با این حال، موفقیت در این عرصه مستلزم درک واقعیتهای دیپلماتیک، دوری از احساسات زودگذر و اتخاذ راهبردهای هوشمندانه مبتنی بر منافع بلندمدت کشور است. یادداشت حاضر با هدف تبیین ۱۰ نکته کلیدی در انعکاس صحیح مذاکرات برای رسانهها و افکار عمومی نگاشته شده تا با شفافسازی اصول مذاکره، از تحریفهای احتمالی جلوگیری کند و زمینهساز درکی واقعبینانه از فرایند دیپلماتیک شود. در این مسیر، علاوه بر تأکید بر اصولی مانند وحدت ملی، انعطافپذیری و تبیین اهداف، به نقش رسانهها در شکلدهی به روایت مذاکرات و ضرورت دیپلماسی چندجانبه نیز پرداخته شده است.
۱. مذاکره به خودی خود بد یا خوب نیست: مذاکره به عنوان یک ابزار دیپلماتیک میتواند برای پیشبرد اهداف ملی استفاده شود. اگر هدفگذاری، مشخص و متناسب با منافع ملی باشد، مذاکره میتواند منجر به دستیابی به توافقاتی مفید شود. در عین حال، بدون دقت و برنامهریزی، ممکن است به نتایجی ناکارآمد یا حتی زیانآور منتهی شود. مهم این است که مذاکره را نه به عنوان نشانهای از ضعف، بلکه به عنوان وسیلهای برای حل اختلافات و پیشبرد منافع تلقی کنیم.
۲. تضمین دائمی در توافقات بینالمللی وجود ندارد: توافقات بینالمللی براساس اراده سیاسی طرفین اجرایی میشوند و ضمانت اجرایی مداوم ندارند. اصل مهم بر این واقعیت تأکید میکند که کشورها باید پیشبینیهای لازم برای حمایت از منافع خود را در متن توافقها بگنجانند، ازجمله جریمهها و سازوکارهای بازدارنده برای تخلفات احتمالی طرف مقابل .
به منظور اطمینان از اجرای توافق میتوان شرایط نادیده گرفتن بخشی یا همه توافق را از سوی هر طرف در توافق پیشبینی کرد و برای آن مجازات یا جریمه قابل تحقق در نظر گرفت و یا براساس مدل گام به گام در اجرای تعهدات پیش رفت، بهطوریکه هر مرحله از تعهدات اجرا شد سراغ اجرای مرحله بعد رفت.
۳. اعتماد در روابط بینالملل معنا ندارد: کشورها در تعاملات بینالمللی براساس منافع ملی خود عمل میکنند. اعتماد شخصی یا احساسی در چنین چارچوبی بیمعناست. مذاکره نه برای ایجاد اعتماد، بلکه برای تنظیم شرایط و یافتن راهحلهای دیپلماتیک است. بنابراین، حتی با کشورهایی که به آنها اعتماد نداریم نیز میتوان و باید مذاکره کرد تا از بروز تنشها جلوگیری شود. آنچه ما باید رعایت کنیم اعتماد به مذاکرهکننده خودمان است؛ او باید به پشتیبانی همه مردم متکی باشد. حتی کسانی که به مذاکرات اعتقادی ندارند، برای پیشبرد منافع کشور باید از مذاکرهکنندهای که از سوی نهادهای قانونی کشور ازجمله شورای عالی امنیت ملی مذاکره را پیش میبرد، حمایت کنند. باید توجه داشت در روابط بینالملل قوانین بهشدت ناعادلانه و بعضاً به نفع قدرتها تنظیم شده است اما این نباید عاملی باشد برای اینکه وارد مذاکرات نشویم، زیرا میتوان با تقویت داشتههای مذاکراتی و بهکارگیری دیپلماتهای حرفهای، کاربلد و دلسوز کشور و مردم اطمینان پیدا کنیم متناسب با امکانات و مقدورات به بهرهوری مذاکراتی در نقطه اپتیمم دست پیدا کنیم .
۴. مذاکرات به تنهایی مشکلات اقتصادی را حل نمیکند: مشکلات اقتصادی اغلب ساختاری و درونزا بوده و راهحل آنها نیازمند اصلاحات اقتصادی بنیادین است. مذاکرات میتوانند شرایط مساعدی را مانند رفع تحریمها فراهم کنند، اما به تنهایی نمیتوانند ریشه مشکلات اقتصادی را از بین ببرند. تمرکز بر توسعه زیرساختهای اقتصادی و بهرهوری داخلی، کلید اصلی حل این مسائل است.
۵. گرهزدن سفره مردم به مذاکرات معنا ندارد: اقتصاد تا حدی تحت تأثیر انتظارات عمومی از نتایج مذاکرات قرار دارد، اما نباید این امر به تصورات غیرواقعی و وابستگی کامل اقتصادی به مذاکرات منجر شود. پیشرفت اقتصادی باید براساس تولید داخلی، بهینهسازی منابع و مدیریت انتظارات عمومی شکل گیرد. بنابراین کسی عمداً فعالیت اقتصادی مردم را به نتایج مذاکره مرتبط نمیکند بلکه در همه اقتصادهای جهان انتظارات عمومی در جو روانی بازار تا حدودی بر تعیین قیمتها تأثیر دارد، همچنانکه وقتی در کشورهای نفتخیز جنگ یا بحرانی به وجود میآید موجب افزایش قیمت نفت میشود .
۶. روابط خارجی ایران و مذاکرات با سایر کشورها را باید از جناحگرایی دور کرد: استفاده نکردن از مذاکرات به عنوان ابزار رقابت جناحی یک اصل ضروری است، زیرا نگاه جناحی به مسائل بینالمللی میتواند توان دیپلماسی کشور را تضعیف کند. اختلافات داخلی و رقابتهای جناحی نباید بر سیاست خارجی و مذاکرات تأثیر منفی بگذارد. در عوض، باید با درک واقعیتهای نظام بینالملل و براساس منافع ملی حرکت کرد.
۷. شفافیت در ارتباطات: برای جلوگیری از سوءتفاهمها، شفافیت در انتقال اطلاعات و اهداف مذاکره بسیار حیاتی است. هرگونه ایجاد ابهام در روند مذاکرات میتواند به کاهش اعتماد یا ناکارآمدی مذاکرات منجر شود. تقویت دیپلماسی عمومی و بهویژه دیپلماسی رسانهای علاوه بر دیپلماسی رسمی کشور، به عنوان بال دوم پرنده مذاکرات عمل میکند و در شکل دادن به موفقیت مذاکرات نقش اساسی دارد .
۸. تبیین دقیق اهداف مذاکرات برای مذاکرهکنندگان و مردم :پیش از ورود به مذاکره، تعیین اهداف مشخص و واقعگرایانه برای افکار عمومی داخل و خارج کشور ضروری است؛ این کار به مذاکرهکننده کمک میکند با اطمینان بیشتری پای به میدان مذاکره بگذارد. وقتی اولویتهای مذاکراتی برای او و مردم روشن باشد میتواند به سمت توافقی حرکت کند که بیشترین منافع ممکن را برای کشور داشته باشد، همچنین از زیر سؤال بردن زحمات دیپلماتها در قالب اتهام سازشکاری، وابستگی و... در میان مردم جلوگیری میشود.
۹. آمادگی برای سازگاری مذاکراتی :در مذاکرات بینالمللی، انعطافپذیری و آمادگی برای تعدیل رویکردها براساس پیشرفتها و شرایط جدید، از اهمیت بالایی برخوردار است. این اصل کمک میکند مذاکرات به بنبست نرسد. قرار نیست ایران هرچه طرف مقابل در رسانههای خود مطرح میکند، بپذیرد؛ همچنانکه قرار نیست طرف مقابل هم با هرچه ایران میخواهد، موافقت کند. مذاکراتی موفق است که دو طرف به خطوط قرمز یکدیگر احترام بگذارند و با رعایت منافع متقابل، به سمت هم برای رسیدن به توافق مشترک حرکت کنند .
۱۰. به رسمیت شناختن قواعد و نُرمهای بینالمللی در مذاکرات: توجه به قواعد و هنجارهای شناختهشده جهانی نزد طرف مقابل به هیچ وجه نشانه ضعف یا وادادگی محسوب نمیشود بلکه برعکس، نشانه شناخت قواعد و مقررات بینالمللی بوده و رعایت آنها بهویژه آنهایی که با فرهنگ و ارزشهای ایران در تعارض نیست، به کاهش تنشها کمک میکند. این اصل به برقراری ارتباط مؤثرتر و یافتن نقاط مشترک منجر میشود.
نتیجه :
مذاکرات بینالمللی، بهویژه برای کشوری مانند ایران که در معرض تحریمها و فشارهای خارجی است، نیازمند برنامهریزی دقیق، مدیریت انتظارات عمومی و هماهنگی میان نهادهای داخلی است. آنچه در این یادداشت به آن اشاره شد، چارچوبی کاربردی برای عبور از چالشهای پیشرو است؛ از پرهیز از جناحگرایی تا شفافیت در انتقال پیامها. با این حال، برای ارتقای اثربخشی مذاکرات، پیشنهاد میشود به این موارد نیز توجه شود.۱- رسانهها با پرهیز از بزرگنمایی یا تحریف، روایتی متعادل از مذاکرات ارائه دهند تا افکار عمومی در دام انتظارات غیرواقعی نیفتد.
۲- دیپلماسی چندجانبه و ائتلافسازی با کشورهای همسو، اهرمهای ایران را در میز مذاکره تقویت کند.
۳- مدیریت بحرانهای احتمالی با طراحی سناریوهای جایگزین (مانند تقویت اقتصاد مقاومتی) برای روزهای پسامذاکره.
۴- بهکارگیری فضای مجازی برای تقویت روایت ملی و مقابله با جنگ روانی دشمنان.
در نهایت، موفقیت مذاکرات در گرو وحدت داخلی، انعطافپذیری هوشمندانه و تمرکز بر منافع ملی است. رسانهها به عنوان حلقه واسط میان دیپلماسی و مردم، مسئولیتی سنگین در انعکاس درست این فرایند دارند تا زمینه برای حمایت آگاهانه فراهم شود.
۳۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۳
کد خبر: ۱۰۶۲۳۴۱
در فضای پیچیده و پرچالش روابط بینالملل، مذاکرات به عنوان ابزاری حیاتی برای پیشبرد منافع ملی و کاهش تنشها عمل میکند.
زمان مطالعه: ۵ دقیقه
نظر شما