«کارگر، روح میدهد به جسم سرمایه». این سخن کلیدی رهبر معظم انقلاب در دیدار دیروز با هزاران کارگر پیشرو در حسینیه امام خمینی(ره)، هسته مرکزی بیانات ایشان بود. حضرت آیتالله العظمی خامنهای با تأکید بر شعار سال «سرمایهگذاری برای تولید» کارگر را «مهمترین سرمایه کشور» عنوان کردند و افزودند: «سرمایه و علم بدون نیروی کارگر، به هیچ کار نمیآید. سرمایهگذاری مالی بدون اراده، توانایی و خواست کارگر به جایی نمیرسد». بر دیوار این گردهمایی، حکمت ۸۱ نهجالبلاغه با عبارت «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» نقش بسته بود؛ پیامی از امیرالمؤمنین(ع) که ارزش انسان را نه در انباشت ثروت، بلکه در نیکوکاری آگاهانه میسنجد. این همآوایی کلام رهبر حکیم انقلاب با حکمت علوی، پلی است میان دو مفهوم به ظاهر دور از هم: کارگر؛ موتور محرک تولید و انسان آرمانی مکتب علی(ع).
در ادامه، واکاوی این پیوند ناگسستنی را در گفتوگو با حجتالاسلام جواد محدثی، پژوهشگر دینی میخوانید.
ارزش انسان در ترازوی حکمت علوی
حجتالاسلام جواد محدثی در تحلیل حکمت ۸۱ نهجالبلاغه، با اشاره به بیانیه ژرف امیرمؤمنان علی(ع)، چراغی بر راه شناخت «ارزش حقیقی انسان» میافروزد. وی توضیح میدهد: حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در این حکمت، معیار سنجش ارزش انسان را در عبارتی کوتاه و ژرف خلاصه میفرمایند که «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ یعنی ارزش هر فرد به اندازهای است که کارش را نیکو انجام میدهد. این کلام نورانی که به تعبیر سید رضی(ره)، شارح نهجالبلاغه، نه قیمتی برایش متصور است و نه حکمتی همسان آن، گوهر نابی است که ارزش واقعی انسان را نه در ثروت، قدرت یا زیبایی ظاهری، که در کیفیت عمل و مهارت او در انجام کارهای نیک جستوجو میکند. مرحوم سید رضی با تأکید بر بیهمتایی این حکمت، آن را فراتر از هر مقیاس مادی میداند.
اما پرسش کلیدی اینجاست «ارزش واقعی انسان در ترازوی الهی به چه میزان است؟» وی پاسخ میدهد: علم مفید، عمل نیک، اخلاق حسنه، اندیشههای عمیق و نیکی خالصانه محورهای مهم و کلیدی این امر هستند. هر یک از این عناصر سهمی در ارزشمندی انسان دارند، برخی سهمی اندک و برخی چنان چشمگیر که جانها را متحول میکنند. اما در جامعهای که معیارهای ظاهری مانند ثروت، شهرت، زیبایی چهره یا زندگی اشرافی گاه جایگزین ارزشهای اصیل میشوند، این حکمت علوی همچون آینهای روشنگر، یادآور میشود عمرها، دانشها و حتی خود انسانها به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروهی که عمر و دانششان صرف امور بیثمر میشود و بیقیمت میمانند و گروهی که با خدمت خالصانه و دانش نافع، به گرانبهاترین گوهرهای انسانی تبدیل میشوند.
نیکوکاری و مهارت؛ معیار سنجش انسان
این نهجالبلاغهپژوه یادآور میشود: برخی عمرها در پی دانشی بیثمر یا علایقی زودگذر تباه شده و برخی دیگر با نیکوکاری، مجاهدت علمی و خدمت به خلق، جاودانه میشود. همانگونه که هر روز در تعقیبات نماز عصر دعا میکنیم «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ عِلْمٍ لاَ یَنْفَعُ» یعنی خدایا! از دانش بیسود به تو پناه میبریم؛ ارزش واقعی انسان نیز نه در کمیت داراییها یا ظواهر فریبنده، که در کیفیت دلبستگیهای او است. عشق به مال و مقام، قیمت آدمی را تا سطح اشیا پایین میکشد اما دلدادگی به فضیلتها، دانش نافع و آخرت، او را به موجودی بیقیمت تبدیل میکند؛ موجودی که گاه چنان گرانمایه است که هیچ ترازویی توان سنجش ارزشش را ندارد. شاعرِ حکمتآموز، این حقیقت را در بیتی جاودانه میسراید: «شرف و قیمت و قدر تو به فضل و هنر است/ نه به دینار و به دیدار و به سود و به زیان».
حجتالاسلام محدثی با تحلیل دووجهی حدیث «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» تأکید میکند: این گزاره هم «مهارت در انجام کارها» را ملاک ارزشمندی میداند و هم احسان و نیکوکاری را معیار ذاتی سنجش انسان برمیشمارد. وی با تشبیه انسان به ماده خامی مانند طلا، آهن یا چوب، توضیح میدهد: همانگونه که ارزش این مواد با پرداخت هنرمندانه افزایش مییابد، انسان نیز با پرورش فضیلتهایی چون علم نافع، تقوای عملی، عفاف رفتاری، احسان بیمنت، عبادت آگاهانه و اخلاص نیت به موجودی گرانقدر تبدیل میشود. این فرایند، تبدیل استعداد به ارزش است. هرچه فرد در پالایش اخلاقی و کسب دانش سودمند بکوشد، همانند طلایی که هرچه صیقل میخورد درخشانتر میشود، ارزش وجودیاش فزونی مییابد. بنابراین، حدیث امام علی(ع) فراخوانی است برای آفرینش خود متعالی؛ انسانی که نه با ثروت و ظواهر، بلکه با نیکوکاری هدفمند و فضیلتهای ناب، در ترازوی الهی وزنی والا مییابد.
سنجش ارزش انسان با علم، عقل و همت بلند
این پژوهشگر دینی با بیان اینکه امام علی(ع) در کلامشان بارها به ارزش انسان اشاره کردهاند، با یادآوری فرمایشات مشابه حضرت، اظهار میکند: در غررالحکم و در حدیثی ژرف، امیرالمؤمنین(ع) این مفهوم را با تأکید بر علم بسط میدهند «أَلا لا یَسْتَحْیِیَنَّ مَنْ لَا یَعْلَمُ أَنْ یَتَعَلَّمَ فَإِنَ قِیمَةَ کُلِ امْرِئٍ مَا یَعْلَمُ؛ آگاه باشید! آن که نمیداند، نباید از آموختن شرمسار شود؛ چراکه ارزش هرکس به اندازه دانش او است». ایشان در روایتی دیگر علم و عقل را ملاک سنجش ارزش انسان معرفی میکنند «یُنْبِئُ عَنْ قیمَه کُلِّ امْرِئٍ عِلْمُهُ وَ عَقْلُهُ؛ علم و خرد هر کس، گواه ارزش او است». حضرت در نگاهی جامعتر، ارزش انسان را در تلفیق گفتار و کردار میدانند: «المرءُ یُوزَنُ بقولِهِ و یُقَوَّمُ بفعلِهِ؛ آدمی با گفتارش سنجیده و با کردارش ارزشیابی میشود». همچنین در تعریف «کمال انسان» میفرمایند: «کمالُ المَرءِ عَقلُهُ و قیمَتُهُ فَضلُهُ؛ کمال آدمی به خرد او و ارزشش به فضیلتهایش است».
حجتالاسلام محدثی با اشاره به حکمت نقش بسته در دیدار رهبر معظم انقلاب، یادآور میشود: حضرت علی(ع) در بیانی نمادین، رابطه همت و ارزش انسان را چنین ترسیم میکنند: «مَن کانَت هِمَّتُهُ ما یَدخُلُ بَطنَهُ کانَت قیمَتُهُ مایَخرُجُ مِنهُ»؛ این حدیث هشدار میدهد اگر دغدغه انسان محدود به امور مادی باشد، ارزشش همسطح همان امور ناچیز خواهد بود. در نگاه علوی، سیرت بر صورت و کمال بر جمال ارجحیت دارد. شاعری بر همین منوال سروده است: «آن کسی را بستایید که اندر همه عمر/ بحر آسایش مردم قدمی بردارد/ نیکمرد آن که نگردد دل او هرگز شاد/ مگر از خاطر کس بار غمی بردارد». باشد که با الهام از این آموزهها، در میدان ارزشهای الهی با عمل نیک و همتی بلند بر ارزش وجودی خویش بیفزاییم.
نظر شما