روزنامه فرهیختگان طی گفتوگو با رضا اردکانیان، وزیر سابق نیرو نوشت: گسست دانشی و تجربی بین ادوار حکمرانی پس از انقلاب یک نقیصه است ولی رفع این نقص اصلاً و ابداً به معنای عدم تغییر مدیران و تداوم حضور فیزیکی آنها در مصادر و مناصب نیست، بلکه با نگاه پوستگی و تجمیع دانش و تجربه یک جلوه از حقوق عامه است.
بعضاً میبینیم در مقطع تغییر دولت مستندات فعالیتهای گذشته از صفحات تارنمای یک وزارتخانه محو میشود. این امحا مجوزی میشود که تجربههای سابق دوباره تجربه شود.
به عنوان مثال اول میتوان به بحث انتقال پایتخت اشاره کرد. تاکنون چندین بار، صدها نفر بحث بر سر انتقال پایتخت را در ستاد دولتهای گذشته، مطرح کردهاند. قاعدتاً ما باید بهدنبال بهینهسازی منابع و مصارف باشیم اما گویا میخواهیم این موضوع را از صفحه اول و سطر اول بنویسیم. این گسستها آثار و عوارضی دارد.
گسست دانشی و تجربی بین ادوار دولتها مانع از این میشود که بحثها و جمعبندیهای گذشته، مکتوب شود و مضار و منافع آن احصا شود. این مسئله یک موضوع سلیقهای نیست، بلکه اقتضای حکمرانی کشور و مسائل آن است. اقتضای یک حکمرانی خوب، استفاده از تجربیات و دانش تولید شده در گذشته است.
موضوع مهم دیگری که پیوستگی دانش و تجربه را ضروری میکند، عرصه کمیسیونهای مشترک همکاری اقتصادی جمهوری اسلامی با کشورهای مختلف و عمدتاً کشورهای همسایه است. علاوهبر مستندات و مکتوباتی که بهطور طبیعی در سوابق دولت است و منتقل میشود، انبوهی از تجربیات وجود دارد که نزد اشخاص مذاکرهکننده با طرف خارجی است و نیاز است که بهشکل سیستماتیکی منتقل شود.
ما باید تلاش کنیم تا عبارت «مشارکت ما در انتخابها چه فایدهای دارد» را از ذهن مردم پاک کنیم و به آن دامن نزنیم. از طرفی نباید گذشته را منفی کنیم و به یاد داشته باشیم «جامعهای که گذشتهای برای افتخار کردن نداشته باشد، آیندهای را برای آرزو شدن نخواهد داشت.»
نظر شما