در آستانه روز ملی حمایت از خانواده زندانیان یا نسیم مهر، که یادآور مسئولیت همگانی در قبال محرومان جامعه است، مرور آموزههای امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه، پرسش بنیادینی را پیش میکشد. آیا کمک به نیازمندان صرفاً یک عمل نیک است یا فرصتی برای ساختن جامعهای عادلانه و ذخیرهای برای فردای بشر؟ گفتوگوی ما با آیتالله سیدابوالفضل طباطبایی اشکذری، کارشناس دینی و نهجالبلاغهپژوه برجسته پیرامون نقش محرومان در تحقق جامعه آرمانی از نگاه امیرالمؤمنین(ع) را در ادامه میخوانید.
اصلاح نظام توزیع ثروت و تحول فرهنگی در مواجهه با محرومان
آیت الله طباطبایی اشکذری با توضیح اینکه جامعه انسانی همواره متشکل از گروهها و طیفهای متنوعی است؛ میگوید: این تنوعات، بخشی از ساختار ذاتی جوامع بشری است به گونهای که در هر جامعهای شاهد حضور همزمان ثروتمندان و فقیران، برخورداران از امکانات وسیع و محرومان از حداقلهای زندگی هستیم. این واقعیت، ذاتی حیات اجتماعی بشر است و در طول تاریخ همواره وجود داشته و خواهد داشت. نکته اساسی اینجاست که این نابرابریها به ویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی، از منظر عقل سلیم انسانی و نیز بر پایه آموزههای ادیان توحیدی، به هیچ وجه مطلوب نیست. در منظومه فکری اسلام، وجود شکاف عمیق طبقاتی که در آن گروهی در رفاه مطلق غوطهور باشند و گروهی دیگر حتی از نیازهای اولیه محروم بمانند، نه تنها پذیرفته نیست، بلکه بمثابه آفتی اجتماعی مورد نکوهش قرار گرفته است.
ایشان تصریح میکند: قرآن کریم، روایات معصومین(ع) و به ویژه نهج البلاغه امیرالمؤمنین علی(ع)، با صراحت بر لزوم کاهش این نابرابریها تأکید کرده و راهکارهای عملی برای تحقق این هدف ارائه دادهاند. از نگاه اسلام، مسئولیت تعدیل این اختلافات در دو سطح اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی تعریف میشود. در بُعد اقتصادی، وظیفه اصلی بر عهده کارشناسان و سیاستگذاران اقتصادی است تا با طراحی نظام عادلانه توزیع ثروت، از انباشت بی حدود سرمایه در دست گروهی خاص جلوگیری کنند. اما در بُعد فرهنگی و اجتماعی، حتی اگر کاهش اختلاف درآمدی به طور کامل ممکن نباشد، میتوان با اصلاح الگوهای تعاملی و نگرشهای جامعه، جایگاه گروههای محروم را ارتقا داد و از تحقیر یا نادیده گرفتن حقوق ایشان جلوگیری کرد.
کمک به محرومان؛ تکلیف الهی یا سرمایه اخروی؟
این کارشناس دینی یادآور میشود: اسلام با تعریف حقوق شهروندی جامع، مسئولیتهای متعددی را بر عهده حکومت و آحاد جامعه قرار داده است. این مسئولیتها شامل رسیدگی به محرومان اقتصادی، زندانیان بیگناه، خانوادههای تحت فشار ناشی از محبوس شدن سرپرست خانوار (حتی اگر محبوس شدن وی مشروع باشد)، افرادی که به طور موقت از دسترسی به اموال خود محروم شدهاند و نیز کسانی که به دلیل معلولیت یا بیماری، توانایی تأمین معاش خود را ندارند، میشود. جالب آنکه در آموزههای اسلامی، کمک به این گروهها نه از سر ترحم یا دلسوزی موقت، بلکه به عنوان تکلیفی الهی، حق مسلم محرومان و نمادی از عدالت اجتماعی تلقی شده است.
آیت الله طباطبایی اشکذری اظهار میکند: امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه ۳۱ نهج البلاغه که خطاب به امام حسن مجتبی(ع) نگاشته شده، با بیانی ژرف و استراتژیک به این موضوع پرداخته و کمک به محرومان را فرصتی برای سرمایه گذاری اخروی معرفی میکنند. «هنگامی که از میان نیازمندان، کسی را یافتی که زاد و توشه ات را تا روز قیامت برایت حمل کند و فردای آن روز، هنگامی که سخت به آن محتاجی سالم به تو بازگرداند، این فرصت را غنیمت شمار! بار این توشه را به دوش او نه و تا میتوانی بر آن بیفزا؛ زیرا اکنون توانایی انجام این کار را داری. چه بسا روزی در پی چنین فرصتی باشی، اما آن را نیابی.»
ایشان تصریح میکند: بیان امیرالمؤمنین(ع) چند نکته کلیدی دارد. نخست آنکه محرومان، واسطههای فیض الهی اند؛ کمک به ایشان صرفاً عمل خیر نیست، بلکه انتقال حسنات به آخرت است. دوم، تأکید بر غنیمت شمردن فرصت نشان میدهد کمک رسانی نباید به تأخیر افتد، چراکه امکان از دست رفتن آن وجود دارد. سوم، خطاب «وَأَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ» مسئولیت ثروتمندان در زمان توانگری را یادآور میشود و در نهایت این کمک بازپرداخت دین اجتماعی است، نه اعمال منت. در جوامع امروزی، گاه رسیدگی به محرومان در قالب اقدامات مقطعی یا برنامههای نمایشی صورت میگیرد؛ حال آنکه در نگاه امیرالمؤمنین(ع)، این مسئله باید به صورت ساختاری و مبتنی بر تضمین حقوق شهروندی پیگیری شود.
قرض الحسنه؛ معاملهای با خداوند در سایه حکمت علوی
این کارشناس حوزوی یادآور میشود: اگر مردم جامعه از این فرصت استفاده نکنند و به فرصت سوزی روی آورند، زمینه برای فرصت سازی های آینده کاهش مییابد. بنابراین، بهتر است این تعبیر را به کار ببریم که کمک به محرومان، هزینه کرد نیست، بلکه سرمایه گذاری است؛ سرمایه گذاری فعال و جاری که هم در دنیا و هم در آخرت سودآور خواهد بود. هرچند در نگاه مادی، گویی مالی از دست ما خارج میشود اما در منظره الهی، این اقدام نوعی افتتاح حساب پسانداز است که خود ما توانایی ایجاد آن را نداریم. در دستگاه حکمت الهی، این فرد محروم است که برای ما حساب اخروی گشوده و آن را در لحظات ضروری زندگی، چه در دنیا و چه در قیامت به کارمان میآورد.
آیت الله طباطبایی اشکذری عنوان میکند: در مکتب امیرالمؤمنین علی(ع) و نهج البلاغه، وجود یک مستمند، محروم یا نیازمند را باید به چشم فرصت نگریست، نه صرفاً موضوعی برای احسان. بلکه این محروم است که به ما احسان میکند؛ چراکه واسطهای برای ذخیرهسازی اعمال نیک ماست. این فرصتها را باید غنیمت شمرد و از آنها بهره برد. در سیره معصومین(ع) نیز این نگاه به وضوح دیده میشود. به عنوان مثال، در جلد دوم کتاب کشفالغمه نقل شده است که هرگاه نیازمندی به امام زین العابدین(ع) مراجعه میکرد، ایشان با بیان «مَرْحَباً بِمَنْ یَحْمِلُ لِی زَادِی إِلَی الْآخِرَةِ» از او استقبال مینمودند؛ یعنی «خوش آمدی به کسی که توشه مرا به سوی آخرت میبری!». همانگونه که امیرالمؤمنین(ع) در حکمتی ژرف فرمودند: «وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فِی حَالِ غِنَاکَ لِیَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَکَ فِی یَوْمِ عُسْرَتِک» غنیمت بشمار کسی را که در حالت بینیازی تو، از تو قرض میخواهد؛ تا خداوند ادای آن را در روز تنگدستیت، قیامت برایت مقرر کند.
انسانی که وسیله فیض الهی میشود
ایشان به نکات مهم در رسیدگی به محرومان از منظر نهج البلاغه اشاره کرده و میگوید: رسیدگی به فقرا و نیازمندان جامعه، از منظر آموزههای نهج البلاغه و روایات معصومین(ع)، مستلزم توجه به چند اصل بنیادین است. ابتدا باید باور داشته باشیم که حضور نیازمندان در جامعه، وسیلهای الهی برای آزمودن انسانهاست. خداوند متعال میخواهد با این امتحان، میزان پایبندی ما به مسئولیتهای انسانی و ایمانی را بسنجد. هرگاه نیازمندی به در خانه انسان میآید یا فردی در تنگدستی قرار میگیرد، این یک روز امتحان برای سنجش ایمان و عمل ماست. دیگر اینکه خداوند اراده کرده است که نعمتهایش را از طریق انسانها به یکدیگر برساند. ما تنها مصرفکنندگان نعمتهای الهی نیستیم، بلکه وسیلهای برای انتقال این نعمتها به دیگران هستیم. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فردی از ایشان خواست دعا کند تا روزی او بیواسطه از جانب خداوند برسد. پیامبر(ص) پاسخ دادند: من چنین دعایی نمیکنم، چراکه خداوند اراده کرده روزی بندگانش را از طریق دستان یکدیگر بفرستد. پس دعا میکنم که روزی تو به دست بندگان شایسته خدا برسد. بنابراین، کمک به محرومان، در حقیقت ایفای نقش بهعنوان واسطه الهی در تحقق اراده خداوند است.
آیت الله طباطبایی اشکذری در پایان خاطرنشان میکند: باید در نظر داشته باشیم که کمک به محرومان، هزینه نیست؛ سرمایهگذاری است. امام رضا(ع) در این زمینه فرمودند: «بهترین زندگی را کسی دارد که در زندگی به دیگران [نیازمندان] نیکی کند». نکته مهم بعدی اینکه کمک به فقرا ذخیره برای قیامت است. دیگر اینکه رسیدگی به محرومان، تکلیفی عمومی است که هم بر عهده مردم و هم حکومت است. امیرالمؤمنین(ع) در نامه ۵۳ نهج البلاغه، که سندی حکومتی محسوب میشود خطاب به فرمانداران میفرمایند: «اللهَ اللهَ فِی الطَّبَقَاتِ السُّفْلَی... الَّذِینَ لَا حِیلَةَ لَهُمْ» یعنی خدا را خدا را در حق طبقات محروم جامعه فراموش نکنید... آنان که هیچ چارهای ندارند. ایشان تأکید میکنند که باید به افراد بیپناه، زمینگیرشدگان و کسانی که قادر به تأمین معاش نیستند، توجه ویژه شود. البته باید در کمکرسانی، کرامت انسانی نیازمندان را پاس داشت. صدقهدادن نباید همراه با منتگذاری یا تحقیر باشد. امام علی(ع) در حکمتهای نهج البلاغه، صدقه را داروی درمانگر بدون عوارض میدانند: «از صدقه یاری بجویید؛ چراکه آن دارویی شفابخش و کارآمد است.» این دارو نه نیاز به آزمایش دارد و نه اثر آن مورد تردید است؛ بلکه ضمانت الهی پشتوانه آن است. نکته مهم دیگر اینکه رسیدگی به محرومان، محدود به پیروان یک دین یا مذهب خاص نیست. حتی اگر فردی از دین دیگری باشد، کمک به او واجب است. امیرالمؤمنین(ع) در سیره عملی خود، دستور کمک به پیرمردی مسیحی را صادر کردند تا نشان دهند عدالت اسلامی، فراتر از مرزهای اعتقادی است. این رویکرد، زمینهساز ایجاد جامعهای سالم و مبتنی بر اخلاق دینی است.
نظر شما