گرچه بسیاری از علما به این نکته دقت نکردهاند یا ساده از کنار آن گذشتهاند اما به باور من تمام قرآن کریم ناظر به اهل بیت علیهمالسلام است. در روایات نیز آمده است که هر آیهای از قرآن یا به طور مستقیم و یا با اشاره؛ به اهل بیت(ع) ارتباط دارد.
نکته ای که در این گفتار به آن میپردازیم تأملی است بر آیه ۲۱ سوره «ص»، که به شکلی شگفت و تأمل برانگیز با موضوع امام زمان (عج) پیوند خورده است: «وَهَلْ أَتَنَکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَاب» یعنی آیا خبر مهم آن دادخواهان هنگامی که از دیوار بلند نمازخانه او بالا رفتند به تو رسیده است؟
پس از اشاره به اقوامی همچون عاد ثمود و فرعونیان، قرآن ناگهان روایتی مهم را نقل میکند؛ ماجرایی مربوط به حضرت داوود(ع). در این داستان دو مرد که در واقع فرشتگان الهی بودند به صورت ناگهانی از دیوار محراب بالا رفتند و وارد عبادتگاه داوود شدند؛ محرابی که محل خلوت و نیایش وی بود حضرت داوود با دیدن آنان، ترسید. اما آنها اطمینان دادند که برای داوری عادلانه آمدهاند. یکی از آن دو گفت این برادر من نود و نه گوسفند ماده دارد و من تنها یک گوسفند. اکنون میخواهد این یک گوسفند را هم از من بگیرد. حضرت داوود، بیدرنگ حکم داد: او که خواسته است گوسفندت را نیز تصاحب کند، به تو ظلم کرده است. اما این داوری در واقع آزمونی الهی بود. قرآن میفرماید: «وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَاب» داوود(ع) دریافت که در معرض امتحان قرار گرفته و بی تأمل حکم کرده است. شاید آن یک گوسفند هم در واقع متعلق به همان مرد بوده و چه بسا دلایل متعددی در پشت قضیه وجود داشته است. سپس خطاب الهی به او رسید «یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَی» (ص:۲۶) اینجاست که مفهوم خلافت الهی معنا مییابد.
به بیانی داوری صرفاً با توجه به ظاهر کافی نیست؛ داوری شایسته نیازمند علم به باطن است.
در این آیه «هَوَی» تنها به معنای شهوت و غضب نیست، بلکه هر گونه داوری احساسی و عجولانه، حتی از سر نیت خیر اگر از روی علم واقعی نباشد نوعی پیروی از هوا به شمار میرود. در همین راستا در روایات آمده است که امام زمان(عج) نیز همانند حضرت داوود(ع) اما به شیوهای کاملتر حکومت و داوری خواهد کرد. در حدیثی از امام باقر(ع) میخوانیم «إذا قام قائمنا حَکَمَ بحکم داوود ولا یُسأل عن بیّنة» (الکافی، ج۱، ص۲۵) یعنی زمانی که قائم آل محمد علیه السلام قیام کند، به حکم داوود(ع) میان مردم داوری میکند و نیازی به بیّنه یعنی گواه و مدرک ندارد. خداوند متعال حکم را به او الهام میکند و او به علمش قضاوت می کند. مراد از حکم داوود در این روایت داوری الهی پس از تذکر خداوند است، نه حکم شتاب زده پیشین.
امام مهدی (عج) در دولت کریمهاش بر پایه علم باطنی داوری خواهد کرد؛ علمی که از جانب خدا به او عطا شده و او را از نیاز به شاهد و قرائن ظاهری بینیاز می سازد. این سبک، داوری همان تجلّی عدالت مطلق الهی بر زمین است؛ عدالتی که قرآن نیز وعده آن را داده «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» (الأنبیاء: ۱۰۵) یعنی ما بعد از تورات در زبور (داوود) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد.
وراثت زمین در این آیه تنها به معنای تصاحب زمین نیست بلکه اشاره به حکومت بندگان صالحی دارد که با بصیرت و علم باطنی، عدالتی فراتر از قواعد صوری و ظاهری برقرار خواهند کرد.
در نتیجه داستان نعاج تنها یک حکایت تاریخی نیست؛ بلکه درسی بزرگ برای آمادگی ذهنی و ایمانی ما جهت حضور در دولت عدالت محور امام مهدی(عج) است.
اگر خواهان زیستن در عصر ظهور و حکومت حقه او هستیم باید با روح تسلیم، خود را برای پذیرش داوریهای او حتی اگر با ظنّ ما ناسازگار باشند مهیا کنیم زیرا عدالتی که بدون علم غیب اعمال شود ناقص و نسبی است اما عدالتی که از علم الهی نشأت گیرد؛ بی نقص، مطلق و نافذ است.
نظر شما