بهانه مصاحبه ما با احسان خواجه‌امیری می‌توانست خیلی چیزها باشد؛ از فراهم کردن شرایط انتشار آلبوم جدیدش تا آلبوم تازه «پدر» که همین چند روز پیش وارد بازار موسیقی شد، تا دوباره نام احسان خواجه‌امیری و پدرش را روی زبان‌ها بیندازد

گفت‌وگو با همسر خواجه امیری / چرا با احسان ازدواج کردم؟
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

به گزارش قدس انلاین وبه نقل از برترین ها: بهانه مصاحبه ما با احسان خواجه‌امیری می‌توانست خیلی چیزها باشد؛ از فراهم کردن شرایط انتشار آلبوم جدیدش تا آلبوم تازه «پدر» که همین چند روز پیش وارد بازار موسیقی شد، تا دوباره نام احسان خواجه‌امیری و پدرش را روی زبان‌ها بیندازد. بهانه‌ ما اما برای نشستن پای صحبت‌های او اتفاق دیگری بود؛ احسان در نظرسنجی مجله به عنوان محبوب‌ترین خواننده پاپ انتخاب شد تا گفت‌وگوی ما یک موضوع کاملا ویژه داشته باشد. در یکی از آخرین روزهای اردیبهشت‌ماه در منزل احسان خواجه‌امیری مهمان بودیم؛ او و همسرش میزبان‌های مهربانی بودند و 4ساعت تمام جواب سؤال‌های ما را با آرامش و حوصله دادند، سؤال‌هایی که از هر دری پرسیده شد؛ از آلبوم‌های موسیقی، ارتباط با پدر، داستان زندگی مشترک و همه اخبار ریز و درشتی که در تمام این سال‌ها در اطراف خواننده مورد علاقه شما وجود داشته؛ جواب تمام این سؤال‌ها را از زبان احسان خواجه‌امیری بخوانید.
اولین کارهایی که کردم
اولین مصاحبه مطبوعاتی‌ام را خوب به یاد دارم؛ در مجله «رخصت پهلوان»‌. آن زمان اول دبیرستان بودم و این مصاحبه به دلیل کلیپی بود که برای پدرم ساخته بودم، فقط کار آهنگسازی انجام می‌دادم. اوایل که کار می‌کردم به دلیل شنیده شدن و دیده شدن آلبوم، کار نمی‌کردم، به عشق خود کار، تلاش می‌کردم. یادم می‌آید پدرم یک دوربین فیلمبرداری از خارج برایم خریده بود و من هم کارهای او را برایش کلیپ می‌کردم.
پدرم دوست نداشت من راه او را بروم
قرار نبود که من خواننده شوم و کاملا به طور اتفاقی پا به این مسیر گذاشتم. نه اینکه اصلا برنامه‌ریزی برای این کار نداشتم نه، منظورم این است با این تفکر که باید تمرین کنم‌، کنسرت اجرا کنم و کسب درآمد برایم شود نبود، به‌دلیل عشقم به موسیقی این کار را از کودکی دنبال کردم. بعدها متوجه شدم از این علاقه‌ام به موسیقی می‌شود پولی هم درآورد. پدرم دوست نداشت که من خواننده شوم، می‌گفت، تا دانشگاه در رشته مهندسی قبول نشوم حق خوانندگی ندارم اجازه نداشتم که در رشته موسیقی تحصیل کنم و فقط اجازه تحصیل در رشته مهندسی را داشتم روزی که دانشگاه قبول شدم دو ماه بعد اولین آلبومم را منتشر کردم. ترس پدرم از گذشته خودش بود، دوست نداشت آن اتفاق‌هایی که برای خودش پیش آمده بود برای من هم اتفاق بیفتد. پدرم آنقدر از خوانندگی صدمه دیده بود و ناملایمات متعدد را در جامعه موسیقی تجربه کرده بود که دوست نداشت من هم همان راه را دنبال کنم.
فکر نمی‌کردم به این جایگاه برسم
اوایل برای خواننده‌های دیگر آهنگسازی می‌کردم. برای پدرم در 16 سالگی یک آلبوم از آهنگ‌های قدیمی خودش جمع‌آوری کردم و یکی، دو آهنگ هم خودم ساختم. برای خواننده‌هایی که می‌خواستند تمرین کنند می‌خواندم اما آنها با اینکه سن من خیلی کمتر از آنها بود، نمی‌توانستند همان کار را که من می‌خواندم تکرار کنند. هرچه تلاش می‌کردند نمی‌توانستند. خیلی‌ها هم به من می‌گفتند که چرا خودم نمی‌خوانم. در نهایت آنقدر تشویقم کردند تا کم‌کم به این سمت کشیده شدم. باید اعتراف کنم هیچ وقت فکر نمی‌کردم به این جایگاه برسم و خواننده معروفی شوم که کنسرت‌های متعدد برگزار می‌کند. در سال 81 که من کارم را تازه شروع کردم فقط یکی، دوکنسرت برگزار می‌شد. فضا، فضای امروز نبود که موزیسین درآمدی به دست بیاورد و کنسرتی برگزار شود. اولین کنسرت‌های پاپی که با تماشاگر زیادی برگزار شد. البته باید بگویم همیشه نیاز به برگزاری این کنسرت‌ها وجود داشت اما به این نیازها کم‌توجهی می‌شد.
ریاضی در زندگی کمکم کرد
در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل کردم و فکر می‌کنم ریاضی صددرصد توانسته در زندگی به من کمک کند. اینکه چطور قدم بردارم و برایند یکسری از اتفاق‌ها چطور پیش می‌رود؛ به نظر من زندگی ریاضی است. زندگی دو دو تا چهار تا انجام دادن است. اینکه شما کاری را انجام می‌دهی و کاری را انجام نمی‌دهی و بعد از آن، یک نتیجه‌ای می‌گیری و این خود معادلات ریاضی است. همین ریاضی باعث شد من با برنامه‌ریزی پیش بروم. من هیچ وقت خواننده‌ای نبودم که با یک آلبوم منفجر شوم و به قول خودمان بترکانم. من آرام‌آرام پیش رفتم. آلبوم اولم که به بازار آمد 100 هزار نسخه به فروش رسید و آلبوم دومم 120 هزار نسخه و همین‌طور کم‌کم برای موفقیتم تلاش کردم و مجموعه کارهایم باعث شد احسان خواجه‌امیری بشود احسان خواجه‌امیری، نه فقط با یک ترانه.
داستان عجیب آشنایی و ازدواج
برخلاف من که محافظه‌کار و حسابگر هستم پدرم اصلا اهل حسابگری نیست. خیلی وقت‌ها از پدرم پرسیده‌ام:« پدر، ترانه آهنگت را چه کسی ساخته است » او جواب می‌دهد نمی‌دانم، چه فرقی می‌کند. آن وقت من برای یک بیت ترانه‌ام دو ماه معطل می‌شوم. باید بگویم اصلا موافق آن سبک زندگی کردن نیستم.
داستان آشنایی و ازدواج ما
لی‌لا: شایعه راجع به ازدواج ما واقعا زیاد بود. ما خیلی اتفاقی در سال 83 با هم آشنا شدیم و بعد از 5 سال آشنایی، ازدواج کردیم.
احسان: من دوست داشتم زودتر ازدواج کنم اما می‌ترسیدم.
لی‌لا: خب ازدواج برای ما ترسناک بود. چون هر دوی ما ‌سن و سال کمی داشتیم روز عقد هر دو بهت‌زده بودیم و باورمان نمی‌شد.
احسان: سال اول که با هم آشنا شدیم خانواده‌های ما هم رفت‌وآمد پیدا کردند و از ابتدا قرارمان این بود که بعد از آشنایی بیشتر ازدواج کنیم.
بدون همسرم نمی‌توانم‌زندگی کنم
این دو دو تا چهار تا کردن در کل زندگی من وجود داشت حتی برای ازدواجم. البته دو دو تا چهارتایی که احساسم در آن دخیل بود. یک مثل قدیمی همیشه بوده با کسی زندگی کن که نتوانی بدون او زندگی کنی. من با اینکه از ازدواج ترس داشتم اما دیدم بدون لی‌لا (همسرم) نمی‌توانم زندگی کنم.
آهنگی که احسان برای من ساخت
احسان: من برای ازدواج با لی‌لا همه کلیات و جزئیات را با هم در نظر گرفتم.
لی‌لا: رفتار و شخصیت احسان باعث شد بخواهم با او ازدواج کنم و به نظرم رفتار خوب یک فرد از هر چیز دیگری برای زندگی مهم‌تر است.
احسان «با خنده»: یعنی تیپ و قیافه من را نمی‌پسندی.
لی‌لا: احسان یک ترانه به من هدیه داده که فقط من و خانواده‌ام آن را شنیده‌ایم. کاری است که به نظر من از همه آهنگ‌های احسان احساسی‌تر است.
احسان: یک شب ساعت 12 شب آهنگ «هرچی آرزوی خوبه مال تو» را ساختم. زنگ زدم به لی‌لا. برایش پای پیانو آهنگ را زدم و خواندم. خیلی خوشش آمد. فردای آن شب هم از تلویزیون پخش شد.
لی‌لا: یادم می‌آید با صدای تلفن از خواب پریدم. وقتی آهنگ احسان پشت تلفن را گوش کردم حسابی احساساتی شدم. البته باید اعتراف کنم من اصلا آدم احساساتی نیستم، همیشه در کنسرت‌های احسان متعجب می‌شوم که چرا مردم با صدای او اشک می‌ریزند. من هیچ وقت آنقدر احساساتی نمی‌شوم که در چنین موقعیتی قرار بگیرم اما آن شب آهنگ احسان به طور عجیب و غریبی به دلم نشست.

چرا آن آهنگ گل کرد
من وقتی آهنگ «هرچی آرزوی خوبه مال تو» را خواندم هنوز تجربه آهنگی را نداشتم که مردم خیلی دوست داشته باشند و ورود زبان همه شود اما این آهنگ را با احساس خاصی خواندم که خودم دوستش داشته باشم. به نظرم علت اینکه آهنگم بین مردم طرفدار پیدا کرد، جوششی بودن کار بود. برای بعضی از کارهایم تلاش می‌کنم که آهنگ موفقی از آب دربیاید اما برای آن آهنگ اصلا تلاشی نکردم. آن ترانه هم اولین ترانه‌ای شد که بین مردم محبوبیت پیدا کرد.
چیزهایی که ازهم‌ می‌دانیم
احسان: به نظر من نقطه قوت همسرم در پشتکار اوست. هیچ وقت از کاری که انجام می‌دهد خسته نمی‌شود. نقطه ضعف او را هم در ایده‌آل‌گرایی‌اش می‌داند. همیشه می‌خواهد همه چیز در کامل‌ترین شرایط باشد و به نظر من بعید است که همیشه همه شرایط عالی و کامل باقی بماند.
لی‌لا: به نظر من بزرگ‌ترین ضعف احسان، عجول بودن اوست. فاصله‌ای که بین تصمیم و کاری که می‌خواهد انجام بدهد نباید بیشتر از دو دقیقه طول بکشد.
احسان: فکر می‌کنم خیلی از تصمیماتی که تا به امروز گرفته‌ام، درست بوده و امروز نتیجه آن را گرفته‌ام. حتی تصمیماتی که شاید در سن پایین و در زمان کم‌تجربگی گرفته‌ام، تا جایی که خیلی از تصمیمات من به نحوی تبدیل به الگو برای بقیه موزیسین‌ها شده است.
لی‌لا: نقطه قوت احسان را هم در این می‌بینم که هر کاری را تصمیم بگیرد انجام می‌دهد. اگر بگوید از فردا می‌خواهم عکاسی کنم از فردا خیلی خوب عکس می‌گیرد. اگر بخواهد صدابرداری انجام بدهد به خوبی از عهده آن برمی‌آید.
ظاهرم همیشه برایم مهم بوده است
چون جزئیات برایم خیلی مهم است، همیشه یک ایدئولوژی برای خودم دارم و معتقدم جزئیاتی که در زندگی اتفاق می‌افتد مهم است. اگر بخواهیم فکر کنیم به دنیا می‌آییم و زندگی می‌کنیم و بعد از دنیا می‌رویم و نتیجه‌اش می‌شود مردن، دیگر این زندگی بی‌ثمر بوده است.
به همین دلیل سعی کرده‌ام چه در زندگی شخصی‌ام و چه در آثار و کارهایم به جزئیات توجه بیشتری داشته باشم. بنابراین برای پوشش و آراستگی ظاهری‌ام هم تلاشم را کرده‌ام و هیچ‌وقت در مورد این موضوع سهل‌انگاری نکردم و ظاهر مرتب همیشه برایم مهم بوده است.
در آلبوم آخرم هم سعی کردم این تصور معمولی که در مورد من وجود داشت که مردم من را با کت و شلوار، استودیو و عکس دست زیرچانه به یاد می‌آورند را از بین ببرم. قبل از اینکه یک خواننده رسمی باشم یک جوان 7-26ساله هستم و بعد از آن خواننده‌ای هستم که تعدادی کار کلاسیک هم خوانده‌ام.
پسر ایرج یا احسان مستقل؟
خیلی‌ها می‌خواستند موفقیتی که من کسب کرده بودم را به پای تلویزیون بگذارند. اوایل که می‌گفتند پسر ایرج است هرچه دارد از پدرش دارد. بعد از آلبوم من و بابا، تهیه‌کننده‌ها آمدند سراغم که در تلویزیون بخوانم (آن دوران مد بود که خواننده‌ها بیایید در تلویزیون 5 آهنگ بخوانند و مقداری پول دریافت کنند) .با اینکه پیشنهادهایی که به من می‌دادند از دستمزد آن دوران خیلی بالاتر بود ولی پیشنهادشان را نپذیرفتم. به هیچ‌وجه روی صحنه نرفتم و همچنین کار مشترک دیگری هم با پدرم نخواندم.
با شهرت کنار آمده‌ایم


لی‌لا: معروفیت احسان در این چندسالی که با هم آشنا شدیم کم‌کم و سال به سال بیشتر شد. من و احسان با هم با این معروفیت کنار آمدیم. به نظر من، رفتار طرف مقابل در آسیب‌خوردگی همسر نسبت به شهرتش خیلی تأثیر دارد. من آنقدر به شوهرم اطمینان دارم که به هیچ‌وجه حساسیتی روی مسئله شهرت و معروفیت او ندارم. اما خب نمی‌شود محدودیت‌های زندگی برای یک فرد مشهور را نادیده گرفت.
احسان: وقتی برای خواستگاری به منزل همسرم رفتم هنوز دانشجو بودم.
لی‌لا: آن‌موقع من احسان خواجه‌امیری را به عنوان یک خواننده نمی‌شناختم.
«آبان» و «تیر» زیر یک سقف!
لی‌لا: احسان متولد آبان‌ماه است و فکر می‌کنم عجول بودن هم یکی از خصوصیات آبانی‌هاست و البته آبانی‌ها باهوش هم هستند و همیشه دوست دارند سرگروه یک گروه باشند.
احسان: لی‌لا متولد تیرماه است. تیری‌ها افراد منطقی و سازگاری هستند. خیلی کم پیش می‌آید که بخواهند با کسی دعوا کنند. یکی دیگر از خصوصیات آنها جمع‌آوری وسایل قدیمی‌شان است. لیلا وسایلی را از دوران کودکی‌اش نگه داشته که پدرومادرش هم باورشان نمی‌شود هنوز آن وسایل را دارد.
اول خواست خدا، بعد تلاش من
همیشه همه‌چیز دست من نیست و من اصلا انسان کاملی نیستم اما تلاشم را می‌کنم. مثلا هفته گذشته در محمودآباد کنسرت داشتم، همکارانم در فضای باز لب دریا سن ساخته بودند ولی یکدفعه باران شروع کرد به باریدن و همه‌چیز خراب شد. خب اتفاقی بود که پیش آمد. همیشه یک اعتقادی دارم که اول باید برای رسیدن به موفقیت خواست خدا باشد و بعد تلاش من. باور قلبی من این است تا خواست خدا نباشد هیچ اتفاقی نمی‌افتد. گاهی پیش می‌آید کارها را انجام می‌دهی اما نتیجه نمی‌گیری خب این دست من نیست و ممکن است برعکس آن هم پیش بیاید.
من وسواسی‌ام
وقتی کار فشرده است زندگی سخت می‌شود چون من وسواس‌های خاص خودم را برای کارهایم دارم، مثلا وقتی می‌خواهم عکس بگیرم خودم عکس را رتوش می‌کنم یا موقع ساخت کلیپ خودم در تدوین آن دخالت دارم، در صدابرداری خودم امتحان صدا و تست نهایی کار را انجام می‌دهم. طبیعی است همه این کارها خیلی از من انرژی می‌گیرد، به‌خصوص در کنسرت‌هایی که در تهران برگزار می‌شود.
عاشق بچه‌ها هستم
احسان: در مصاحبه‌ای به یک خبرنگار گفتم برای آینده بچه‌هایمان نگران هستم و برای آیندگان نگرانم اما آن خبرنگار در روزنامه‌اش از طرف من تیتر زده بود؛ «احسان خواجه‌امیری برای آینده پسرش نگران است.» همه با من تماس می‌گرفتند و می‌پرسیدند: «احسان پسردار شده‌ای؟!»خب من مرتب باید سفر کنم، خب با این شرایط بچه‌دار شدن مشکل است.
لی‌لا: من عاشقانه بچه‌ها را دوست دارم. به دلیل علاقه‌ام به بچه‌ها مسلما دوست دارم بچه‌دار شوم. اما کار احسان خیلی فشرده است و به نظر من پدر باید بتواند برای فرزندش وقت بگذارد. احسان یا در سفر است یا اجرای متعدد در طول روز دارد. هروقت که شرایط کاری احسان مناسب‌تر شود، تصمیم به بچه‌دار شدن خواهیم گرفت.
لی‌لا: بعضی وقت‌ها واقعا دلم می‌خواهد یک زندگی معمولی داشته باشم. 3سال است که حتی یک عید یا سال تحویل را در کنار همسرم نبودم. همیشه تنها بوده‌ام و چون دوست داشتم سال تحویل را خانه خودمان باشم همیشه تنها مانده‌ام. خب در آن زمان هرکس دیگری هم جای من بود دوست داشت یک زندگی معمولی مثل بقیه آدم‌ها داشته باشد. اما من برخلاف بقیه مردم همه جشن‌ها و عیدها را تنها در خانه می‌گذرانم. بالاخره اشخاصی مثل احسان باید جایی باشند که تعداد بیشتری از مردم را خوشحال کنند. به هرحال این مسئولیت به‌عهده او گذاشته شده است و باید مقابل آن مسئولیت در قبال مردم متعهد باشد. حتی اگر برای من ناخوشایند باشد و این ‌بار ناخوشایند را من که همسر او هستم باید متحمل شوم.


خدایا مرا به حال خودم نگذار
از بچگی به من یاد دادند موقع سال تحویل هر چه آرزو کنم برآورده می‌شود. اکنون چند سال است تنها دعایی که می‌کنم این است که خدایا مرا به حال خودم رها نکن. همیشه احساس می‌کنم هرقدر هم تلاش کنم اگر خدا نخواهد اتفاقی نمی‌افتد و اگر اتفاقی هم بیفتد به صلاح من نیست.
 

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسين زاده IR ۱۵:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۳
    4 1
    احسان خواجه اميري خواننده بسيار موفقي است بسيار بااحساس وزيبا مي خواند او از بهترين ها است انشا..... که خوش بخت باشند
  • يوسف چهادي IR ۲۰:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۹
    1 1
    من عاشق اواز احسان خواجه اميري هستم خدا كنه كنسرتي در شيراز اجرا كند به اميد ان روز موفق باشد
  • ناعمه IR ۱۴:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۸
    1 1
    سلام صداشون خيلي قشنگه.من آهنگ سلام آخرشون رو دوس دارم گريه ام ميگيره.ممنون ازشون و از شما
  • دريا IR ۲۲:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
    0 0
    اصلا عشقه من که عاشقشم صدايه بسيار زيبايي داره موفق باشند تازه پرطرفدارترين خواننده ي حال حاضر ايرانه