حرم مطهر رضوی، چنان‌که نوشته‌اند و گفته شده‌است، بر بستر اراضی روستایی آباد به نام سناباد شکل گرفت؛ روستایی از توابع نوغان، یکی از دو شهر بزرگ بلوک «طوس».

به بهانه آغاز بهار طبیعت، برگ‌هایی از تاریخ حرم را ورق زده‌ایم / تاریخ ۱۲۰۰ ساله «فضای سبز» در بارگاه منوّر رضوی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

سناباد و اراضی اطراف آن را به سرسبزی و پُرآبی ستوده‌اند. «ابودلف ینبوعی» (سفرنامه‌نویس قرن چهارم هجری) که در نوشته‌هایش همواره راه اغراق می‌پیماید، درباره طول و عرض باغ‌های سناباد داستان‌سرایی‌های نه چندان قابل باور دارد که بی‌تردید، باید ریشه آن را در واقعیت بجوییم. هرچند که این آبادی و خرّمی در ادوار گوناگون تاریخی دستخوش تحول و آسیب شد و در اوایل قرن پنجم هجری، خشکسالی چنان به این منطقه فشار آورد که قنات کهن سناباد خشکید و ابوالحسن عراقی دبیر، وزیر و دیوانسالار دربار محمود و مسعود غزنوی، آن را احیا و دوباره جاری کرد، اما شرایط در مشهد رضوی، همواره به گونه‌ای بود که سرسبزی و گل و گیاه، با آن و به ویژه با بارگاه منوّر سلطان طوس، ملازمت داشت. این مهم، بعد از جاری شدن نهر مشهور مشهد به دست امیرعلیشیر نوایی، وزیر خردمند سلطان‌حسین بایقرا تیموری – که در بسیاری از بخش‌های قدیمی حرم رضوی می‌توان رد و نشان خدمات عمرانی و سازمانی وی را دید – جلوه‌ای دیگرگون پیدا کرد و جایگاه والایی یافت. نهر مشهور امیرعلیشیر، بعد از سال ۱۰۱۰ قمری، از میان صحنی گذشت که امروزه آن را با نام صحن کهنه یا «صحن انقلاب» می‌شناسیم؛ این نهر تا دهه ۱۳۳۰ خورشیدی جاری بود و اسباب توسعه فضای سبز در دو سوی خود را فراهم می‌کرد که بی‌گمان بخشی از آن در حرم مطهر رضوی قرار داشت. گزارش‌هایی در دست است که نشان می‌دهد حرم مطهر در جبهه شرقی، دستکم تا اوایل دوره قاجار، دارای باغی بزرگ، با درختان مثمر بود که میوه‌های آن را وقف زائران کرده‌بودند.

حکایت باغ پایین‌پای مبارک

خوشبختانه سند مربوط به وجود این باغ، امروزه در مرکز اسناد آستان قدس رضوی، با شماره ۱/۳۶۷۳۱ نگهداری می‌شود. این سند مربوط به احداث برج کبوترخانه در مکانی به نام «باغ پایین‌پا» است؛ جایی که در دوره قاجاریه با نام «باغ ایلخانی» شناخته می‌شد. در متن سند آمده‌است: «هوالفیاض / برآوُرد / عمارت برج کبوترخان که حسب‌الحُکمِ جهان مُطاعِ آفتابْ ارتفاع، در باغِ پایین‌پای مبارک ساخته می‌شود، قطر ۱۲ ذرع مشتمل بر پنج صُفّه در دو مرتبه که در هر صُفّه طاقی بسته می‌شود و میان برج به طلا کتیبه نوشته شود و قبه بزرگ در میان بام برج و قبه کوچک در اطراف به گچ تبادکانی و حجره اطراف تحت تخته برداشته و فرش بام خشت تخته کرده شود و بیرون برج در کل تخت نخل کرده و درون برج به کاهگل اندود شود.» اطراف باغ پایین‌پا حجره‌های متعددی بنا شده‌بود که عموماً آنها را وقف آستان‌قدس رضوی کرده‌بودند. در این حجره‌ها اصناف گوناگون به فعالیت‌های شغلی خود اشتغال داشتند؛ از قبیل کلاهدوزها، زرگرها و مانند این‌ها. اطلاعات ما درباره ساختار و شکل باغ ایلخانی تقریباً نزدیک به صفر است، اما می‌توان در این‌باره با تکیه بر «عقل تاریخی» و ارزیابی شواهد قبل و بعد از آن، اظهار نظرهایی کرد. می‌دانیم که شاهرخ تیموری در سال ۸۲۱ قمری، برای افتتاح مسجد گوهرشاد به مشهد سفر کرد و در آن سفر، دستور داد طرح باغی موسوم به «چهارباغ» را، احتمالاً در غرب مشهد که شرایط آب و هوایی مناسب‌تری داشت، بریزند. الگوی چهارباغ، شیوه‌ای کاملاً ایرانی در طراحی فضای سبز بود که امروزه نیز، محل توجه است. در این شیوه، زمین به چهار بخش مساوی منقسم و این قسمت‌ها با مسیرهایی عمود بر هم از یکدیگر جدا می‌شود. در محل تلاقی این دو مسیر، عمارتی می‌ساختند تا بتوانند از چشم‌انداز سبز باغ، نهایت استفاده را ببرند. بنابراین، به احتمال زیاد، الگوی باغ ایلخانی شباهت‌هایی با الگوی چهارباغ داشت که دستکم از ۱۵۰ سال قبل از احداث کبوترخانه، در میان مشهدی‌ها شناخته شده‌بود و از آن استفاده می‌کردند. این باغ مصفا، هنگام ساخت صحن نو (صحن آزادی) از بین رفت. نکته جلب توجه این‌جاست که یکی از ورودی‌های روضه‌منوّره از سمت رواق الله‌وردی‌خان و حیاط روبه‌روی آن، به باغ ایلخانی مربوط می‌شد که احتمال دارد، روزگاری دروازه اصلی ورود به رواق‌ها و محدوده ضریح مطهر بوده‌باشد.

تلاشی که متوقف نشد

تلاش برای توسعه فضای سبز در حرم امام رضا(ع) طی دوره‌های بعد متوقف نشد و علیرغم خشکسالی‌های گاه به گاه که یک بار در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار باعث قطع عمده درختان کهنسال دو سوی نهر خیابان گردید، مشهد و حرم مطهر، حتی‌المقدور سبزی و طراوت مربوط به آن را حفظ کرد. خانیکوف، سیاح و مأمور دولت روسیه تزاری که در سال ۱۲۳۹ خورشیدی به مشهد سفر کرده‌است، آن را «جزیره‌ای سبز در میان اقیانوسی از بیابان» توصیف می‌کند. بی‌تردید این توصیف از غلو و کنایه تهی نیست، اما می‌تواند اَماره‌ای برای ادعایی باشد که مطرح کردیم. با گذشت زمان و افزایش فعالیت‌های عمرانی اطراف حرم مطهر رضوی، طبعاً عرصه برای ایجاد فضای سبز محدودتر شد و شاید در برخی ادوار، به حداقل ممکن رسید. با این حال، اهتمام به وجود چنین شاخصی در اماکن متبرکه، وجود داشت. کاشت درختان کاج در صحن نو، یکی از این اقدامات بود که تا دهه ۱۳۴۰ خورشیدی و پیش از تبدیل فضای زیر صحن به آرامستان باقی بود. در همین دوره، استفاده از گُل برای تزئینات داخل رواق‌ها و به ویژه روضه منوّره متداول شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و توسعه اماکن متبرکه و با هدف استفاده از همه ظرفیت‌ها برای خدمت‌رسانی بهتر و بیشتر به زائران بارگاه منوّر رضوی، موضوع استفاده از فضای سبز در حرم مطهر بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت و احداث باغچه‌ها و استقرار گلدان‌های متعدد در ورودی و مرکز صحن‌ها آغاز شد. البته احداث باغچه به این شکل، در محدوده اماکن متبرکه سابقه داشت. در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی و بعد از پوشاندن نهر خیابان، چهار حوض اطراف سقاخانه اسماعیل‌طلایی را به باغچه تبدیل کردند و در آن چمن کاشتند. بعدها و ضمن تخریب بزرگ و نابودی ده‌ها اثر تاریخی اطراف حرم مطهر، در سال ۱۳۵۴ خورشیدی نیز، اطراف اماکن متبرکه را به اصطلاح «گلکاری» کردند، اما این اقدامات یا پایداری و دوام نداشت و یا این‌که در محدوده داخل حرم رضوی قرار نمی‌گرفت. با توسعه ۱۲ برابری اماکن متبرکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، لزوم استفاده از ظرفیت فضای سبز برای تلطیف محیط و ایجاد مکان مناسب برای استقرار زائران، مورد توجه جدی مقامات آستان‌قدس قرار گرفت و به این ترتیب، مدیریت فضای سبز در اماکن متبرکه، به شکلی اصولی و مداوم، تداوم پیدا کرد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha