در همین راستا، اظهارات اخیر وزیر خارجه فرانسه مبنی بر اینکه ایران در پی دستیابی به سلاح هستهای است و از تعهدات خود در زمینه غنیسازی اورانیوم عبور کرده، حاکی از نوعی بازیگری منفی در فضای مذاکرات است.
اظهارات جنجالی فرانسه در شرایطی مطرح میشود که مذاکرات حساس و پیچیدهای میان ایران و آمریکا در حال برگزاری است و در گام نخست بر زبان جاری کردن چنین مواضعی از سوی یک کشور اروپایی را میتوان در راستای فشار حداکثری بر ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر دانست. اروپاییها با برجستهسازی نگرانیهای امنیتی و طرح تهدید بازگشت تحریمها، در پی ایجاد نوعی اجماع بینالمللی علیه ایران هستند تا موقعیت چانهزنی تهران را در مذاکرات تضعیف کنند. وزیر خارجه فرانسه به صراحت اعلام کرده در صورت عدم تضمین منافع امنیتی اروپا، تحریمها بازخواهد گشت. این جمله نشان میدهد اروپاییها به ویژه فرانسه، بیش از آنکه دغدغه واقعی درباره برنامه هستهای ایران داشته باشند، به دنبال تثبیت موقعیت ژئوپلیتیک و راهبردی خود در منطقه و حفظ نفوذ خود در تعاملات آتی با ایران و خاورمیانه هستند.
«اتهامزنی» برای مهندسی افکار عمومی
اروپا با طرح ادعاهایی نظیر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای، تلاش میکند ذهنیت افکار عمومی جهانی را نسبت به ایران منفی و در عین حال، فضای روانی مذاکرات را علیه تهران شکل دهد. این تاکتیک میتواند زمینهسازی برای اعمال فشارهای دیپلماتیک، اقتصادی یا حتی امنیتی جدید باشد.
البته اظهارات فرانسه میتواند بازتابدهنده تلاش پاریس برای ایفای نقش مستقل و تعیینکننده در سیاست خارجی اتحادیه اروپا باشد. فرانسه در سالهای اخیر سعی داشته نقش فعالی در پروندههای بینالمللی ایفا کند و با چنین اظهاراتی تلاش میکند خود را به عنوان بازیگر پیشتاز و تعیینکننده در روند مذاکرات هستهای نشان دهد. بدیهی است طرح چنین اتهاماتی از سوی طرف اروپایی نه تنها کمکی به پیشبرد مذاکرات نمیکند، بلکه میتواند سبب کاهش اعتماد متقابل، تضعیف فضای مثبت مذاکرات و حتی تعلیق یا شکست احتمالی گفتوگوها شود.
موضعگیری اخیر وزیر خارجه فرانسه را همچنین میتوان بخشی از یک راهبرد چندلایه تحلیل کرد که در آن اهدافی چون فشار دیپلماتیک، حفظ منافع راهبردی اروپا، شکلدهی به افکار عمومی بینالمللی و تقویت جایگاه اروپا در پرونده ایران نهفته است.
میراث سمی ترامپ و شکاف در روابط فراآتلانتیکی
مطمئناً مواضع منفی اخیر اتحادیه اروپا نسبت به ایران در چارچوب مذاکرات هستهای تنها به مسائل فنی یا نگرانیهای امنیتی محدود نمیشود، بلکه ریشه در تحولات ژئوپلیتیکی عمیقتر دارد. یکی از ابعاد مهم این موضوع، چالشهای جاری میان اروپا و آمریکا به ویژه در سایه ریاست جمهوری دونالد ترامپ و اختلاف نظرهای فزاینده بر سر مسائلی چون جنگ اوکراین، چندجانبهگرایی و نظم جهانی است.
دوران ترامپ موجب شکاف جدی میان اروپا و آمریکا شد بنابراین بعضی مواضع تند فعلی علیه ایران را میتوان بازی انتقام و به نوعی جبران تحقیر نادیده گرفتن نقش اروپا در موضوعاتی مانند مذاکرات صلح میان روسیه و اوکراین و حتی بحران غزه تحلیل کرد. در این فضا، ایران بهعنوان کشوری که در برخی پروندهها با روسیه همکاری دارد، به صورت غیرمستقیم قربانی این واگرایی شده است. البته شکاف ایجاد شده میان دو سوی آتلانتیک میتواند فضایی برای بازیگری بیشتر ایجاد کرده و از تقابل اتحادیه و آمریکا منافع بیشتر خود را پیگیری کند.
نقش حساب شده: پلیس خوب و بد
در نهایت در تحلیل مناسبات قدرت و مواضع دیپلماتیک در پرونده هستهای ایران، یکی از دیدگاههای قابل تأمل این است که آمریکا و اروپا برخلاف اختلافات ظاهری، نوعی تقسیم نقش حساب شده دارند که در ادبیات دیپلماتیک به الگوی «پلیس خوب – پلیس بد» (Good Cop – Bad Cop) معروف است.
در پرونده ایران نیز برخی شواهد حاکی از آن است در شرایط فعلی فرانسه نقش پلیس سختگیر و آمریکا نقش پلیس خوب را بازی میکند. این تقسیم نقش به آمریکا اجازه میدهد بدون آسیب به وجهه خود، ایران را تحت فشار قرار دهد و در عین حال نقش منجی دیپلماسی را نیز بازی کند. اروپا نیز با طرح تهدیدها و اتهامها عملاً فضای روانی مذاکرات را در راستای خواستههای غرب هدایت میکند. بنابراین، به اعتقاد برخی فرض وجود هماهنگی تاکتیکی میان اروپا و آمریکا به ویژه در سطح نهادهای امنیتی و دیپلماتیک قابل قبول و محتمل است، هر چند همه اختلافات واقعی نیز نباید نادیده گرفته شود.
همچنین نقش رژیم اسرائیل به عنوان یک بازیگر خارج از مذاکرات اما تأثیرگذار، به ویژه در شکلدهی به مواضع اروپا، اهمیت فزایندهای یافته است. رژیم صهیونیستی نقش بسیار جدی و مؤثری در شکلدهی رویکرد غرب نسبت به ایران دارد، به ویژه از دو مسیر: الف. نفوذ اطلاعاتی و رسانهای و ب. لابیگری در نهادهای اروپایی و آمریکایی. اسرائیل از طریق لابیهایی مانند AIPAC در آمریکا و گروههای همسو در پارلمان اروپا به ویژه آلمان و فرانسه، بر روند سیاستگذاری غرب در قبال ایران اثرگذار است.
نظر شما