داغ روی داغ

حالا اگر تیترهای سال‌های اخیر را مرور کنید، یک نکته خیلی زود خودش را نشان می‌دهد. اینکه دیگر خبری از آن روایت‌های پرشور «دانش‌آموز روستایی از یک مدرسه دولتی معمولی، رتبه یک کنکور شد» نیست. حالا ماجرا خیلی ساده‌تر و البته تلخ‌تر است؛ صندلی‌های رتبه‌های برتر عملاً به دانش‌آموزان مدارس سمپاد، غیرانتفاعی‌های پرهزینه و مراکز آموزشی خصوصی تعلق دارد. آمار رسمی هم همین را می‌گوید: از میان ۳۷ رتبه برتر کنکور امسال، ۷۸درصد سمپادی بودند، ۱۰درصد در مدارس غیرانتفاعی درس خوانده‌اند و فقط ۸درصد از نمونه دولتی آمده‌اند. سهم مدارس دولتی معمولی هم تقریباً صفر بود.
در گروه تجربی، ۹۰درصد رتبه‌های برتر سمپادی‌اند؛ در ریاضی ۷۰ درصد و در انسانی هم همین حدود. این یعنی رقابت برای بسیاری از دانش‌آموزان حتی پیش از شروع، تمام شده است! کیفیت پایین آموزش در مدارس دولتی، از یک‌سو و دسترسی نابرابر به امکانات آموزشی، از سوی دیگر، موجب شده مسیر رسیدن به قله تقریباً به یک باشگاه خصوصی محدود شود. (البته نکته‌ای را هم داخل پرانتز بگویم که در کنار این همه تبعیض، ۱۹ جور سهمیه کنکور خودش داغ دیگری است که جو رقابت را بیش از پیش ناعادلانه می‌کند و آن همه تلاش و امید و انگیزه را با خودش به حاشیه می‌برد) این آمار و ارقام خیلی واضح نشان می‌دهد که اولاً مسیر رتبه برتر شدن دیگر شبیه گذشته باز و متنوع نیست؛ بلکه به‌شکلی انحصاری پیش می‌رود و دوم اینکه چنین الگویی که هر سال تکرار می‌شود چشم‌انداز دانش‌آموزان دیگر را تاریک‌تر می‌کند. وقتی نوجوانی در یک مدرسه دولتی معمولی می‌بیند شانس صعود عملاً به صفر رسیده، امید و انگیزه‌اش هم کمرنگ‌تر می‌شود و این همان جایی است که پای عدالت آموزشی و آینده‌نگری در حکمرانی وسط می‌آید؛ چیزی که سال‌هاست کارشناسان درباره آن هشدار داده‌اند، بی‌آنکه تغییری جدی رخ دهد یا حداقل تلاش‌ها و اقداماتی که انجام شده خیلی کارآمد و مفید نبوده است. نظام آموزشی ما دارد کاری می‌کند که کوچک و بزرگ باورشان شود نقش «تلاش» در کنکور چیزی به اندازه «کشک» است!

کاسبان کنکور

حالا این وسط باید مراقب باشیم حرفمان بد فهمیده نشود، چون ابداً قصد نداریم خدایی نکرده تلاش کسی را زیر سؤال ببریم یا کسی را از مسیری که هست ناامید کنیم. به هر حال، اینکه نفرات برتر کنکور با این همه امکانات و اوضاع مالی نسبتاً خوب، سختی درس خواندن را به جان می‌خرند، خودش نکته مثبت و قابل تشویقی است. از طرف دیگر، اعتراض به این نابرابری‌ها حرف دیروز و امروز نیست و سال‌ها دغدغه کارشناسان بوده است. حتی اگر از همین الان کلنگ تغییر زده شود، سال‌ها طول می‌کشد تا تغییری واقعی رخ دهد. پس نباید با منفی‌بافی و سیاه‌نمایی بیشتر عرصه را برای کنکوری‌ها تنگ‌تر کنیم، اما واقعیت را هم ببینیم تا همه بچه‌ها را با هم نسنجیم؛ چون موفقیت فقط نتیجه تلاش فردی نیست و استمرار به تنهایی کافی نیست؛ بلکه ساختاری که نابرابری را بازتولید می‌کند هم نقش مهمی دارد. در این میان والدین حداقل کاری که می‌توانند بکنند این است که تصورات قدیمی را کنار بگذارند؛ یعنی همان قصه‌های «اگر بخواهی، می‌شود» که مثل نسخه آماده برای بچه‌های کنکوری پیچیده می‌شود. این همه فشار روانی و انتظار غیرواقعی برای رسیدن به رتبه برتر را باید از دوش فرزندانشان بردارند. می‌ماند مسئولان... الان نویسنده مطلب وسوسه شده که به مسئولان توصیه کند: کارِ کنکور و تجارت و روابط اقتصادی پیرامونش را هرچه زودتر یکسره کنند! شاید تلاش، استمرار و استعدادها پای کسب رتبه برتر قربانی نشوند. در این صورت نه کسی موفقیت در کنکور را تنها راه رستگاری می‌بیند و نه دانش‌آموزان برای «رستگار» شدن، تن به هرمدرسه، آموزشگاه و غیره‌ای خواهند داد و پول‌های هنگفت را روانه جیب کاسبان کنکور خواهند کرد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha