روزنامه جوان طی یادداشتی در صفحه اجتماعی خود نوشت: تغییر قانون نیز نتوانست تراکم بالای کلاسها را کاهش دهد. کلاسهایی که باید بین ۲۰ تا ۲۶ نفر ظرفیت داشته باشند، به دلیل افزایش جمعیت دانشآموزی سالها مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند. مسئولان که نتوانستند این قانون را اجرا کنند، اصل آن را تغییر دادند. اما تا کی میتوان به جای حل مشکل، قانون را تغییر داد؟ آیا اگر تعداد دانشآموزان بیشتر شود، دوباره قانون را تغییر خواهند داد و کلاسهای ۴۰ یا ۵۰ نفره تصویب خواهند کرد، در حالی که خودشان اذعان دارند که این امر روی یادگیری تأثیر مستقیم دارد؟
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش تأکید دارد که تراکم بالای کلاسها، یکی از چالشهای اساسی یاددهی و یادگیری است. طبق مصوبه ۸۸۶ شورای عالی آموزش و پرورش، تراکم مطلوب کلاسهای ابتدایی ۲۰ و حداکثر ۲۶ نفر است، اما در برنامه هفتم سقف تراکم به ۳۵ نفر افزایش یافته که از نظر کیفیت آموزشی یک عقبگرد محسوب میشود. این تغییر شاید باری از دوش قانونگذاران بردارد، اما واقعیت کیفیت پایین آموزش را تغییر نمیدهد. در چنین شرایطی، نمیتوان انتظار آیندهای بهتر داشت، وقتی که سرمایههای انسانی آینده، یعنی دانشآموزان، در معرض کاهش کیفیت آموزش هستند.
مسئولان سالهاست که به بالا بودن تراکم کلاسها و پایین آمدن کیفیت آموزش اذعان دارند. این مسئله باعث شده که خانوادهها به دنبال راهکارهای تازه باشند، زیرا میدانند که هرچه پول بدهند، همانقدر خدمات آموزشی دریافت میکنند. این روند باعث رشد قارچگونه مدارسی شد که کیفیت آموزشی بالایی دارند، اما هزینههای گزافی از خانوادهها طلب میکنند. خانوادهها با محاسبهای ساده ناچار به پذیرش این هزینهها شدند، زیرا یا باید شهریههای گران را پرداخت میکردند، یا به آینده فرزندانشان بیتوجه میماندند. این مسئولان بودند که باید پیش از خانوادهها به فکر آینده آموزشی کشور میبودند، اما این خانوادهها بودند که رفاه خود را فدای آموزش بهتر فرزندانشان کردند.
برخی خانوادهها با هر سختیای که بود، هزینههای مدارس غیرانتفاعی را پرداخت کردند، اما برخی دیگر به دلیل شهریههای بالا مجبور به بازگشت به مدارس دولتی شدند. قشر ضعیف جامعه که همواره از رفاه و کیفیت آموزشی محروم بوده، این بار نیز دستش به جایی بند نیست. تغییر قانون، این قشر را به سخره گرفته و تخلفاتی که سالها بدون برخورد باقی مانده بود، حالا در قالب قانونی جدید ادامه خواهد یافت.
در این شرایط، قشر ضعیف جامعه که همیشه پای کار است، نادیده گرفته میشود. این در حالی است که برخلاف بسیاری از دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی، این دانشآموزان در آینده برای کشور و جامعهشان میمانند.
نظر شما