این ستون اگر چه درباره عارفان دشت توس است و روز و روزگار آن‌ها، اما برای شناخت شماری از ایشان و آشنایی با مشرب فکری‌شان، به ناچار باید قدری از توس، دورتر برویم و دو عارف نامی را بشناسیم؛ نخست «نجم‌الدین کبرا» و سپس «علاالدوله سمنانی».

آتشی از جانب مشرق 
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

چهار سال پس از درگذشت «شیخ احمد جام» در این سوی خراسان در ۵۳۶ قمری، نجم‌الدین کبرا در آن سوی خراسان تاریخی، در «وَرارود» (ماوراءالنهر)، در آن طرف جیحون، در «خیوه» خوارزم به ‌دنیا آمد؛ جغرافیایی که امروز در کشور ازبکستان و نزدیک مرز ترکمنستان قرار گرفته است. درباره حدود خراسان تاریخی فراوان نوشته‌اند؛ مختصر اینکه چهار شهر نیشابور، مرو، هرات و بلخ در قلب این جغرافیا قرار داشته؛ اما دامنه خراسان، از هر طرف تا ولایات دیگر امتداد می‌یافته، چنان‌که گاه خیوه خوارزم هم در منتهی‌الیه همین جغرافیا جا می‌گرفته...

نجم‌الدین کبرا به روزگار جوانی در سراسر جهان اسلام سفر کرد و به ویژه در نیشابور، اصفهان و همدان از محضر استادان فراوانی بهره‌ برد و سرانجام به خوارزم بازگشت و به ارشاد مردم پرداخت. آموزه‌های نجم‌الدین کبرا در طریقت عرفان چنان تأثیرگذار بود که تقریباً همه طریقت‌های عرفانی پس از او، در زمره طریقت او، «طریقت کُبرَوی» جای می‌گیرند؛ آیینی که در سرتاسر خراسان گسترده شد و به دشت توس هم رسید. او ۱۲ شاگرد خاص داشت که «سیف‌الدین باخرزی» یکی از آن‌هاست؛ نیز «بهاءالدین ولد» پدر مولانا و البته «فریدالدین عطار نیشابوری».

نجم‌الدین کبرا همچنین پیشگام ایستادگی در برابر مغول هم بود و با آنکه چنگیز امان داده بود تا از خوارزم بگریزد، در خوارزم ماند و همراه خوارزمیان در جنگ با مغولان کشته شد.

«چون کفار تتار به خوارزم رسیدند، شیخ اصحاب خود را جمع کرد و زیادت بر شصت بودند؛ و سلطان محمد خوارزمشاه گریخته بود. و کفار تتار پنداشتند که وی در خوارزم است، و به خوارزم درآمدند. شیخ بعض اصحاب را طلب داشت و گفت برخیزید و به بلاد خود روید! که آتشی از جانب مشرق برافروخت که تا نزدیک به مغرب خواهد سوخت...

پس اصحاب التماس کردند که چهارپایان آماده است؛ اگر چنانچه حضرت شیخ نیز با اصحاب موافقت کند تا در ملازمت ایشان به خراسان متوجه شوند دور نمی‌نماید. شیخ فرمود که: من اینجا شهید خواهم شد و مرا اذن نیست که بیرون روم. پس اصحاب متوجه خراسان شدند.

چون کفار به شهر درآمدند، شیخ اصحاب باقیمانده را بخواند و گفت: قُومُوا عَلَی اسم الله، نُقاتِلْ فی سَبیلِ الله و به خانه درآمد و خرقه پوشید و میان محکم ببست، و آن خرقه پیش‌گشاده بود، بغل خود را از هر دو جانب پر سنگ کرد و نیزه به دست گرفت و بیرون آمد. چون با کفار مقابل شد، در روی ایشان سنگ می‌انداخت تا آن غایت که هیچ سنگ نماند. کفار وی را تیرباران کردند، یک تیر بر سینه مبارک وی آمد؛ بیرون کشید و بینداخت و بر آن برفت». (جامی، عبدالرحمن، نفحات‌الانس)

نجم‌الدین کبرا وقتی در سال ۶۱۸ قمری شهید شد، هفتاد و هشت ساله بود؛ و آموزگاران طریقت او، در همه خراسان پراکنده شده بودند. پیکر شیخ را در محل خانقاهش به خاک سپردند. مزار شیخ حالا در منطقه تاریخی «کهنه‌گرگانج» یا همان «اورگنج» در استان «داش‌آغوز» ترکمنستان (درمحدوده خیوه تاریخی) قرار دارد؛ هر چند بنایی در این سوی خراسان، در روستای «زیرآباد» جوین سبزوار هم منسوب به او است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha