به گزارش قدس؛ همشهری نوشت: شاید وقتی سیدنی فیلیپس بازیگوش در انیمیشن «داستان اسباببازی» اسباببازیهایش را خراب میکرد، آنها خود را به دست تعمیرکار ماهری میسپردند تا نجات پیدا کنند. در تهران، کودکان خوششانستری زندگی میکنند که اگر یکی از اسباببازیهایشان آسیب ببیند، میتوانند آن را به بیمارستان اسباببازی عمو صبا بسپارند؛ جایی دنج و دوستداشتنی در یکی از کوچههای خیابان جمهوری، که خانه تعمیرات عاطفی و فنی عروسکها و ماشینهای محبوب کودکان پایتخت است.
در این تعمیرگاه، اسباببازیها در صف نجات ایستادهاند. آدم فضایی سفیدرنگی با بدن سالم اما دستگاه حرکتی از کار افتاده، بیحال در قفسهای دراز کشیده. کنار او عروسک موطلاییای در نایلون سفید رنگ انتظار میکشد تا بتواند بار دیگر نوزادش را بغل بگیرد و لالایی بخواند. جوجوی بازیگوش هم با شکم پنبهای ورمکردهاش سعی دارد خود را شاد و سرحال نشان دهد، اما او هم نیاز به درمان دارد.
چهرههای آشنای دیگری هم هستند؛ میکی موس، پینوکیو و دیگر اسباببازیهایی که یا منتظر تعمیرند یا نقش ویترین را ایفا میکنند. بسیاری از آنها، مخصوصاً خودروهای کنترلی، در نایلونهایی بیرنگ روی هم تلنبار شدهاند. عیبهایشان متفاوت است: گاهی برد الکترونیکیشان مشکل دارد، گاهی چرخدندههایشان.
در میان تعمیرکاران، نوید – یکی از سه پسر عمو صبا – پشت میز چوبیاش مشغول تعمیر یکی از این خودروهای مدرن است. کار او دیگر صرفاً با پیچگوشتیهای معمولی پیش نمیرود؛ برای شناخت و رفع مشکل تراشهها، سنسورها و مدارهای پیشرفته باید دانش مهندسی داشت. بسیاری از اسباببازیهایی که امروزه به این تعمیرگاه آورده میشوند، تنها عروسک نیستند بلکه رباتهای کوچکی هستند که با هوش مصنوعی کار میکنند.
عمو صبا، که سالها پیش این تعمیرگاه را راهاندازی کرد، حالا کار را به سه پسر تحصیلکردهاش سپرده است. پسرانی که خوب میدانند با پیچوخم فناوری روز چگونه کنار بیایند. با این حال، هنوز هم اسباببازیهای کلاسیکی مثل لوکوموتیوهای فلزی یا عروسکهای ساده را خود عمو صبا در اتاق دنج خانهاش تعمیر میکند؛ اتاقی که همچون گذشتهها کارگاه اوست.
عمو صبا تحصیلات دانشگاهی ندارد، اما میراثدار هنری خانوادگی است. خانواده خالقی در دهه ۱۳۲۰ به عراق مهاجرت کردند و در کربلا سکونت گزیدند. آنجا عموی آقا صبا به تعمیر دوربینهای عکاسی شهرت یافت و پدرش نیز در درست کردن گرامافونهای قدیمی استاد بود. آقا صبای نوجوان که نمیخواست از این استعداد جا بماند، در بازار بغداد اسباببازیهایی را که کسی نمیتوانست تعمیر کند جمع میکرد تا با راهنمایی پدر و تلاش خودش، مشکلشان را حل کند.
در سال ۱۳۴۶، خانواده خالقی به ایران برگشتند. آن زمان آقا صبا در میانه دهه چهارم زندگیاش بود و تواناییاش در تعمیر انواع اسباببازیها مثالزدنی شده بود. از ماشینهای فلزی ژاپنی گرفته تا عروسکهای سخنگوی اروپایی، همه را میتوانست دوباره جان ببخشد. در همان سالها بود که در چوبی دولنگه تعمیرگاهش را در کوچه گوهرشاد باز کرد؛ جایی که هنوز هم برای اسباببازیهای زخمی و کودکان امیدوار، باز است.
نظر شما