امروز ۲۰ اسفند،روزی است که کاروان‌های راهیان نور،یاد شهیدان را از دل خاک‌های گرم جنوب تا سنگ‌نوشته‌های کربلا زنده می‌کنند.همزمانی این روز با نهم رمضان ماه میهمانی خدا و ماه شهادت مولی‌الموحدین(ع) گویی پیوندی آسمانی میان عرفان و جهاد را روایت میکند.

میراثی که زمانه نمی‌تواند محوش کند / کاروان‌های راهیان‌نور چگونه می‌توانند پرچمدار جهاد تبیین باشند؟
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

در این میان، خطبه‌های اشک‌بار امیرمؤمنان(ع) در نهج‌البلاغه، پلی است میان دیروز و امروز؛ پلی که از شهدای صفین تا سرداران مقاومت امروز را به هم می‌دوزد.

به همین بهانه، سراغ آیت‌الله سیدابوالفضل طباطبایی اشکذری، استاد برجسته نهج‌البلاغه‌پژوه رفتیم تا از زبان ایشان، پاسخ این پرسش را بشنویم: «امام علی(ع) درباره شهدا چه گفتند و چرا اشک ریختند؟» آنچه می‌خوانید، گزیده‌ای از این گفت‌وگوی خواندنی است که همچون مشعلی، راه امروز ما را با نور شهدا روشن می‌کند و از پیوند ناگسستنی راهیان نور با مکتب شهیدان نهج‌البلاغه می‌گوید.

میراثی که زمانه نمی تواند محوش کند

گریه‌های علی(ع) بر شهدای صفین؛ درس دلتنگی ابدی برای امت

آیت الله طباطبایی اشکذری با بیان اینکه جامعۀ انسانی برای یافتن مسیر صحیح، تداوم بخشیدن به آن و اعلام حضور مستمر در این راه، نیازمند الگوها و اسوه‌های عملی است، می‌گوید: این الگوها باید در هر دوره‌ای نماد عینی انسان موفق باشند تا افراد بتوانند با آنان ارتباط برقرار کنند. ازاین‌رو، وجود اسوه‌های زنده و همیشه ‌پویا در هر عصر، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای بشریت است؛ الگوهایی که نه تنها متعلق به گذشته، بلکه همواره در حیات و تأثیرگذاری باقی باشند. قرآن کریم با معرفی پیامبر اکرم(ص) و حضرت ابراهیم(ع) به عنوان الگوهای برتر، بر این مفهوم تأکید دارد: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» و در جای دیگر، ابراهیم(ع) را به عنوان نمونۀ نیکو یاد می‌کند. این انتخاب، گواهی بر زنده و جاوید بودن چنین شخصیت‌هایی در طول تاریخ است. الگوها باید «زنده» باشند، چراکه مردگان را نمی‌توان مبنای عمل قرار داد. پیامبران، امامان و شهدا، به‌ویژه با تأکید قرآن بر حیات جاودانه‌شان، مصداق این اسوه‌های همیشه زنده‌اند. قرآن کریم به صراحت می‌فرماید: شهدا هرگز مرده نیستند، بلکه زنده‌اند و جامعۀ انسانی باید همواره با الگوگیری از آنان، مسیر رشد را طی کند. شهدا، به عنوان نمادهای ماندگار حیات و ایثار، برای همیشه در زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها الهام‌بخش و راهگشا خواهند بود.

ایشان اضافه می‌کند: در کتاب شریف نهج‌البلاغه، گردآوری شده توسط سید رضی(رضوان‌الله علیه)، که بخشی از خطبه‌ها، حکمت‌ها و نامه‌های امیرالمؤمنین علی(ع) را در بر می‌گیرد، بسیاری از مطالب مرتبط با دوران حکومت و تأسیس دولت علوی در جامعه است. در بیانات امام علی(ع) در این کتاب، تأکید فراوانی بر زنده‌نگه‌داشتن یاد، سیره و رفتار الگوهای عملی جامعه، به‌ویژه شهیدان، مشاهده می‌شود. ایشان با ذکر نام شهدا در مناسبت‌های مختلف، بیان سیرۀ آنان و تبیین جایگاهشان، بر اهمیت الگوبرداری از این چهره‌های جاویدان تأکید می‌کنند.

خطبه‌ای که شهدا را جاودانه کرد

این استاد اخلاق یادآور می‌شود: نمونۀ برجستۀ این رویکرد، خطبۀ ۱۸2 نهج‌البلاغه است که به‌عنوان آخرین خطبۀ امام علی(ع) پیش از شهادت ایشان نقل شده است. بر اساس منابع تاریخی، این خطبه یک هفته قبل از واقعۀ شهادت امام(ع) در کوفه ایراد شد و از طریق نوف بکالی، راوی حدیث نقل شده است. امام(ع) در این خطبه، بر خلاف معمول نه بر منبر، بلکه بر روی سنگی ایستادند که جعده بن هبیره مخزومی، خواهرزاده امام علی(ع) برای ایشان آماده کرده بود. ایشان با پوشش ویژه‌ای، در حالی که ایستاده بودند، خطبه را آغاز کردند. این خطبه طولانی، با وجود تنوع موضوعی و پرداختن به مسائلی مانند فراخوان نیروها برای آماده‌سازی لشکر، موعظه‌های اخلاقی و بیان مباحث اعتقادی، در بخشی مهم به احیای نام و یاد شهدا می‌پردازد.

آیت الله طباطبایی اشکذری ادامه می‌دهد: هنگامی که امام(ع) به موضوع شهدا می‌رسند، لحن و حال ایشان به‌گونه‌ای تغییر می‌کند که گویای دلتنگی عمیق برای یاران شهیدش است. امام(ع) با عباراتی تأثر برانگیز خطاب به مردم می‌فرمایند: «مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِینَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّینَ أَلا یَکُونُوا الْیَوْمَ أَحْیَاءً یُسِیغُونَ الْغُصَصَ وَ یَشْرَبُونَ الرَّنْقَ قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ، فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ؟» ایشان با اشاره به شهدای صفین، از مجاهدانی یاد می‌کنند که خون خود را در راه خدا و احیای دین او ریختند. بر پایۀ نقل برخی از مورخان، حتی منابع اهل سنت نیز شمار شهدای صحابۀ پیامبر(ص) در این نبرد را تا ۶۳ تن ثبت کرده‌اند. امام(ع) در این بخش از خطبه، با تغییری محسوس در لحن و حتی زبان بدن، جایگاه خالی این شهیدان را به تصویر می‌کشند و با بیانی سرشار از عاطفه، پاداش الهی برای آنان را یادآور می‌شوند. این تغییر ناگهانی از بیان جهادی و موعظه‌های عمومی به بیانی غم‌انگیز و شخصی، نشان‌دهندۀ عمق ارتباط امام(ع) با شهدا و نقش بی‌بدیل آنان در تداوم مسیر حق است.

دلتنگی علی(ع) در فراق یاران شهید

ایشان در ادامه به فرمایشات امیرمؤمنان(ع) اشاره کرده و اظهار می‌کند: امام علی(ع) با لحنی آمیخته به اشتیاق و حسرت می‌فرماید: «ای کاش امروز آنان حضور داشتند و این صحنه‌ها را نظاره می‌کردند...». سپس با غم فراقی که گویا معشوقی را از دست داده، به ذکر نام یاران شهیدش می‌پردازد. این بیان، حکایت از رابطه‌ای دو سویه و عشق متقابل میان امیرمؤمنان(ع) و شهدا دارد؛ عشقی که شهدا را به فداکاری در راه امامشان واداشت و امام را به شیوۀ جانسوزی در فراق آنان. امام(ع) خطاب به حاضران می‌پرسند «أَیْنَ إِخْوَانِیَ الَّذِینَ رَکِبُوا الطَّرِیقَ وَ مَضَوْا عَلَی الْحَقِّ أَیْنَ عَمَّارٌ وَ أَیْنَ ابْنُ التَّیِّهَانِ وَ أَیْنَ ذُو الشَّهَادَتَیْنِ وَ أَیْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ تَعَاقَدُوا عَلَی الْمَنِیَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَی الْفَجَرَةِ». کجاست عمار؟ و کجاست پسر تیهان؟ و کجاست ذوالشهادتین؟ و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند، و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند؟ و با تأکید می‌فرماید:«کجایند آنان که با خون خویش، پیمان خود را امضا کردند؟». این فراخوان جانگداز، تنها یک هفته پیش از شهادت امام(ع) و در جمعی انبوه ایراد شد، اما لحن ایشان چنان است که گویی در غم فقدان یاران، احساس تنهایی می‌کند.

اشک‌های علی(ع) و الگوهای جاودان

این نهج‌البلاغه پژوه با اشاره به هدف امام علی(ع) از یادآوری شهدا در خطبۀ تاریخی نهج‌البلاغه، توضیح می‌دهد: امام(ع) در پی زنده‌نگه‌داشتن نام و سیرۀ شهدا به‌عنوان اسوه‌های همیشه جاویدان برای جامعه بود. امام(ع) در اوج خطبه، با چنان شور عاطفی‌ سخن گفت که دست به محاسن شریفش گرفت، گریه‌ای جانسوز سر داد و اشک‌هایش را بر گونه‌های مبارکش جاری کرد. سپس با استناد به قرآن، شش ویژگی بنیادین شهیدان را ترسیم کرد. تلاوت قرآن و پایبندی به آن، تدبر در آیات الهی و عمل به واجبات، احیای سنت پیامبر(ص) و پاسداری از مستحبات، مبارزه با بدعت‌ها و پاکسازی جامعه از آن، پاسخ فوری و بی‌درنگ به فراخوان جهاد و همچنین اعتماد کامل به امام و رهبری جامعه همراه با حرکتی خالصانه در مسیر اطاعت. این ویژگی‌ها، از دیدگاه امام(ع)، شهیدان را به مصلحان راستینی تبدیل می‌کند که با ریختن خون خویش، آیات قرآن را نه در لفاظی نظری، بلکه در عرصۀ عمل و جهاد تجسم بخشیدند. این توصیفات صرفاً روایت تاریخی نیست، بلکه هدف، ترسیم الگوهای رفتاری و عملی برای جامعه است. برای نمونه، عمار یاسر که کنیه‌اش نشان‌دهنده‌ پایمردی او در مکه و تحمل شکنجه‌هاست نمادی از مجاهد نستوه است؛ کسی که پیامبر(ص) درباره‌اش فرمود: «عمار را ایمان از فرق سر تا قدم‌هایش پر کرده است». او در صفین، پرچم‌دار جهاد تبیین بود و با حرکت در میان صفوف لشکر، حقایق را آشکار و توطئه‌های دشمن را افشا می‌کرد. همچنین، ابن تیهان از انصار پیامبر(ص) که در بیعت عقبه، جنگ بدر و صفین حاضر بود، یا خزیمة بن ثابت انصاری (ذوالشهادتین) که از یاران وفادار رسول‌الله(ص) و امیرمؤمنان(ع) محسوب می‌شد، از جمله شهدایی هستند که امام(ع) نام آنان را با حسرت و عطوفت بر زبان می‌آورد. اینان، پیشگامان جهاد و مدافعان همیشگی دین بودند و امام با یادآوری آنان، الگوسازی برای نسل‌های آینده را دنبال می‌کند.

میراثی که زمانه نمی تواند محوش کند

چهار درس کلیدی از خطبه ۱۸۲ نهج‌البلاغه برای جامعه امروز

این کارشناس دینی به درس‌های ارزشمند از این خطبه نیز اشاره کرده و توضیحی می‌دهد: یکی از این درس‌ها زنده‌نگه‌داشتن یاد شهیدان به‌مثابه الگوهای جاویدان است. همان‌گونه که امام علی(ع) یک هفته پیش از شهادت خویش بر این امر تأکید داشت، امروز نیز رهبران جامعه از امام خمینی(ره) تا مقام معظم رهبری در مناسبت‌های مختلف، با ذکر خاطرات شهیدان و توجه به خانواده‌های آنان، این میراث را تداوم بخشیده‌اند. حتی زبان بدن رهبری در مواجهه با شهدا، از اشک‌های تأثرانگیز در بیان خاطره حاج قاسم سلیمانی تا تجلیل از سید حسن نصرالله برگرفته از همان سیرۀ علوی در ابراز دلتنگی برای یاران است. دیگری القای حس دلتنگی جامعه برای شهیدان است. شهیدان با شهادت به اوج قرب الهی می‌رسند، اما جامعه با فقدان آنان، همواره باید احساس نیاز به الگوهای زنده را حفظ کند. امام(ع) با بیان غم فراق شهدا، این حس را در امت نهادینه می‌کند تا پیوند نسل‌ها با آرمان‌های شهیدان گسسته نشود. نکته مهم دیگر ترسیم مکتب شهیدان به‌عنوان سند هویت‌ساز است. امام(ع) با برشمردن ویژگی‌هایی مانند تلاوت قرآن، مبارزه با بدعت، پاسخ فوری به فراخوان جهاد و اطاعت از رهبری، مکتبی را پایه‌ریزی می‌کند که امروز در قالب مکتب شهید سلیمانی یا مکتب مقاومت تجلی می‌یابد. این مکتب، پاسخگوی نیازهای عملی جامعه در هر عصر است. جهاد تبیین از طریق الگوسازی شهیدان دیگر درس مهم است. معرفی شهیدان، سلاحی دووجهی در برابر توطئه‌های دشمن است: روی نخست آن افشای جنایات دشمن و نقش آنان در شهادت این الگوهاست و روی دوم تبیین فضایل شهیدان به‌منظور بیمه‌سازی جامعه در برابر شبهات. بر این اساس حرکت راهیان نور، به‌عنوان برکتی از انقلاب و دفاع مقدس نمونۀ عینی این جهاد تبیین است؛ مشروط بر آنکه کار فرهنگی هدفمند بر جنبه‌های زیارتی غلبه کند و مزار شهدا را به مدرسه‌ای برای الهام‌گیری تبدیل نماید.

آیت‌الله طباطبایی اشکذری در پایان یادآور می‌شود: امام علی(ع) حتی هنگام عبور از قبر خباب بن ارت، از پیشگامان اسلام که زندگی‌اش سراسر جهاد بود، او را با پنج ویژگی برجسته می‌ستاید: اسلام آوردن از روی آگاهی، هجرت، قناعت، جهاد و شهادت. امروز، شهیدانی چون حاج قاسم سلیمانی، سیدحسن نصرالله، سید هاشم صفی‌الدین، عماد مغنیه و... ادامه‌دهندگان همین مسیرند؛ الگوهایی که تمام عمر خویش را در میدان جهاد سپری کردند. این الگوسازی، نه یک انتخاب، که ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای پاسداری از هویت دینی و انقلابی جامعه است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha